عزم دولت و سایر قوای حکومتی برای مبارزه با فساد میمون و مبارک است. ما روزنامهنگارانِ خوشبینیم، به این عزم و اراده خوشبینایم و برای مجموعه حکومت در این راه آرزوی موفقیت داریم. اما در عین خوشبینی میدانیم که برای مبارزه با فساد در سالهای گذشته نیز برنامههایی ریخته شده، همایشهایی برپا شده و شعارهایی داده شده و البته حاصل آن وضعیتی است که اکنون درگیر آن هستیم. رقمهای فساد مالی روزبهروز بزرگتر میشود و دامنه افراد و نهادهای درگیر با آن وسیعتر. لایههای اجتماعی و سیاسی آلوده به فساد نیز به نظر میرسد سال به سال بزرگتر و بلندپایهتر میشود.
حلقه مفقوده در برنامههای ضدفساد چیست که عزمها را لرزان و حاصل را پوچ یا نزدیک به هیچ میکند؟ قوانین و مقررات کم کارآمد؟ سیستمها و نهادهای نظارتی ناکارا؟ یا مجازاتهای اندک یا کماثر مجرمان؟
تقریبا همه عوامل یادشده تا حدی دخیلاند و البته هیچکدام عامل اصلی نیستند. به نظر میرسد، نهادی که میخواهد فرمانده و اتاق فکر مبارزه با فساد باشد لازم است علاوه بر آنکه به بهبود وضعیت موارد یادشده در جهت کاستن از فضاهای قانونی رشد فساد بپردازد، یکبار و برای همیشه به نقش حرکتهای اجتماعی ضدفساد باور پیدا کند.
حرکتهای اجتماعی ضدفساد از بدنه جامعه ریشه میگیرند و اساسا مبتنی بر اولویت «شروعاصلاح از خود هستند.» هرآینه دشمنی فساد با پیشرفت اجتماعی و اثر آن بر تخریب آینده اهالی و فرزندان این جامعه بهدرستی تبیین شود، میتوان نیرویی اجتماعی ایجاد کرد که به ثمر رسیدن حرکتهای اصلاحی را تضمین کند. ناگفته پیداست که مراد ما تهیه و پخش آگهیها و توصیههای اخلاقی از رسانههایی نیست که خود مقبولیتشان محل تردید است؛ این موضوع نگرشی نو میطلبد که در این کوتاهنوشته مجال تبیین ابعاد آن نیست.
بهعنوان مدخل ورود به بحث ذکر این نکته کافی است که مبارزه با فساد به مسیری دگرگون و اهدافی عمیقتر نیاز دارد.
* عضو شورای سردبیری روزنامه «فرصت امروز»