شکلگیری اقتصاد دانشبنیان به واسطه فعالیت و حضور موثر شرکتهای دانشبنیان در عرصههای مختلف تولیدی امکانپذیر خواهد بود. این شرکتها با تبدیل دانش به فناوری و سپس محصول، زمینه تجاریسازی دانش را فراهم میکنند و با ایجاد ارزش افزوده بالا، به تولید ثروت برای اقتصاد کشور میپردازند.
در حقیقت شرکتهای دانشبنیان به مثابه موتور محرکه اقتصاد دانشبنیان هستند و چنانچه این موتور محرکه به درستی کار کند، اقتصاد کشور با حرکتی شتابان و پایدار به سمت دانشبنیان شدن، گام بر میدارد.
جعفر قادری، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس نهم در این زمینه به «فرصت امروز» میگوید: شرکتهای دانشبنیان، کانال تبدیل دانش و فناوری به محصول هستند. ما در شرایطی که عقبافتادگیهای زیادی نسبت به خیلی از کشورها داریم، برای جبران این عقبافتادگیها باید بر تولید محصولات دانشبنیان تکیه کنیم. تولید محصولات دانشبنیان هم از طریق همین شرکتها که به دانش و فناوری روز دسترسی دارند، امکانپذیر است.
بنابراین شرکتهای دانشبنیان باید هم از نظر تسهیلات، هم از نظر تسهیل قوانین و مقررات و هم از نظر معافیتهای گمرکی و مالیاتی و دریافت یارانه، مورد حمایت قرار گیرند. در این صورت، شاهد رشد و تقویت شرکتهای دانشبنیان و حضور موثر آنها در عرصه تولیدات کشور خواهیم بود.
بیشترین بازدهی در بخش دانشبنیان
وی در ادامه میافزاید: تجربه نشان میدهد که سرمایهگذاری در شرکتهای دانشبنیان، بازدهی بیشتری نسبت به سرمایهگذاری در بخشهای دیگر دارد و میتواند به حل بسیاری از مشکلات کشور کمک کند.
قادری با تاکید بر لزوم سرمایهگذاری روی توانمندیهای نیروی انسانی به جای تکیه بر مواد اولیه، تصریح میکند: الان دیگر ظرفیت و توانمندی یک کشور را به منابع طبیعی، مواد اولیه و سرمایه فیزیکی آن نمیشناسند بلکه توانمندی یک کشور به ایدهها، افکار، توان تخصصی متخصصان و محصولات علمیاش شناخته میشود.
هر کشوری که بتواند در این زمینه سرمایهگذاری بیشتری کند و رشد بیشتری داشته باشد، طبعا میتواند سرمایه فیزیکی و مواد اولیه بیشتری به دست آورد.
وی یادآور میشود: کشورهایی که در زمینه سرمایه فیزیکی و مواد اولیه، وضعیت خوبی دارند اما در زمینه یافتههای علمی و ایدهها و فناوریهای تخصصی، وضعیتشان مطلوب نیست، نمیتوانند از ثروت و امکانات خود به خوبی استفاده کنند. الان در دنیا، کشورهایی حرف اول را میزنند که در عرصه نیروی انسانی، سرمایهگذاریهای گستردهای انجام دادهاند و این سرمایههای انسانی در حال تبدیل شدن به محصول است.
این کشورها، مواد اولیه و سرمایه فیزیکی کشورهای دیگر را به خدمت میگیرند و آن را به محصول تبدیل میکنند و با کمترین نهاده، بیشترین ارزش افزوده را به وجود میآورند.
با وجود این، عرصه تولید محصولات دانشبنیان، عرصهای پرخطر است که به ریسکپذیری زیاد نیاز دارد. چراکه شاید از 100 ایده ارائه شده، یک ایده هم به محصول منتهی نشود. هرچند که ارزش افزوده و درآمدزایی هر محصول دانشبنیان به اندازهای است که جبران همه طرحهای شکستخورده را میکند. اما این ریسک بالا و پروسه زمانبر تبدیل ایده به ثروت، مانع از تمایل اغلب سرمایهگذاران به سرمایهگذاری در این بخش شده است.
مهمترین چالشهای پیشرو
عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس قبل با اشاره به مهمترین چالشهای پیشروی شرکتهای دانشبنیان، اظهار میکند: من فکر میکنم مهمترین مشکل شرکتهای دانشبنیان در حال حاضر، دسترسی به منابع مالی است.
علاوه بر این، تولید محصولات دانشبنیان با مقداری ریسک همراه است. بنابراین باید صندوقهایی به وجود آید که بتوانند این ریسکها را پوشش دهند. دستگاههای دولتی نیز باید بهعنوان دستگاههای متقاضی ورود پیدا کنند و بخشی از محصولات تولیدی را بهصورت تضمینی خریداری کنند. این باعث میشود که شرکتهای دانشبنیان از جایگاه فعلی خود عبور کرده و مراحل رشد و توسعه را پشت سر بگذارند و در مراحل بعد، توان اداره خود را بیابند.
وی در ادامه تاکید میکند: شاید بانکها تمایل چندانی برای تامین مالی پروژههای دانشبنیان به واسطه ریسک بالایی که در این عرصه وجود دارد، نداشته باشند. پس باید نهادهای واسطه دیگری شکل بگیرد که بتوانند این ریسکها را بپذیرند. این موضوع هم نیازمند تخصیص منابع از سوی دولت است.