مردم بریتانیا سرانجام به خروج از اتحادیه اروپا رأی دادند. در هفتههای آخر نزدیک به روز همهپرسی برگزیت معتبرترین رسانههای غربی تقریباً هر روز مقالهای تحلیلی درباره خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا و عواقب مهلک آن منتشر میکردند و این طور که پیداست به جز چند رسانه بقیه مخالف این جدایی تاریخساز بودند.
اما مردم بریتانیا، بهتر است بگوییم جمعیت کهنسال این کشور صرفنظر از هر هشداری که متخصصان نسبت به سقوط اتحادیه و حتی خود بریتانیا و سایر تأثیرات منفی که این جدایی میتواند روی اقتصاد بریتانیا و اتحادیه، ارز و بازار جهانی داشته باشد، در نهایت به ترک اتحادیه رأی دادند و کمپین موافقان برگزیت در کمال تعجب مردم دنیا به پیروزی رسید؛ حالا دیگر شاید دنیا برای پذیرش شگفتی دیگر این روزها، دونالد ترامپ، بهعنوان رئیسجمهوری ایالاتمتحده آماده باشد.
بعد از موفقیت برگزیت، دیوید کامرون از سمت نخستوزیری استعفا کرد، پوند با سقوط چشمگیری مواجه شد، سران اتحادیه اروپا از جمله آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان و فرانسوا اولاند، رئیسجمهوری فرانسه بابت خدشهای که به وحدت و یکپارچگی اتحادیه اروپا وارد شد، ابراز تاسف کردند و خواهان روشن شدن هر چه زودتر تکلیف بریتانیا شدند، اسکاتلند مسئله استقلال خود از بریتانیا را مطرح کرد، جوانان بریتانیایی که به ماندن در اتحادیه رأی دادند سراغ رأی خود را گرفتند (کمپین موافقان برگزیت با فاصله اندکی از کمپین مخالفان در همهپرسی برگزیت پیروز شد.) و حتی بحث برگزاری یک همهپرسی دیگر برای تصمیم نهایی خروج از اتحادیه مطرح شد.
تقریباً تمام گمانهزنیهای متخصصان و تحلیلگران پیش از همهپرسی به حقیقت تبدیل یا دستکم نزدیک شد؛ عدهای میگفتند سیاستمداران بریتانیایی خودشان هم نمیدانند دست به چه تصمیم مهم و در عین حال خطرناکی زدهاند و عدهای هم نژادپرستی و بیگانهترسی کورکورانه مردم بریتانیا را سرزنش میکردند؛ حالا بعد از برگزاری همهپرسی شواهد نشان میدهد هر دو دسته چندان بیراه هم نمیگفتند.
آمار گوگل نشان میدهد که بلافاصله بعد از برگزاری و اعلام نتیجه همهپرسی جستوجوهای کاربران اینترنتی در پی معنای «اتحادیه اروپا» در اینترنت بودهاند و بخش زیادی از این کاربرها بریتانیایی. اما به هر حال موافقها خوشحال هستند که بعد از رسمیت جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا دیگر پای اجنبی به همین سادگیها به کشورشان باز نمیشود و مخالفها نگران جدا افتادن بریتانیا از بقیه دنیا و آسیبهای متعاقبش.
اروپاییها هم متحیر و دلشکسته از این تصمیم نگران اتحادیهای هستند که از نگاه ویکه-فریبرگا، رئیسجمهوری سابق لتونی دیگر به شکل سابقش وجود ندارد.
نشریه بلومبرگ در مقالهای تحت عنوان «بعد از برگزیت بر سر اروپا چه خواهد آمد»، با اشاره به یکی از ضربالمثلهای معروف انگلیسی میگوید: «انسان به تنهایی یک جزیره نیست». این را جان دون، شاعر و روحانی انگلیکن انگلیسی در سال 1624 گفته است و حالا یکی از پایههای اصلی قدرت سیاسی و اقتصادی اروپا سودای تکروی سر داده است.
موجی از خشم عوامفریبانه گریبان اروپا (وشاید همه جای دنیا) را گرفته و دارد بریتانیا را از اروپا جدا میکند؛ بریتانیا که با جمعیت 64 میلیوننفریاش دومین اقتصاد بزرگ اتحادیه اروپا است.
خانم ویکه-فریبرگا بعد از شنیدن خبر نتیجه همهپرسی برگزیت گفت احساس میکند در مراسم ختم یکی از دوستانش حضور دارد. بلومبرگ مینویسد غم او قابل درک است، چرا که اتحادیه اروپا صرفاً یک عهد برای آسودگی اقتصادی نبوده است. قرار بود دیواری در مقابل میهنپرستی افراطی، جنگگرایی و نفرتی که دو جنگ جهانی را به وجود آورد، باشد.
اما به هر حال اتفاقی است که افتاده و سران اروپایی قاعدتا به دنبال راهی خواهند بود که شمایی از تمدن غرب با تصمیم بریتانیا از بین نرود. برگزیت وضعیت آشفتهای را به وجود آورده، بریتانیا نخستوزیر ندارد و بازار مالی با افول مواجه است. اما نویسنده نشریه بلومبرگ معتقد است به هر حال بریتانیا راهی برای شکل جدید رابطهاش با اتحادیه اروپا پیدا خواهد کرد. هر چند که حالا برنامه مشخصی ندارد و فعلا مخالفان در حال چشیدن طعم پیروزی هستند.
یک شهروند بریتانیایی در واکنش به کاهش ارزش پوند میگوید حالا گردشگران بیشتری به کشورش میآیند؛ این حرف به هر حال برآیند تفکر بخشی از مردم این جامعه است. عدهای هم میگویند وضعیت تا ابد به این شکل باقی نمیماند و مسئولان سرانجام راهی برای راضی نگه داشتن مردم پیدا میکنند.
چالش بزرگتر پیش روی اتحادیه اروپا قرار گرفته است؛ آیندهای که ژان مونه، اقتصاددان فرانسوی که یکی از پایهگذاران اتحادیه اروپا بود در خاطرات خود برای اتحادیه پیشبینی کرده بود.
اتحادیه اروپا حتی با تمام خطراتی که پیش رویش قرار دارد، میخواهد تکلیف خود را زودتر مشخص کند. به گفته نشریه گاردین، از برآیند نشست شورای اروپا که بعد از همهپرسی و بدون حضور دیوید کامرون برگزار شد، مشخص است که اروپا از بریتانیا مسئولیتپذیری، شفافیت و زمانبندی میخواهد. پیام کاملا مشخص است، بریتانیا به وحدت اتحادیه پشت کرده و حالا پشت درهای اتحادیه مانده است.
مرکل میگوید: «رفتار ما در مقابل کشوری که میخواهد عضو اتحادیه باشد و کشوری که نمیخواهد، باید متفاوت باشد و حتما خواهد بود.»
اگرچه نشریه بلومبرگ خود اتحادیه و سیاستهای جاهطلبانهاش را مسئول این جداییطلبی میداند، راستگراها از مسئله مهاجرت و بستههای کمکی به کشورهای بحرانزده عضو اتحادیه گلایه دارند و چپگراها از تدابیر ریاضتی که از سوی اربابان خارجی به آنها تحمیل شد و هر دو طرف به اتفاق از فقدان دموکراسی در اتحادیه اروپا شکایت دارند. نشریه بلومبرگ برگزیت را نمونهای از دموکراسی میداند و آن را تشویق میکند.
مسئله یورو یکی دیگر از مواردی است که این نشریه در رده تصمیمات اشتباه اتحادیه قرار میدهد و میگوید بریتانیا هوشمندانه رفتار کرده که عضو حوزه یورو نشده است، واحد پولی که از نگاه این نشریه قرار بوده در این منطقه یکپارچگی به وجود بیاورد اما در واقع هیچ سوپاپ اطمینانی ندارد و بهعنوان مثال برای کشوری مثل یونان زیادی قدرتمند و برای آلمان زیادی ضعیف است. یونان نمیتواند با یورو تولید کند و خدماترسانی کند و به همین دلیل نمیتواند اقتصاد خود را احیا کند.
آلمان از سوی دیگر به خاطر اقتصاد قوی که دارد با بسیاری از کشورهای عضو اتحادیه به لحاظ اقتصادی فرسنگها فاصله گرفته؛ پس خبری از یکپارچگی نیست.
با تمام این اوصاف اتحادیه اروپا از بریتانیا یک پاسخ مشخص میخواهد و شوخی هم ندارد. گرچه به گفته نشریه گاردین هرگز خواهان برگزیت نبوده و بهگونهای از آن واهمه داشته، اما حالا ترس بزرگتری از تأثیرات منفی این اقدام بریتانیا بر سایر اعضای اتحادیه دارد.
سران اروپایی موضع خود را مشخص کردهاند و میگویند این موقعیت را خود بریتانیا برای خودش به وجود آورده و باید عواقبش را متحمل شود. این به معنای مجازات این کشور نیست، بلکه واقعگرایی است.
نشریه گاردین مینویسد این بریتانیاست که حالا باید تکههای خود را جمع کند و برای خودش تصمیم بگیرد، یا میماند یا میرود. تصمیم با بریتانیاست.
ارتباط با نویسنده: azadehetehad@gmail. com