مدیریت باشگاهها در درآمدزایی باشگاهها نقش ارزندهای دارد. علاقه شخصی به ورزش خاص و ورزشدوست بودن برای مدیریت یک باشگاه کافی نیست. مدیران باید در کار مدیریت تبحر داشته باشند.
از بازیکنان و کادر فنی باشگاه توقع میرود، نسبت به حیطه کاری خود تسلط داشته باشند. علاوه بر آن تجربه و پیشینهکاری در مدیریت باشگاه نقش اساسی دارد. تجربه سبب میشود تا مدیر باشگاه با تکیه بر آن راههای اشتباه گذشته را تکرار نکند. تجربه کمک میکند تا مدیر با تکیه بر شکستها و پیروزیهای گذشته استراتژی مناسبی را برای باشگاه ترتیب بدهد که خروجی آن یک باشگاه موفق است.
باشگاهی که نتیجههای خوب میگیرد، بازیکنهای حرفهای پرورش میدهد و سبب توسعه صنعت ورزش میشود. مدیران باید با دید مدیریتی به منابع درآمدزایی نگاه کنند. باید شیوههای درست مدیریت و روشهای درآمد زایی را بیاموزند و سپس وارد این حرفه شوند. درآمدزایی فاکتورهای مختلفی دارد، گاه به صرفهجویی در درآمد و نوع تخصصی درآمدها برمیگردد که سبب یک برنامه درازمدت میشود.
مدیران به صرف اینکه در سمتهای سیاسی بودهاند، نمیتوانند نقش کارایی در مدیریت باشگاه ایفا کنند. تخصص و تجربه در این زمینه بسیار مهم است که پیشینه سیاسی تضمینکننده آن نیست.
گاهی دیده میشود فردی سرمایهای دارد و تصمیم میگیرد باشگاهی را خریداری کند، درحالیکه داشتن سرمایه به تنهایی برای مدیریت باشگاه کافی نیست و اگر کسی صاحب باشگاه است، باید فرد مناسب و با تجربهای در جایگاه مدیر بگمارد. این روند سبب میشود تا بهرهوری باشگاه بالا برود. باشگاهی که خوب عمل میکند و خوب درآمدزایی میکند، میتواند در بعد کلان در ورزش ملی نقش مثبتی اعمال کند.