مدیریت کیفیت ازجمله مبانی زیرساختی در سازمانهای موفق جهان است. سالهاست که این مفهوم در کشورهای توسعهیافته، جایگاهی ویژه دارد. دلایل اهمیت مدیریت کیفیت در سازمانها، شامل ابعادی وسیع است. مهمترین ابعاد، شامل افزایش سود اقتصادی، ارتقای کیفیت تولیدات و خدمات، رشد بهرهوری و مواردی مشابه است. برخی کشورهای در حال توسعه، در سالهای اخیر توجه ویژهای به مدیریت کیفیت داشته و پژوهشهای متعددی برای دستیابی هرچه وسیعتر به کنترل کیفیت انجام دادهاند:
ترکیه
دانشگاه ملی مدیریت و بازرگانی ترکیه، در ماه مارس 2014، نتایج پژوهشی گسترده در حیطه مدیریت کیفیت سازمانهای ترکیه منتشر کرد. این پژوهش روی شرکتهایی انجام شده که 75درصد آنها بینالمللی هستند و هر شرکت بالای 250 کارمند رسمی دارد. نکته جالبتر اینکه جامعه آماری این بررسی را شرکتهایی تشکیل میدهند که اغلب گواهیهای ایزو و جوایز کنترل کیفیت معتبری را دریافت کردهاند،
این پژوهش شامل چند بخش اساسی است: 1. بررسی مدیریت کیفیت جامع در موسسات و سازمانهای مهم ترکیه. 2. بررسی شیوههایی که برای اجرای هرچه صحیحتر مدیریت کیفیت، قابل انجام است. 3. دلایل و موانعی که بر سر راه مدیریت کیفیت قرار دارند. 4. تجزیه و تحلیل آماری و پیشبینی وضعیت نظام مدیریت سازمانی. یافتههای این پژوهش نشان دادند، آنچه بیش از هرچیز در سازمانهای ترکیه، به بهبود مدیریت کیفیت کمک میکند، «دانش سازمانی» است. درواقع، افزایش سطح اطلاعات و آموزش به کارکنان سازمان، منجر به بهبود سازگاری و افزایش دقت شده و کیفیت را ارتقا میبخشد. افزون بر این، در بخش مدیریت کیفیت تولید، در بسیاری از موارد، توجه به مشتری نادیده گرفته میشود. آمارهای این پژوهش نشان میدهند، بسیاری از شرکتها و سازمانها، با نادیده گرفتن مشتریها، بهطور ناهشیار، نرخ بهرهوری خود را کاهش میدهند، بر این اساس، به نظر میرسد، انطباق با نیازهای مشتری، یکی از اصول زیرساختی مدیریت کیفیت است.
فنلاند
کشورهای اتحادیه اروپا، به لحاظ مبانی مدیریت کیفیت، نسبت به سایر کشورهای جهان، وضعیت بسیار خوبی دارند. انجمن مدیریت کیفیت فنلاند در سال 1966 تشکیل شد. این نهاد، غیرانتفاعی است و با وجود عدم وابستگی به بدنه دولت، تا پایان سال 2014، حدود 500 شرکت بزرگ و مطرح در فنلاند را جذب کرده است. با توجه به اینکه فنلاند، بهعنوان یکی از اعضای اتحادیه اروپا، از قوانین مدیریت کیفیت این اتحادیه نیز تبعیت میکند، انجمن مدیریت کیفیت فنلاند، همپوشانی قابل توجهی با این اتحادیه دارد. برگزاری کنفرانسها و جلسات متعدد سالانه در سطح بینالملل یکی از فعالیتهای این مرکز است که با استقبال خوبی از سوی مدیران شرکتها و سازمانها روبهرو میشود. کنفرانسهایی که نه فقط با محوریت مدیریت کیفیت، بلکه با اهدافی مثل افزایش مهارتهای رهبری در سازمانها، اصول اساسی مواجهه با نظام رقابتی، آَشنایی با جدیدترین پژوهشها در حیطههای مدیریت و. . . تشکیل میشوند.
آلمان
تا اوایل دهه 80 میلادی، آلمانیها، تأکید زیادی روی مدیریت سنتی خود داشتند و توجه چندانی به شیوههای جدید مدیریت کیفیت نشان نمیدادند، اما از دهه 80، توجه به مدیریت کیفیت، در بین سازمانها و شرکتهای برجسته آلمانی مطرح شد و تا حدی ادامه یافت که هماکنون، آلمان رقیب جدی ایالات متحده در حوزه مدیریت کیفیت محسوب میشود. اما بین سیستم مدیریت کیفیت آلمانی و آمریکایی تفاوتهای آشکاری وجود دارد. در بررسی که دانشگاه نبراسکا درخصوص مقایسه سیستم مدیریت کیفیت دو کشور آلمان و آمریکا انجام داد، تفاوتهای آشکاری دیده شد که تا حد زیادی، شبهات در حوزه بومی بودن مدیریت کیفیت را پررنگ میکند. برای مثال، برای مدیران آلمانی، مچگیریهای مالی، بازرسیهای ناگهانی از پروندههای خط تولید و موارد مشابه که در ایالات متحده مرسوم است، بسیار عجیب و غیرکاربردی است، در عوض مدیران آلمانی به نظارت و برقراری ارتباط مستمر بین کارگران و مدیران اعتقاد دارند، درواقع مدیران آلمانی معتقدند برترین رمز موفقیت، در مدیریت کیفیت، نزدیک شدن به کارگران و آشنایی هرچه بیشتر با موانع و تسهیلگرهای خط تولید است. این همان نکتهای است که درخصوص مشتریمداری نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
کشورهای کمترتوسعهیافته
بسیاری از کشورهای توسعهنایافته و کمترتوسعهیافته آفریقایی، در بهبود مدیریت کیفیت با موانع متعدد اقتصادی، زیرساختی و دانشمحور مواجه هستند. اما فارغ از سازمانهای تولیدکننده، بخشی از سازمانهای خدماتی، مثل بیمارستانها و مراکز درمانی، شامل مدیریت کیفیت میشوند. این سازمانها که اتفاقا در کشورهای محروم، اهمیت بسزایی دارند، سالهاست تلاش کردهاند زیر نظر سازمانهای بینالمللی وضعیت خود را بهبود ببخشند. نتایج مطالعات متعدد نشان میدهند با وجود کمکهای متعدد دارویی، مالی و حمایتی از پایگاههای درمانی در مناطق توسعهنایافته آفریقایی، بازهم در بخش خدمات و کیفیت، قصور و ضعف وجود دارد. ریشه این مشکلات، در ضعف مدیریت کیفیت و عدم دانش بومی برای ایجاد توازن در بخش خدمات و امکانات است.