شرکتهای تبلیغاتی نمیتوانند شامپو برای موهای رنگ شده، کرم موبر، بستهبندی چیپس و پفک و بسیاری محصول دیگر را در بسیاری از رسانهها نمایش دهند، چون ممنوع است، اما میتوانند مردی را در حمام برای تبلیغ شامپوی مخصوص موی رنگ شده یا مردی را برای تبلیغ شامپوی گردوی فلان شرکت در حالی نمایش دهند که با همان هیبت خیس و حولهای برتن به سمت داروخانه میرود و خانمهایی که با دهان باز او را نگاه میکنند.
آیا این دور زدن محدودیتها ناشی از تبلیغ برخی محصولاتی است که با توجه به فرهنگ ما مناسب نمایش واضحتر نیستند؟ در برخی موارد شاهد این بودیم که همین محدویتها باعث ایجاد خلاقیت از سوی سازنده آگهی شده و حداقل توجه مخاطب را هرچند کوتاه به سمت پیام تبلیغاتی جلب کرده است.
مسواکی که موهایش به هوا میرود!
این روزها شرکتها اجازه یافتهاند با رعایت قوانین و محدودیتهای موجود، هر محصولی را در تلویزیون تبلیغ کنند. به گفته یک کارشناس، در ازای پرداخت پول، شرکتها امکان پخش هر آگهی را دارند. چندی است که یک تولیدکننده کرم و اسپری موبر شروع به پخش آگهی در تلویزیون کرده است. در این آگهی سازنده چون محدودیت داشته، سعی کرده راه بهتری را انتخاب کند. آگهی فردی را نشان میدهد که بعد از دوش گرفتن و خروج از حمام اسپری موبر را جایی میگذارد که قیچی و مسواک و خمیردندان آنجا قرار گرفته است.
وقتی مصرفکننده خارج میشود، مانند انیمیشنی که در آن وسایل بعد از خواب صاحب خود شروع به حرکت میکردند، در آگهی نیز اشیای داخل حمام شروع به حرکت میکنند و به سمت اسپری موبر که یک شیء جدید است میروند.
وقتی اسپری متوجه میشود برای مقاومت، بخشی از محتوای داخل خود را به سمت این وسایل میفرستد که خمیردندان و قیچی جای خالی میدهند و پاف اسپری به وسیله مورد نظر کارگردان میخورد. مسواک تنها شیئی است که در تصویر مو دارد و به یکباره تمام موهای مسواک میریزد. این شیوه تبلیغ برای لحظهای لبخندی بر لب بیننده مینشاند و او را متوجه منظور سازنده آگهی میکند.
کارگردان با اینکه محدودیت داشته، باز توانسته پیام مورد نظر خود را به مصرفکننده برساند. درآخر گوینده متن تیرخلاص را میزند و میگوید که این محصول فلان خواص را دارد و آگهی هم به این ترتیب به پایان میرسد.
حضور مینیونها در آگهی موبر
مینیونها شخصیتهای هالیوودی هستند که چندی است در کنار دیگر کاراکترهای معروف انیمیشنی جایگاه خوبی را میان کودکان باز کردهاند. این شخصیتهای کارتونی دوستداشتنی معمولا در قسمتهای مختلف کارتون در حال مبارزه و انجام کارهای عجیب هستند.
مینیونها در داخل آنقدر معروف شدهاند که به هراسباببازیفروشی که سر میزنید حتما از عروسک آن خواهید دید.چندی است یکی دیگر از شرکتهای تولیدکننده لوازم بهداشتی شروع به پخش آگهی برای محصول موبر خود کرده است.
این آگهی انیمیشنی است که در آن شخصیتهایی شبیه به مینیونها را نمایش میدهد که کثیف و پر از مو هستند، اما به یکباره مینیونهای واقعی با تیوپهای این کرم وارد صحنه شده و در صحنه مبارزه، مقداری از این کرم را به سمت شخصیتهای پرمو شلیک میکنند. موقع برخورد تمام موها میرود و شخصیتهای کثیف به یکباره تمیز و قشنگ میشوند.
این آگهی از جذابیت بصری خاصی برخوردار نیست، ولی همین محدودیت و بازی با آن، هر بینندهای را به تماشای آگهی تشویق میکند. هرچند باز در این آگهی به خاطر استفاده از شخصیت انیمشینی جالب، کودکان گروه سنی پایینتر بیشتر از بزرگترها به دیدن این آگهی اشتیاق نشان میدهند.
این شیوه چندی است در آگهیهای داخلی باب شده است، اما به نظر میرسد سازندگان آگهی در ابتدای دریافت بریف از طرف مشتری هیچگاه از او نمیپرسند که گروه هدف این محصول کیست و باید برای چه گروه سنی این آگهی نوشته و ساخته شود.
فرصتی برای خلاقیت
در حال حاضر محدودیت در نمایش برخی محصولات باعث ایجاد تنوع در آگهیها شده است. به نظر میرسد اگر حضور محصول در آگهیهای ایرانی مانند بسیاری از آگهیهای خارجی کمرنگ شود، این سازندگان با وجود تمام محدودیتها هم بتوانند آگهیهای بهتری را بسازند.در برخی از آگهیهای خارجی با اینکه محصول دیده نمیشود وحرفی نیز از آن زده نشده، باز سازنده به خوبی پیام تبلیغاتی خود را به مشتری رسانده است.
این در حالی است که این روزها با هر سازنده آگهی که صحبت میشود و از نبود خلاقیت کلامی به میان میآید، فورا از محدودیت در تبلیغ برخی محصولات حرف میزنند. محدودیت وجود دارد، درست، ولی این همه اصرار برای حضور محصول در آگهیهای ایرانی سوالی بزرگ را در ذهن هر بینندهای ایجاد کرده است.
این سازندگان که از هر نوع آگهی خارجی الگوبرداری میکنند، پس چرا این تکنیک را از آن آگهیها برداشت نمیکنند و نمیکوشند این محدودیتها را تبدیل به فرصتی برای خلق خلاقیتهای جذاب کنند؟