تعیین و دریافت مالیات برای دولتهای مختلف اعم از توسعهیافته، توسعه نایافته و در حال توسعه بسیار مهم است. بزرگترین علت این اهمیت به میزان درآمدی مرتبط است که به واسطه پرداخت مالیات توسط شهروندان به دولت تزریق میشود. این درآمدها، منبع مناسبی برای پیشبرد بسیاری از زیرساختهای بخش توسعه کشورها محسوب میشوند، این در حالیاست که شهروندان نیز انتظار دارند در برابر پرداخت مالیات تحولاتی دامنهدار را در حوزههایی چون آموزش و پرورش، بهداشت و درمان و. . . شاهد باشند.
کشورهای توسعهیافته اغلب تلاش دارند با شفافسازی نظام مالیاتی، اعتماد ملت را نسبت به فعالیتهای دولت جلب کرده و روند دریافت مالیات منظم را حفظ کنند. مالیات انواع مختلف دارد، مالیاتهای مستقیم، غیرمستقیم، عوارض و. . . اما آنچه پیش از دریافت مالیات مهم است، چگونگی نظارت بر سیستمهای دریافت مالیات، جلوگیری از فرارهای مالیاتی و استفاده صحیح دولت از این درآمدها است.
چرا مالیات بر توسعه مؤثر است؟
نگاهی به آمارهای کشورهای در حال توسعه مقدمه خوبی برای پرداختن به علت اهمیت مالیات خواهد بود.بنا بر آمارها در سال 2014 رقمی حدود 40درصد از تولید ناخالص داخلی منطقه یورو بر پایه درآمدهای مالیاتی صورت گرفته است. با این وجود نمیتوان مالیات را صرفا بهعنوان یک منبع درآمد در نظر داشت، مالیات نقشی کلیدی در تشکیل بازار و نهادهای مالی قانونمدار و نظاممند دارد. بسیاری از کشورهای کمتر توسعهیافته و توسعه نایافته، از ضعف در نظام مالیاتی منسجم رنج میبرند و شاید بتوان علت فقر در این قبیل کشورها را با نظام مالیاتی ضعیف مرتبط دانست.
درواقع در بسیاری از موارد، فساد اداری و وجود رشوهخواری در نظام مالیاتی، باعث تشدید فاصله و شکاف بین اقشار مردم طبقات بالای مالی و طبقات فرودست میشود و میزان نارضایتیهای اجتماعی را افزایش میدهد. اصلاحات مالیاتی تا حد زیادی بر اعتماد افکار عمومی در خصوص توسعه و رفاه اقتصادی اثرگذار است. یک ابتکار مناسب برای اصلاحات مالیاتی از سوی دولتهای آفریقایی انجام شده است. این کشورها، با تشکیل کمیسیون مالیاتی متشکل از 30 کشور تلاش دارند، در سایه همبستگی مقابل از توسعه بینالملل در آفریقا حمایت کنند.
کشورهای در حال توسعه و اهمیت مالیات
وضعیت سیستم دریافت مالیات در کشورهای توسعهیافته نسبتا مشخص و باثبات است، ضعف نظام مالیاتی در کشورهای توسعه نایافته نیز تا حدودی روشن است، اما کشورهای در حال توسعه شرایطی مرزی دارند، درواقع کشورهای در حال توسعه فرصت خوبی برای استفاده از فرصتهای مالیاتی برای بلند پروازیهای اقتصادی خود، در اختیار دارند که میتواند به هدر رود یا به درستی استفاده شود. پروفسور میک مور، مدیر اجرایی مؤسسه بینالمللی مالیات و توسعه در نروژ معتقد است سیاستگذاران، سرمایهگذاران بخشخصوصی و دولتی و شرکتهای چند ملیتی، بیش از دیگران میتوانند به اجرای صحیح قوانین مالیاتی کمک کنند.
یکی از بزرگترین چالشهای پیش روی دولتها قانع کردن شهروندان برای پرداخت مالیات و پیشگیری از فرارهای مالیاتی است. این مشکل در کشورهای در حال توسعه که شرایطی در حالگذار دارند، اهمیتی دو چندان مییابد. بر این اساس سیاستگذاریهای صحیح و مبتنی بر عدالت و شفافیت نظام مالیاتی در کنار دریافت مالیات عادلانه میتواند برای کشورهای در حال توسعه فرصت پیشرفت ایجاد کند.
از فرارهای مالیاتی تا استراتژیهای پیشگیرانه
بنا بر گزارش بخش اقتصادی نشریه بلومبرگ، فرارهای مالیاتی انواعی بسیار گسترده دارند. گاه این فرارها توسط اشخاص حقیقی و گاه توسط شرکتهای بزرگ و دارای شعب متعدد صورت میگیرند. یکی از شیوههای فرار مالیاتی با کمک مشاغل سایه یا کاذب انجام میشود. کشورهایی که بیشترین نرخ مشاغل سایه را در خود جای دادهاند در بخش مالیاتگیری نیز با معضلات پرشماری مواجهند.
کشورهای گرجستان با 72درصد، بولیوی با 70درصد، پرو با 66درصد و تانزانیا با 63درصد از تولید ناخالص داخلی در اقتصاد سایه جزو کشورهای پر مسئله در این حوزه طبقهبندی میشوند. نهادهای دولتی برای مبارزه با چنین مشکلاتی راهکارهایی متعدد دارند. برخی کشورها بهویژه کشورهای اتحادیه اروپا با فرهنگسازی و آموزش، میزان اعتماد و احترام شهروندان به قوانین را تحتتأثیر قرار دادهاند.
بریتانیا از شناختهشدهترین کشورها در حوزه مبارزه با فرارهای مالیاتی است. علت این مطرح شدن، بهویژه به بخش قانونگذاری مرتبط است. درواقع دولت بریتانیا هر سال قوانین مالیاتی را ارتقا بخشیده و جریمههای سنگینی برای متخلفان در نظر میگیرد. این جریان تا حدی حائز اهمیت است که بسیاری از شرکتهای مشاوره مالیاتی خدماتی اختصاصی برای مهاجران و افراد کم اطلاع در نظر گرفتهاند تا ناخواسته دچار تخلف مالیاتی و در نتیجه تحمل جریمه نشوند.
دنیس هیلی، وزیر اسبق امور مالی بریتانیا میگوید: یکی از دلایل گرایش مردم به فرار مالیاتی شفاف نبودن نظام مالی کشورها و فساد در بدنه ارکان دولت است. دولتها موظفند در خصوص فعالیتهایی که براساس درآمدهای مالیاتی در حال انجام است به جامعه پاسخگو باشند. اغلب کشورهای توسعه نایافته به سبب پنهان کاری و معاملات غیرعادلانه در قبال مردم، اقبال چندانی در بخش دریافت مالیات ندارند.