شرایط اقتصادی اروپا نگرانکننده به نظر میرسد. بانک مرکزی اروپا پیشبینی کرده است که رشد اقتصاد اروپا در سال 2016 جزئی و حدود 1.4 درصد و نرخ تورم 0.1 درصد و پایینتر از هدف بانک مرکزی باشد. برای مقابله با کاهش سرعت رشد اقتصادی و بهبود شرایط، بانک مرکزی اروپا در صدد انجام اقداماتی غیرمعمول است. بانک مرکزی اروپا که پیش از این سیاست نرخ بهره منفی را در پیش گرفته بود، حالا نرخ بهره را پایینتر برده و از منفی 0.3 درصد به منفی 0.4 درصد کاهش داده است.
این بانک همچنین میزان خرید اوراق قرضه دولتی را افزایش داده و در صدد خرید اوراق قرضه از شرکتهای خصوصی است. این یعنی بانک مرکزی بهصورت مستقیم به بخش خصوصی پول قرض میدهد، کاری که بانکها بهصورت معمول انجام نمیدهند. اما به نظر نمیرسد که این اقدامات نتیجه مورد نظر را به همراه داشته باشد. به زبان ساده، با وجود تمام اقدامات غیرمعمولی که بانک مرکزی اروپا برای رشد اقتصادی به آن روی آورده است، بازارهای اروپا اعتقادی به متعهد بودن این بانک به بهبود شرایط اقتصادی ندارند. بانک مرکزی اروپا احتیاج به راهکارهایی دارد که به جای تاکتیکهای کوتاهمدت، روی رشد اقتصادی بلندمدت تمرکز کند.
خطر رکود
اروپا در معرض خطر رکود اقتصادی شبیه به رکود ژاپن است. در دهه 90 میلادی، ژاپن با وضعیت نامساعد اقتصادی درست مثل وضعی که اروپای امروز با آن مواجه است، روبهرو بود. بانک مرکزی ژاپن نرخ بهره را به صفر کاهش داد، اقدامی که معمولا به رشد اقتصادی میانجامد. با این حال شرایط اقتصادی ژاپن بهبود پیدا نکرد اما این کشور مجبور شد از آن زمان به بعد نرخ بهره را نزدیک به صفر نگه دارد.
سرمایهگذاران میدانستند که با نرخ بهره نزدیک به صفر، بانک مرکزی نمیتواند اقتصاد را حمایت کند. آنها علاقه و میل خود به سرمایهگذاری را از دست دادند. این عدم سرمایهگذاری منجر به کاهش نرخ تورم و ایجاد مشکلات اقتصادی بیشتر شد. 25 سال پس از سقوط بازار سهام ژاپن، سیاستگذاران این شرکت هنوز در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکلات هستند. با توجه به شرایط اقتصادی بد ژاپن و باقی ماندن نرخ بهره در حدود صفر، سرمایهگذاران نسبت به رشد اقتصادی بدبینتر شده و میل خود را به سرمایهگذاری از دست میدهند.
در حال حاضر اتحادیه اروپا در معرض خطر مشابهی قرار دارد. نرخ تورم این منطقه (جدا از نرخ متغیر مواد غذایی و انرژی) از سال 2008 زیر صفر بوده است و طی دو سال گذشته با کاهش بیشتری روبهرو بوده است. با حساب هزینههای انرژی، نرخ تورم در یکسال گذشته صفر بوده است. روند نزولی نرخ تورم به معنی آن است که سیاست نرخ بهره منفی بانک مرکزی اروپا، کارآیی چندانی نخواهد داشت.
روز پنجشنبه بانک مرکزی اروپا از انجام یک سری اقدامات جدید خبر داد. این بانک نرخ بهره را از منفی 0.3درصد به منفی 0.4 درصد کاهش داد تا بانکها را بیش از پیش مجاب کند که به جای سپرده کردن پول، وام دهند. بانک مرکزی اروپا همچنین در حال خرید حجم وسیعی از اوراق قرضه است. این بانک در صدد رواج برنامه «تسهیل کمی» (Quantitative easing) است. بنا بر این سیاست، بانک مرکزی اروپا ماهانه میلیاردها دلار اوراق قرضه دولتی خریداری میکند.
مهمتر اینکه این بانک شروع به خرید اوراق قرضه از بخش خصوصی خواهد کرد. این اقدامی است که بانکهای مرکزی در شرایط عادی و به صورت معمول انجام نمیدهند. با این حال ماریو دراگی، رئیس بانک مرکزی اروپا، معتقد است خطر مواجه شدن با بحران اقتصادی، انجام اقدامات و اتخاذ سیاستهای غیرمعمول را توجیه میکند.
در شرایطی که نرخ بهره پایین باشد و بانکها به آسانی وام دهند، سرمایهگذاران به گرفتن وام و سرمایهگذاری بیشتر ترغیب میشوند. اما حتی در این شرایط وقتی سرمایهگذاران نگران این باشند که آیندهای مشابه با بحران اقتصادی ژاپن در انتظار اروپا است، میل خود را به گرفتن وام و سرمایهگذاری از دست میدهند. بنابراین دیگر خیلی مهم نیست که گرفتن وام چهقدر آسان باشد یا نرخ بهره منفی باقی بماند.
بانک مرکزی اروپا میخواهد سرمایهگذاران و صاحبان کسب وکارها را متقاعد کند که برای مدت طولانی از اقتصاد اتحادیه اروپا حمایت میکند، تا آنها را ترغیب به گرفتن وام و سرمایهگذاری کند. به همین دلیل روز پنجشنبه اعلام کرد که نرخ بهره منفی را حتی در صورت بهبود شرایط اقتصادی افزایش نخواهد داد. اما مشکل اینجاست که این وعدهها موثق و معتبر به نظر نمیرسند. تجربه دهه گذشته در آمریکا و اروپا نشان میدهد که بانکها منتظر هستند تا بلافاصله پس از بهبود شرایط اقتصادی و گذر از بحران، نرخ بهره را افزایش دهند. درماه دسامبر سال گذشته، آمریکا بدون توجه به نرخ تورم پایین 2درصد و رشد اقتصادی ضعیف، نرخ بهره را بالا برد.
با این حال بانک مرکزی اروپا میخواهد بازار را مجاب کند که این بار شرایط متفاوت است و نرخ بهره حتی پس از بهبود شرایط اقتصادی هم بالا نخواهد رفت. اما بازار دلیل خوبی برای بدبین بودن به سیاستهای اقتصادی دارد. سرمایهگذاران انتظار بهبود شرایط اقتصادی را ندارند و بر این باورند که سرمایهگذاری در شرایط فعلی، در آینده سودی به همراه نخواهد داشت. این بدبین بودن سبب میشود تا تلاشها و سیاستهای بانک مرکزی اروپا تاثیر کمتری داشته باشد.
* منبع: Vox.com