به دلیل آرام شدن تحریمها در بخش خودرو، با رشد بالایی مواجه شدیم و تولیدات امسال نسبت به سال گذشته افزایش چشمگیری پیدا کرده است، ولی در بخش صنایع معدنی و فولاد نسبت به سال قبل تنها حدود شش درصد رشد داشتهایم، بنابراین صنعت تولید فولاد و سایر فلزات آهنی و غیرآهنی نقش چندانی در رشد اقتصادی نداشتند و صنعت خودرو هم از آنجایی که شدیدا وابسته به واردات قطعات از خارج است طبیعتا نقش چندانی در توسعه تولیدات صنعتی ندارد، بنابراین اگر بخواهیم رشد بخش صنعت را متاثر از دو صنعت خودرو و صنایع فلزی بدانیم اشتباه کردهایم. برای خروج از رکود پیش نیازهای بسیاری لازم است که این پیش نیازها اکنون در کشور وجود ندارد. اگر به چگونگی رشد اقتصادی در کشورهای جنوب شرق آسیا نگاه کنیم سه عنصر اساسی بهعنوان موتور محرکه توسعه اقتصادی در آن کشورها مشاهده میکنیم. یکی از این عناصر خصوصیسازی، دوم جذب سرمایههای خارجی و سوم توسعه وسیع بازار سرمایه و بورس است که اکنون این سه عامل در اقتصاد ایران وجود ندارد.
سرمایهگذاری خارجی بنا به دلایل سیاسی و وجود تحریمها به طور سنتی انجام نگرفته و از آنجا که قوانین ایران بازرگانیمحور است و از تولید حمایت کافی نمیکنند، به همین دلیل سرمایهگذاری نیز صورت نمیپذیرد. خصوصیسازی نیز در ایران بهصورت اساسی انجام نمیگیرد و هنوز بخش دولتی نقش تعیینکننده دارد، چرا که منافع بسیاری در گرو حفظ وضع موجود است. وقتی یک مدیر دولتی و شبهدولتی در سایپا، ایران خودرو و فولاد مبارکه به دلیل عضویت در هیاتمدیره چندین شرکت میلیاردها تومان درآمد سالانه دارد، این بسیار دشوار است که بتوانیم شرکتهای بزرگ خود را به بخشخصوصی واگذار کنیم. مسئله مهم دیگری که وجود دارد این است که ما متاسفانه بخشخصوصی قوی و واقعی در اختیار نداریم.
آنچه از یک اسم ابداعی به نام پارلمان بخشخصوصی از آن یاد میشود عمدتا متشکل از عدهای است که عمدتا از طریق واردات، استفاده از رانتها ی اطلاعاتی و سفرهای خارجی در آن فعالیت میکنند و تا الان اتاق بازرگانی، صنعت، معدن و کشاورزی ایران در همان حد اتاق بازرگانی باقی مانده و کسانی هم که آنجا فعالیت میکنند دنبال منافع شخصی خود هستند. بنابراین با چنین فضایی عملا بخشخصوصی مولد به معنای واقعی وجود ندارد، جایگزین آن میتواند شرکتهای سهامی عام باشد و بورس در این زمینه باید وارد عمل شود. مدیریت بورس در10 تا 15 سال گذشته نسبت به این مسئله و چگونگی کمک به رشد اقتصادی کشور فعالیت چندانی نداشته و امیدواریم با آمدن مدیریت جدید در بورس، بازار سرمایه بتواند نقش خود را بهخوبی ایفا کند.
عامل دیگر که همان گسترش بازار سرمایه است در ایران اتفاق نیفتاده است. باوجود اینکه در کشورهای صنعتی حدود 65 درصد منابع مالی مورد نیاز برای سرمایهگذاری جدید از طریق بازار سرمایه و بورس تامین میشوند متاسفانه این نسبت در ایران حدود 10 درصد است که رقم پایینی است. ضمن اینکه اقتصاد ایران شدیدا وابسته به درآمدهای نفتی است و کاهش 40 درصدی قیمت نفت روی ساختار اقتصادی ایران بازتاب منفی خواهد داشت و خروج از رکود را مشکل میکند. امیدواریم با رفع تحریمها بتوانیم سیستم بانکیمان را به سیستم بانکی بینالمللی متصل کنیم و با توجه به نرخ پایین بهره در کشورهای صنعتی بتوانیم از منابع ارزانقیمت استفاده کنیم.