برخی عوامل وجود دارند که از تبدیل شدن ایران به یک بازیگر مهم در عرصه تولید و عرضه گاز در بازارهای جهانی در 10 الی 15 سال آینده جلوگیری خواهند کرد. افزایش تقاضا در داخل و عدم وجود شرایط جذاب برای سرمایهگذاران خارجی از جمله عوامل بازدارنده به شمار میروند. جاناتان استرن، یکی از اعضای ارشد دانشگاه آکسفورد، در نشست کالج سلطنتی لندن گفت: «حضور ایران در بازارهای جهانی گاز و افزایش حجم تولید و صادرات آن کشور تا پیش از سال 2030 میلادی بسیار غیرمحتمل به نظر میرسد.»
استرن با اشاره به اینکه بیمیلی ایران به صادرات گاز کاملا قابل درک است، توضیح داد: تـحـلـیلهای اقتصادی منتشر شده نشان میدهد که درآمدهای ناشی از تولید گاز در ایران از طریق صادرات آن حاصل نمیشود، بلکه از تزریق گاز در میادین نفتی و همچنین از طریق محصولات پتروشیمی به دست میآید. پس از برطرف شدن نیاز میادین نفتی و پتروشیمی میتوان به گاز باقیمانده به چشم منبعی برای کسب درآمد بیشتر نگریست.
دیدگاه بدبینانه استرن در مورد وضعیت گاز ایران و صادرات آن در آینده توسط فرانک آمباک مدیر ارشد بخش تحقیقات مرکز اروپایی امنیت انرژی و منابع تکرار شده است. با این وجود، آمباک معتقد است که حجم قابل توجهی از گاز ایران تا سال 2020 میلادی به بازار عرضه خواهد شد که این به معنای حضور گاز ایران در بازار، یک دهه زودتر از پیشبینی استرن است.
آمباک توضیح داده: من فکر میکنم حتی در خوشبینانهترین حالت ممکن هم نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که تمامی تحریمهای ایران به سرعت برداشته شوند. بلکه این روند میتواند یک فرآیند گامبهگام باشد که در هر مرحله، بخشی از تحریمهای این کشور لغو خواهد شد.
فیدبرت فلابرگ از دیگر اعضای موسسه مرکز اروپایی امنیت انرژی و منابع که پیشتر از حضور دوباره ایران در جامعه جهانی حمایت کرده بود، اعلام کرد که امیدوار است تا توافق نهایی و جامع میان ایران و
1+ 5 تا پیش از پایان ماه مارس به امضای طرفین برسد.
فلابرگ در سخنانش در این رابطه گفت: من فکر میکنم شانس بسیار خوبی برای دستیابی به توافق در هفتههای آینده خواهیم داشت. شاید بهتر باشد این توافق پیش از فرارسیدن موعد انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا حاصل شود. بنابراین در حال حاضر پنجرهای از فرصتها در پیش روی ما قرار دارد که باید به بهترین شکل ممکن از آن استفاده کنیم.
آلیستر برت، نماینده پارلمان بریتانیا و مسئول سابق کمیته سیاست خارجی در حوزه خاورمیانه و کشورهای مشترکالمنافع ضمن موافقت با مواضع فلابرگ معتقد است، با وجود همه خوشبینیها رسیدن به توافق جامع میان ایران و شش قدرت عمده جهانی بسیار دورتر از آن چیزی است که به نظر میرسد. برت در این مورد میگوید: احساس من این است که شش کشور مذاکرهکننده به سوی دستیابی به یک توافق با ایران نزدیک میشوند اما حاضر نیستند به هر قیمتی این توافق را امضا کنند، این در حالی است که ایرانیها هم حاضر به امضای توافق به هر قیمتی نبوده و به دنبال تامین خواستههایشان هستند. با این همه در حال حاضر آنچه در مورد آن شکی وجود ندارد آن است که در مسیر درستی حرکت میکنیم و فضای خوبی بر مذاکرات حکمفرماست.
لازم به ذکر است که ایران در حال حاضر مقدار اندکی گاز از طریق خط لوله به ترکیه صادر میکند. همچنین حجم متوسطی از گاز این کشور در معامله برق در مقابل گاز به آذربایجان و ارمنستان صادر میشود. گفتنی است مقامات ایرانی در راستای تلاشهایشان جهت فروش و صادرات گاز این کشور درحال برنامهریزی جهت صدور گاز از طریق خط لوله به عراق هستند. همچنین پیشتر قرار بود تا تهران از طریق خط لوله صلح گاز خود را به پاکستان و هند صادر کند که این موضوع بارها به دلیل اختلاف درخصوص قیمت گاز، بهتعویق افتاده است. پروژه دیگری که در این میان میتوان از آن یاد کرد خط لوله صادرات گاز ایران به عمان است که هماکنون در حال ساخت است.
در حــالـی کـه تـعـداد صادرکنندگان منطقهای گاز در دهه آینده با وجود مشکلاتی که در زمینه صدور گاز دارند، رو به افزایش خواهد بود. اما یک استراتژی طولانیمدت به منظور صدور گاز از طریق خط لوله سوالهای پیچیده دیگری را پیش روی کارشناسان قرار میدهد.
در همین زمینه چنانچه تهران در نهایت تصمیم بگیرد که به یک بازیگر مهم بینالمللی در زمینه صدور گاز تبدیل شده و حجم قابل توجهی از ذخایر گاز خود را صادر کند باید تصمیم بگیرد که آیا بهتر است این کار را از طریق احداث خط لوله انجام دهد یا با استفاده از کشتی. بهعقیده استرن گسترش بازار گاز LNG در دهه آینده در جهان استفاده از کشتی را برای صدور گاز به گزینه جذابتری برای ایران تبدیل خواهد کرد. استرن در این باره میگوید: به نظر من بازار گاز LNG تا سال 2030 در جهان نسبت به حجم فعلی آن گسترش قابل توجهی خواهد یافت و به یقین ایران مایل است تا در این بازار مشارکت داشته باشد.