بحث تعرفهگذاری برای واردات در هر کشوری به حمایت و تقویت تولید داخلی آن کشور مربوط میشود. در واقع براساس نظام تعرفه واردات، برای حفاظت از صنایع داخلی و جلوگیری از آسیب آنها تعرفهای برای واردات گذاشته میشود. معمولاً تعرفه به این دلیل گذاشته میشود که تولیدکنندگان داخلی در یک محیط امن به فعالیت خود ادامه دهند اما تولید باید رقابتی شود و نباید به نحوی باشد که از حالت رقابتی خارج و منجر به این شود که ما شاهد رانت برای برخی از تولیدات در داخل کشور باشیم. این در حالی است که در مقاطعی این موضوع اهمیت پیدا میکند که نرخ ارز واقعی نباشد، یعنی به نوعی تعرفه جبرانکننده مابه التفاوت نرخ ارز باشد.
در واقع پایین نگه داشتن قیمت ارز موجب میشود که تولیدات خارجی به کشور بیاید و به این شکل عملا به تولیدکنندگان خارجی سوبسید میدهیم که اجناس خود را به ایران بیاورند. ولی از آن سو قیمت تمام شده تولیدات تولیدکنندگان ایرانی بالا میرود اما از آنجا که قیمت ارز تغییر چندانی نکرده است، قیمت تولیدات خارجی با همان قیمت وارد بازار میشود و این به تهدیدی برای تولیدکننده داخلی تبدیل میشود و در اینجاست که تعرفه قرار میدهند تا جبرانکننده مابهالتفاوت نرخ ارز شود. بنابراین تعرفه در این موارد کارکرد دارد.
این در حالی است که برخی افراد مخالف تعرفه هستند و بر این باورند که نباید هیچ تعرفهای گذاشته شود.زیرا تعرفه موجب میشود که تولیدکنندگان داخلی فضای رقابتی را درک نکنند و همیشه از سوبسیدهای تعرفهای استفاده کنند، رشد نکنند و قیمت خود را رقابتی نکنند.
پس موافقان تعرفه آن را در راستای حمایت از تولید میدانند اما برخی دیگر بر این باورند که تعرفه باعث آسیب دیدن تولیدات داخلی شده و معتقدند بهعنوان مثال تا زمانیکه به خودرو تعرفه 100 درصدی میدهیم، خودرو ساز به معنای واقعی خودروساز نمیشود و از این رانت تعرفه استفاده میکند و خودروی خارجی به دو برابر قیمت وارد کشور میشود و کسی دیگر خودروی خارجی نمیخرد و مردم مجبور میشوند که خودروی کیفیت پایین و نامرغوب ایرانی را به قیمت پایینتری خریداری کنند.
پس در اینجا تعرفه کارکرد ضد مرغوبیت و ضدکیفیت کالای تولید داخل را دارد. پس همیشه پیشنهاد میشود که تعرفهها باید هوشمند باشند و اگر تعرفههای هوشمند را قرار دهیم میتوانیم به تولیدات باکیفیت و استاندارد و با قیمت رقابتی دست پیدا کنیم. موضوع دیگر این است که کاهش تعداد طبقات تعرفهای کمککننده به مناسب شدن واردات است. زیرا زمانیکه تعرفه برداشته میشود، به این معنا است که محدودیتها برداشته شده و عملاً واردات بیشتر و آسانتر میشود.
اما در مورد این موضوع که باید تعرفه چه گروه کالاهایی حذف شود، باید به این نکته اشاره کرد که کالاهایی که در کشور اصلاً تولید نمیشود و کالاهایی که قیمت رقابتی به دست آوردهاند، باید در اولویت این مسئله قرار بگیرند. ولی تا زمانیکه ارز نتوانسته این را پوشش دهد و به قیمت واقعی برساند، همیشه واردات ما تهدیدی برای تولید داخل است.
حتی ما شاهد هستیم که مقامات ترکیه در مذاکره با مقامات کشورمان خواستار این موضوع شدهاند که تعرفه را پایین بیاورند تا اجناس و کالاهای ترک راحتتر وارد بازار ایران شود. این در حالی است که اگر اجناس ترک به کشور ما بیاید و قیمت دلار هم همین قیمت باشد و تورم 15 درصد باشد، در این شرایط باز هم تولیدکننده داخلی 10درصد ضرر و زیان میبیند. پس زمانیکه نرخ ارز واقعی و مدیریت آن شناور نباشد، عملاً اگر تعرفه نگذاریم، محصولات و تولیدات داخلی از بین میروند.
از آنجا که کالاهای وارداتی با دلار وارد کشور میشود، کاهش تعداد طبقات تعرفهای به نفع مصرفکننده است. بهعنوان مثال اگر خودروی خارجی تعرفه 100درصدی نداشته باشد، مصرفکننده میتواند با نصف قیمت فعلی آن را خریداری کند. اما به این دلیل تعرفه خودرو کاهش نمییابد که شرکتهای خودروسازی داخلی مانند ایران خودرو و سایپا ورشکسته
نشوند. این در حالی است که اگر حامی تولیدکننده باشیم نباید اجازه بدهیم که ارز ارزان کشور موجب شود که محصولات خارجی بیایند و تولیدات داخلی را از بین ببرند. اگر قیمت ارز واقعی شود، میتوانیم به نوعی بگوییم که تولید داخلی در حاشیه امن قرار گرفته و حاشیه امن اقتصادی برای تولیدات به وجود میآید اما از آنجا که قیمت ارز واقعی نیست، این اتفاق رخ نمیدهد. مگر اینکه کالاهای غیرواسطهای و مواد اولیه تولید با تعرفه پایین وارد کشور شود و در این صورت میتواند به کاهش قیمت تمام شده کمک کند.
عضو اتاق بازرگانی تهران