با گذشت روزها و نزدیک شدن زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده، نرخ هیجان عمومی در خصوص برنده نهایی مبارزات انتخاباتی این کشور بسیار بالاست و گمانه زنی ها همچنان ادامه دارد.
دونالد ترامپ از حزب جمهوریخواه و هیلاری کلینتون وابسته به دموکرات ها، طی ماه های اخیر ایالت به ایالت با یکدیگر جنگیده اند و از هیچ روشی برای نشان دادن شایستگی های خود برای احراز مقام ریاست جمهوری نیز نگذشته اند، از پخش کلیپ های تخریبی در خصوص یکدیگر گرفته تا سخنان و موضع گیری های متناقض در خصوص موضوعات مهمی چون مسائل اقتصادی و سیاسی.
محتوای تبلیغات این دو کاندیدا موضوع مهمی است که در رسانه های گوناگون بارها مورد بررسی قرار گرفته است. اگرچه به نظر می رسد تیپ شخصیتی هر دو کاندیدا تا حد زیادی بر روش تبلیغاتی آنها اثرگذار است.
ترامپ در برابر کلینتون
نشریه گاردین در گزارشی به بررسی انتخابات پیش روی ایالات متحده پرداخته است. در بخشی از این گزارش به نخستین اتفاق تبلیغاتی ناخواسته در مورد دو کاندیدا اشاره شده؛ تضاد عجیب بین این دو فرد. بنا بر اعتقاد تحلیلگران گاردین، انتخاب حزب جمهوریخواه، یک مرد ثروتمند، گهگاه مبتذل، متکبر و بدون سابقه موجه سیاسی بود، در حالی که انتخاب حزب دموکرات، یک چهره سرشناس سیاسی و متعلق به طبقه ای بسیار متفاوت با رقیب بود.
این تضاد شدید، خود به عنوان یک مرز یا روش تقسیم بندی عمل کرد. درواقع دو طیف طرفداران کاندیداها مرزبندی کاملاً مشخصی دارند و در نتیجه راه اندازی کمپین های تبلیغاتی و انتخاب روش هایی برای جلب رضایت این دو طیف چندان پیچیده نیست.
طبیعی است کلینتون به عنوان یک بانوی با سابقه در امور سیاسی، سناتور سابق و وزیر امور خارجه، اصول و قواعد منطقی و کلاسیکی را در پیش گرفته، این در حالی است که ترامپ براساس روحیه تلویزیونی خود، شخصیتی عجول، بی پروا و آتشین دارد. فعالیت تبلیغاتی این دو و محتوای سخنرانی های هریک نیز بر همین اصول منطبق است، اما با وجود این جو تبلیغاتی آیا می توان دموکرات ها را روی کاغذ موفق تر دانست؟
شاید امتیازات و وجهه اجتماعی خانم کلینتون از وی شخصیتی موفق تر ترسیم کند، اما این همه ماجرا نیست، درواقع نمی توان مطمئن بود یک شومن حرفه ای از یک سناتور با سابقه شکست بخورد. بسیاری از مردم به علت صراحت و اظهارنظرهای جنجالی دونالد ترامپ به وی علاقه مند شده اند و بر این باورند که وی کارآمد تر از یک سیاستمدار بدون جنجال عمل می کند و می تواند قدرت آمریکا در عرصه بین الملل را چندین برابر گذشته کند.
عمده مانورهای انتخاباتی کاندیداها
طی ماه های گذشته برخی موضوعات بیش از سایر مسائل توجه شهروندان ایالات متحده را به خود جلب کرده است، موضوعاتی که از سوی ستاد انتخاباتی دو کاندیدا به اشکالی متفاوت تفسیر و مطرح شده اند:
چشم انداز سیاسی
شعار انتخاباتی دونالد ترامپ «دستیابی به آمریکایی وسیع تر» است و شعار هیلاری کلینتون «نیاز به توسعه عشق و محبت در آمریکا». تناقض آشکار بین دو شعار تا جایی است که حتی دونالد ترامپ بارها در متن سخنرانی اش، روحیه خانم کلینتون را به باد انتقاد گرفته و صراحتا از تلاش های آتی خود برای افزایش قدرت ایالات متحده و نبرد با هر مانع (اعم از دولت ها، کشورها و...) پرده بر داشته است. این در حالی است که هیلاری کلینتون از اهمیت دستیابی به یک وضعیت صلح جویانه و پرهیز از دامن زدن به آتش کینه های قدیمی سخن می گوید.
شغل، حقوق و دستمزد
هیلاری کلینتون در اغلب مصاحبه های خود به طور ضمنی به احتمال بازگشت به سیاست های دهه90 (دوران ریاست جمهوری همسرش) اشاره کرده است. این در حالی است که دونالد ترامپ بیش از هر چیز بر توسعه تجارت و عدم همکاری با برخی کشورها یا تحریم برخی دیگر تأکید می کند.
امنیت ملی
تجربه سیاسی هیلاری کلینتون باعث شده وی از جنگ در عراق و ایجاد هرج و مرج در برخی کشورها و... به عنوان تصمیم های غلط سیاسی یاد کند و مخالفت خود را با تکرار چنین اشتباهاتی اعلام کند. در مقابل دونالد ترامپ تأکید زیادی بر قدرت گرفتن هر چه بیشتر ایالات متحده دارد، در این میان جنگ طلبی می تواند یکی از شاخصه های این قدرت طلبی تلقی شود.
مهاجرت
اظهارنظر صریح دونالد ترامپ در خصوص اخراج 11میلیون مهاجر غیرقانونی باعث شده بسیاری از افراد وی را بی عاطفه و سنگدل بدانند. از سوی دیگر موافقان ترامپ این سخنان وی را شجاعانه و میهن پرستانه می دانند. موضع گیری هیلاری کلینتون در خصوص اقلیت های اجتماعی، مذهبی و فرهنگی متعادل تر به نظر می رسد و به عقیده بسیاری، همین روحیه متعادل می تواند به جذب رأی افرادی که تبارهایی غیرآمریکایی دارند، کمک کند.
مجوز های حمل اسلحه
کلینتون بارها مخالفت خود را در خصوص شیوه های حمل اسلحه در ایالات متحده بیان کرده و معتقد است این مسئله فجایعی مشابه به کشتار در اورلاندو را به بار خواهد آورد. در مقابل، رقیب وی کشتارهای کشورش را حاصل ورود مهاجران و اقلیت های مذهبی می داند. این مسئله فارغ از بازتاب های خبری، موجب دلسردی بسیاری از اقلیت ها نسبت به رأی دادن به چنین شخصیتی شده است.