فشار قدرتهای سیاسی بر مدیریت منابع آب کشور، به احداث «سدهای ناموفق» با مخازن خالی منجر شده است. سدهای ناموفق در واقع سازههای عظیم بتنی – خاکی هستند که با دخالت در اکوسیستمهای طبیعی چرخه آبهای سطحی (رودخانه) را برهم زده و باعث خشک شدن رودخانههای دائمی کشور شده است. این سدها با وجود آنکه چند سال از زمان افتتاح آنها میگذرد، هنوز هم محلی برای مناقشات کارشناسی هستند. فعالان و کارشناسان مستقل آب بر این باورند که اگر فشارهای سیاسیون بر مدیریت منابع آب کشور حذف شود، تصمیمگیری در ساخت سدها منطقیتر و براساس نیازها و ضرورتهای جامعه انجام خواهد شد.
اظهارات اخیر وزیر نیرو در همایش تونل و سد، همچنین اجرای پروژههای مختلف انتقال آب از غرب ایران به سمت کویر مرکزی کشور بهانهای شد تا «انجمن ارزیابی محیطزیست ایران»، دیروز میزبان نشستی با عنوان «زاگرس و انتقال آب» باشد. در این نشست مصطفی فداییفرد، رئیس کمیته ارزیابی سیلاب از کمیته ملی سدهای بزرگ ایران با تأکید بر اینکه نگاه به مقوله سدسازی نباید سیاهوسفید باشد، بیان کرد: در هیچ نقطهای از ایران امکان ساخت سد وجود ندارد اما سراغ نهضت تونلسازی رفتهایم.
عضو کمیته تخصصی ویژه شرکت مدیریت منابع آب مخالفت قاطع خود را با اجرای پروژههای انتقال آب اعلام کرد و افزود: به جای توزیع درست جمعیت و استقرار صنایع در کنار منابع آب، مدیران آب را به سمت جمعیت حرکت میدهند. ضمن آنکه برخی استانها نظیر اصفهان که از نظر سیاسی بسیار قوی هستند، صنایع زیادی را در استان خود مستقر کرده و امروز به مشکل کمآبی بر خوردهاند.
فداییفرد سخنان خود را با طرح این پرسشها که چرا در قم پارک آبی میسازیم، کشاورزی را در مناطق با تبخیر بالا توسعه میدهیم و فولاد و ذوبآهن در اصفهان مستقر میشود، ادامه داد. به اعتقاد وی، در ایران هیچ خط قرمزی وجود ندارد و هیچکس از مسئولان نمیپرسد که چرا پروژههای ناموفق در بخش آب با صرف هزینههای زیاد ساخته شده است.
عضو کمیته تخصصی ویژه شرکت مدیریت منابع آب، سد شورک، سد «بار» نیشابور و سد 15 خرداد را پروژههای ناموفق اجرا شده در کشور دانست و تأکید کرد: حداقل نام 20 سد غیرضروری دیگر را میتوان به این نامها اضافه کرد.
وی اجرا نشدن طرحهای جامع آب در کشور را اساسیترین ایراد مدیریت منابع آب کشور دانست و افزود: شش طرح جامع آب در ایران تدوین شده و برای آخرین طرح جامع، زحمات زیادی کشیده شد. در حال حاضر وزارت نیرو باید پاسخ بگوید که چرا این طرحها اجرایی نشده است. فداییفرد با اشاره به کسب رتبه 132 ایران در میان 133 کشور از نظر مدیریت منابع آب، گفت: متأسفانه در قرن 21، ما آب را به صورت استانی مدیریت میکنیم به همین دلیل همواره بر سر آب دعوا خواهیم داشت.
سد سیوند بدون مصوبه وزارت نیرو اجرایی شد
مخالفان سدسازی فقط به فعالان محیطزیست خلاصه نمیشوند. بهنظر میرسد بدنه کارشناسی وزارت نیرو خود پرچمدار جنبشهای اعتراضی در زمینه ساخت سدهای غیرضروری هستند. این نکته در سخنان سروش مدبری، استادیار زمینشناسی اقتصادی و ژئو شیمی زیستمحیطی دانشگاه تهران -که سابقه فعالیت در وزارت نیرو را دارد-، در نشست دیروز بهخوبی قابل درک بود.
وی لقب افتضاحترین سد ایران را به سیوند اعطا کرد و گفت: سد سیوند بدون مصوبه وزارت نیرو ساخته شده و هنوز هم مصوبهای ندارد. بـه گـفـتـه مـدبـری پروژه بهشتآباد (طرح انتقال آب از چهارمحالوبختیاری به اصفهان) در سال 83-82 توسط دفتر فنی وزارت نیرو رد شد و مخالفتهای زیادی در برابر ساخت آن وجود داشت. وی اضافه کرد: فشارهای وارده از سوی پایینترین ردههای سیاسی نظیر فرمانداران و بخشداران یا نمایندگان مجلس سبب شده بسیاری از سدها خارج از هر گونه ضوابط اقتصادی و زیستمحیطی در کشور ساخته شوند.
استادیار زمینشناسی اقتصادی دانشگاه تهران با اشاره به مخالفتهای زیاد کارشناسان وزارت نیرو برای ساخت مجموعه سدهای سیروان، تأکید کرد: گرد و غبار ناشی از ساخت این سدها حتی تاجیکستان را تحت تأثیر قرار خواهد داد اما براساس یک دستور ملی، باید این طرح اجرایی شود. وی در ادامه عملکرد دفتر برنامهریزی آب وزارت نیرو را هم ضعیف توصیف کرد. به اعتقاد مدبری سد «ماربور» قرار بود با حجم مخزن 300 میلیون متر مکعب ساخته شود. حتی برای همین حجم کم نیز مخالفتهای زیادی با آن در وزارت نیرو انجام شد اما در نهایت با تدوین سیمای طرح، مخزن سد تا حجم 4/1 میلیون متر مکعب افزایش یافت.
مدبری، مدیرعامل شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران (آب نیرو) را فردی قدرتمندتر از وزیر نیرو معرفی کرد و افزود: هیچکس از این شرکت و مشاورش یعنی مهاب قدس این سوال را نمیپرسد که چگونه قرار بود با یک پتوی رسی، گنبد نمکی مخزن سد گتوند را کنترل کنند. در حالی که بدنه کارشناسی وزارت نیرو با این طرح مخالفت کرده بودند. وی اضافه کرد: جمعیت را در کشور افزایش دادهایم، در نتیجه ناگزیر به سدسازی هستیم.
به اعتقاد استادیار زمینشناسی اقتصادی دانشگاه تهران ارائه راهکارهایی نظیر تکیه به قنات برای تأمین آب جمعیت ایران منطقی نیست زیرا آب قناتها آلوده شدهاند. از سوی دیگر اجرای طرحهای تغذیه مصنوعی و آبخیزداری به قدری بدون مطالعه در کشور انجام شده که تمام رسوبات ریزدانه در هر بار بروز سیل، حفرات زمین را پر کرده و اجازه نفوذ آب به داخل آبخوان را نمیدهند. در نتیجه اساسا آبخوانی تشکیل نمیشود که بعدها از آب آن استفاده کنیم. وی تأکید کرد: هیچیک از دولتها دغدغه محیطزیستی ندارند. تا زمانی که دولت پول کافی در اختیار نداشت، نظرات کارشناسان وزارت نیرو دارای اهمیت بود و جلوی پروژهها گرفته میشد، اما وقتی منابع مالی دولت کافی بود، سیاستمداران توجهی به نظرات کارشناسی نداشتند.
انتقال آب عامل از هم پاشیدن اکوسیستم زاگرس
هادی کیادلیری، رئیس انجمن جنگلبانی ایران هم اجرای پروژههای انتقال آب را عامل اضمحلال اکوسیستم جنگلی زاگرس معرفی کرد. وی افزود: متأسفانه در ایران یکسری موسسات غیر قابل انعطاف که در تمام زمینهها قدرت دارند، با دلایل توجیهی اشتباه و ارزیابیهای نادرست پروژههای عمرانی را جلو میبرند. به گفته وی، در طرح انتقال آبشیرینشده خزر به سمنان که با هدف توسعه صنعت در این استان انجام میشود، 50 کیلومتر جنگل پهن برگ و 13 کیلومتر جنگل ارس (قطع درخت ارس طبق قانون ممنوع است) قطع میشود که تبعات جبرانناپذیری برای کشور خواهد داشت.
رئیس انجمن جنگلبانی با اشاره به اینکه اجزای یک اکوسیستم به صورت هدفمند با یکدیگر در ارتباط بوده و حذف یک عامل، بخشهای دیگر سیستم را تحت تأثیر قرار میدهد، بیان کرد: خشک شدن شمشاد، راش، بلوط، شاهبلوط و سایر گونههای جنگلی هشدارهای طبیعت به نحوه مدیریت ماست. این علائم نشان میدهد جنگلهای شمال رو به اضمحلال است.
وی ادامه داد: در حال حاضر مدیریت غلط، جنگلهای زاگرس را به نابودی کشاندهاست. طغیان سوسکهای چوبخوار و آفت ذغالی ناشی از مدیریت غلط طبیعت بوده است. زیرا این سوسکها رفتگران طبیعت هستند و هدف از حضور آنها در اکوسیستم، حذف درختان ضعیف و بیمار است. کیادلیری با اشاره به اینکه خشکسالی در ایران از بالا رخ میدهد، بیان کرد: تمام یخچالهای ارتفاعات در حال ذوب شدن بوده و چشمههایی در این مناطق خشک شدهاند. در چنین شرایطی برای مهار کدام آب سد ایجاد میکنیم.
دولت و سیاستهای متناقض
مختار هاشمی، سرپرست کارگروه نجاتبخشی کانیبل دیدگاه امنیتی به آب را عامل تشدید پدیده انتقال آب یا جنون هیدرولوژیکی در ایران دانست. وی با بررسی برخی منابع رسانهای از سیاستهای متناقض دولت در مدیریت منابع آب انتقاد کرد و افزود: رئیسجمهور اعلام میکند به هر قیمتی دریاچه ارومیه را احیا میکند. یکی از قیمتهای احیای دریاچه ارومیه ساخت پنج سد است که آب آن را به دریاچه ارومیه منتقل کنند.
سرپرست کارگروه نجاتبخشی کانیبل ادامه داد: در حالی که کمیته نجات دریاچه ارومیه انتقال آب خزر به ارومیه را رد میکند، رئیسجمهور مسئولیت مطالعه درباره این پروژه را به وزارت نیرو واگذار میکند. ضمن آنکه در کمال تعجب دبیر ستاد احیای ارومیه سدسازی و انتقال آب را حقآبه زیستمحیطی دریاچه ارومیه میداند. وی عنوان کرد: سد گاوشان در طرح سیروان برای انتقال آب به ارومیه ساخته شدهاست. مخزن این سد با گنجایش 500 میلیون متر مکعب ساخته شد ولی در حال حاضر 190 میلیون متر مکعب آب هم در پشت این سد ذخیره نشدهاست. هاشمی تأکید میکند: نقش بازیگران پنهان در تصمیمگیری برای آب بسیار پررنگ است.
به اعتقاد وی، مدیران منابع آب کشور بیشتر به روی توسعه آبی و تأمین آب متمرکز شده و تنشهای زیادی برای مناطق مختلف ایجاد کردهاند. درحالیکه باید برنامهریزی مناسبی برای استفاده از پتانسیل آبهای خاکستری و یا مجازی داشته باشیم. سرپرست کارگروه نجاتبخشی کانیبل کنترل آبهای مرزی را سیاست نادرستی توصیف کرد و گفت: آبهای مرزی با خروج از مرزها هدر نمیروند بلکه مسیر طبیعی خود را طی میکنند و جلوی ایجاد ریزگردها را میگیرند. وی تأکید کرد: اگرچه رسانهها گفتمان جنگ آب را ترویج میکنند اما کمبود آب یک واقعیت است و شروع جنگ، امنیت آب را برای هیچ کشوری تضمین نمیکند. هاشمی بیان کرد: باید از گفتمان امنیتی برای آب بیرون بیاییم و دنبال راهکاری برای حفاظت از این ثروت ملی به ویژه در زاگرس باشیم.