تعاریف متعددی از رفتار سازمانی وجود دارد که هریک به نوبه خود صحیح و اصولی هستند. رفتار سازمانی را میتوان رشتهای مرتبط با درک، توصیف، پیشبینی و کنترل رفتار انسان در محیط سازمانی دانست. رفتار سازمانی گستره و زیر شاخههای وسیعی دارد و بر این اساس توصیف رفتار سازمانی در چند جمله خلاصه نخواهد شد. رفتار سازمانی متاثر از چندین رشته است:
*روانشناسی (یادگیری، انگیزش، شخصیت، ادراک، رضایت شغلی و...)
*جامعهشناسی (ارتباطات، پویایی گروه، تکنولوژی سازمانی، بوروکراسی اداری و...)
*مردمشناسی (تجزیه و تحلیل متقابل فرهنگها، محیط سازمان، رفتارهای قیاسی و...)
*علوم سیاسی (تعارض، سیاستهای درون سازمانی، قدرت و...)
گرچه به نظر میرسد این رشته، جدید و نوظهور است و قدمت آن به اوایل قرن بیستم باز میگردد، اما پایههای شکلگیری این رشته در شیوههای مدیریت کلاسیک وجود داشته است. در سال 1911، فردریک دیتیلور، کتابی تحت عنوان، «اصول مدیریت کلاسیک» منتشر کرد که نخستین تلاش علمی معتبر برای ایجاد انگیزه در کارکنان و توجه به انسان در سازمان محسوب میشد. در طول سالهای بعد، به مرور آزمایشها و پژوهشهایی در این حوزه انجام شد، شاید یکی از مهمترین آزمایشهای این دوره، آزمایش هارتون بود که در سال 1924 به بررسی تاثیر میزان نور در محیط کار بر نحوه عملکرد کارکنان پرداخت. یکی از برجستهترین نظریهپردازان و فعالان حوزه رفتار سازمانی در دورههای آغازین شکلگیری این رشته، ماری پارکر فالت، فارغالتحصیل دانشگاه کمبریج و فعال در حوزههای مدیریت است. نظریههای پارکر، در حوزههای: سلسله مراتب سازمان، روابط متقابل و... اساس کار بسیاری از نظریهپردازان معاصر مدیریت رفتار سازمانی را شکل داده است.
فرصتها و چالشهای مدیران رفتار سازمانی
انقلاب صنعتی باعث شد توجه بسیاری از مدیران و رهبران سازمانی، به سمت چگونگی افزایش کارایی نیروی انسانی جلب شود. مدیریت رفتار سازمانی، سرشار از روشها، ایدهها، تئوریها و نظریاتی است که برای نجات سازمان از بحران طرحریزی شدهاند. از رویکردهای انگیزشی گرفته تا رویکردهای تیمی. اما برای ارتقای سطح سازمان یا بهبود وضعیت، عاملی مهم به نام «تغییر» لازم است. گاه، تغییر در سازمان با مقاومت و حتی شکست رو به رو میشود و این یک چالش بزرگ برای مدیریت رفتار سازمانی محسوب میشود اما منشأ این مقاومت در برابر تغییرات چیست؟
مقاومت فردی: گاه منشأ مقاومت در برابر تغییرات سازمانی، فردی است. کارکنان سازمان به دلایل مختلف در برابر تغییرات سازمانی مقاومت میکنند
ترس از شکست: فرد به سبب ضعف در اعتماد به خویشتن، از تغییر در وظایف محوله یا ساختار سازمان و به طور کلی هرگونه تغییر سازمانی هراس دارد.
ترس از دست دادن شغل: گاه افراد به غلط تصور میکنند هر تغییر با تعدیل و تعویض نیرو هم معناست.
ترس از کاهش دستمزد: گاه افراد اینگونه استنباط میکنند که در صورت تغییر شرایط، دستمزد آنان نیز کاهش خواهد یافت.
ترس از مجهولیات: بسیاری از افراد به سبب ریسکپذیر نبودن، از ورود به شرایطی که چندان اطلاعاتی از آن ندارند میهراسند.
مقاومت سازمانی
اغلب سازمانها به طور طبیعی، محافظه کارند و تغییرات را به راحتی نمیپذیرند. بسیاری از سازمانها سالها و حتی دهههاست، براساس متدی خاص رفتار میکنند و هرگونه تغییر در این رفتار ناخوشایند تلقی میشود. در برخی موارد که تغییرات در سبکهای رهبری الزامی است، رهبران سازمان تغییرات را به منزله تهدید برای قدرتشان تلقی کرده و در برابر این تغییرات مقاومت میکنند.
جایگاه رفتار سازمانی در جهان
با توجه به زادگاه غربی رفتار سازمانی، بدیهی است کشورهایی مثل ایالات متحده، انگلستان و آلمان از موفقترین کشورها در حوزه رفتار سازمانی باشند. از سوی دیگر، به نظر میرسد کشورهای در حال توسعه افزون بر چالشهای درون سازمانها، با چالشهایی مثل آشنا کردن سازمانها با مفهوم رفتار سازمانی درگیرند اما کشورهای توسعهیافته، در اصول و متدی که به کار میگیرند تفاوتهایی اساسی دارند.