امروزه بسیاری از شركتها برای به فروش رساندن كالاها و خدمات خویش ناچار از استخدام بازاریابان متبحر و توانایی هستند كه قادرند با استفاده از روشهای نوین، بیشترین مشتری را برای یك شركت تولیدی یا خدماتی جذب كنند. استفاده از روشهای نو به هیچ عنوان به معنی استفاده از هر روشی برای انجام تبلیغ و بازاریابی نیست.
اینكه برخی شركتها یا افراد روزانه عدهای را موظف كنند كه با منازل شهروندان تماس گرفته و به روشهای مختلف برای كالاها و خدمات خود تبلیغ كنند به هیچ عنوان كاری درست نیست. علاوه بر اینكه گونهای از مزاحمت است، روشی است كه در آن امكان تشخیص میزان گفتههای فرد تماس گیرنده چندان كه باید و شاید مشخص نیست. در نتیجه میزان ریسك اعتماد به آن گفتهها بالا میرود.
همچنان كه در خبرهای مرتبط با كلاهبرداریهای اینترنتی اشاره شده، افراد كلاهبردار در نمونه مورد اشاره از همین طریق اقدام كردهاند. بنابراین نمیتوان به سادگی به بازاریابان تلفنی اعتماد كرد. جدای از مقوله اعتماد، نمیتوان نسبت به مزاحمتی كه این بازاریابان برای دیگران ایجاد میكنند بیتوجه بود.
شخص مورد نظر بیتوجه به اینكه در چه ساعتی از شبانهروز قرار داریم با منزل شما تماس گرفته و بیتوجه به اینكه با چه كسی صحبت میكند با لحنی كه انگار شما را در خیابان به خرید كالا دعوت كرده، از شما میخواهد كه فلان كالای او را بخرید.
در این روش كه دعوت به خرید كالا یا خدمات از طریق وسیله ارتباطی تلفن انجام میگیرد، تلفن به ابزاری تبلیغاتی تبدیل میشود و وانمود میشود كه خانه نیز به جای مكانی برای استراحت، ادامه بازار است. به عبارتی شما در منزل مسكونیتان نیز فرصت فرار از حجم انبوه تبلیغات را ندارید. این در حالی است كه شما هیچ اجازهای به اشخاص مختلف ندادهاید كه برای تبلیغ با خانه شما تماس بگیرند.
استفاده از برخی ابزارها برای تبلیغ كالا یا خدمات را نمیتوان همیشه با میزان محدودیتهای قانونی مورد سنجش قرار داد. گاهی اوقات ممكن است كه استفاده از یك ابزار یا روش حتی به لحاظ قانونی محدودیتی نداشته باشد، اما این دلیل نمیشود كه همان ابزار به لحاظ اخلاقی نیز تایید شده باشد. اینكه كسانی خود را موظف بدانند با مراجعه به در منازل دیگران یا با زنگ زدن به تلفن آنها مدام دعوت به خرید كنند از آن دست موضوعاتی است كه به لحاظ اخلاقی امر پسندیدهای نیست و میتوان از آن بهعنوان یك نوع مزاحمت یاد كرد. شما چه فكر میكنید؟
یک نمونه از این بازاریابی به این شکل است که تعدادی افراد سودجو با تماس تلفنی با مالکین خودروها اقدام به تبلیغ و فروش کارت امداد فنی خودرو یا استفاده از اسامی مشابه مراکز مجاز میکنند که این امر مشکلاتی را برای مالکین این خودروها ایجاد کرده است.
از آنجا که به استناد ماده ۱۵ آیین نامه اجرایی تبصره ۱ ماده ۳۱ و ماده ۳۲ قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی و انجام خدمات امداد فنی جادهای در سطح استانها تنها از طریق شرکتهای دارای مجوز ازاداره کل حمل ونقل و پایانههای همان استان میسر است، بنابراین فعالیت هر شرکتی با عناوین امداد خودرو سراسری یا امداد خودروکشوری غیرقانونی بوده و شهروندانی که اقدام به خرید کارت امداد از این شرکتها کردهاند در صورت شکایت میتوانند از طریق مراجع قضایی اقدام کنند.
موضوع امداد فنی به خودروهایی که در جاده دچار نقص فنی شدهاند به دلیل عدم دسترسی سریع به امکانات خدماتی و همچنین امنیت جانی و مالی، دارای جایگاه ویژه در حوزه راههای برون شهری است و استفاده از مراکز امدادخودروی مجاز که در سطح جادههای مواصلاتی استانها مشغول فعالیت هستند میتواند کمک شایان توجهی به رفع نقص فنی خودرو کند. ضمن اینکه هرگونه شکایتی از این مراکز، مورد رسیدگی و پیگیری قرار میگیرد و اداره کل حملونقل و پایانههای هر استان نیز با قاطعیت تمام برعملکرد شرکتهای مجاز نظارت دارد.
کارشناس حقوق