خاک نخستین مادهای است که بشر آغازین آن را شناخت و با آن بسیاری از نیازهایش را برطرف کرد. از آن گِل ساخت و با گِل به لذت و قدرت آفرینش رسید. گل فرمپذیر و نقشپذیر بود، با آن خشت و پیاله ساخت تا به نیازهای زندگی روزمرهاش پاسخ دهد و بعد اندیشههایش را بر آنها نقش زد. با ساخت پیکرههایی از گِل، به باورها و اندیشههایش پاسخ گفت.
طرحها و نقشهای کار شده روی آثار سفالین بعد از گذر سالها ارج و قربی پیدا کرد و بهعنوان تقلای اولیه انسان در کنش با طبیعت بهعنوان بخشی از میراث بشری مورد توجه قرار گرفت. رفته رفته در طول تاریخ هنرمندانی پیدا شدند که به اعتلا و تداوم این حرفه یاری رساندند.
درحال حاضر هنرکاران معاصر در این بخش از هنرهای باستانی و صنایع دستی به فعالیت مشغولند تا چراغ دیرپای هنر سفالگری را روشن نگه دارند، با دست ساختههایی ابتکاری و الهام گرفته از نقوش اصیل ایرانی. تمام این کارها نشان از دلبستگی دارد و پیام آن احیای هنر سفالگری ایران و ورود این هنر در زندگی روزمره مردم است. گفتوگوی «فرصتامروز» با استاد محمدمهدی انوشفر را به تفصیل بخوانید.
محمدمهدی انوشفر متولد اسفندماه 1324 در تهران است. فارغالتحصیل رشته مجسمهسازی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بوده و 50 سال است که به فعالیت هنری اشتغال دارد. گواهینامه نخبگان ملی ایران را دارد و در سال 1383 نشان درجه یک هنری را دریافت کرده است.
وی برای پژوهش درباره سفال و سرامیک به پاکستان، هند، یونان، آلمان، فرانسه، ایتالیا و انگلیس سفر کرده و به تکمیل آموختههایش نیز پرداخته است. انوشفر همچنین به مدت دو سال در کارگاههای سفالگری کشور انگلستان به ساخت سازههای سفالی مشغول بوده است.
تاریخچه
صنایع دستی یکی از مهمترین فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در جوامع مختلف و یکی از عوامل موثر در جهت احیای سنتهای بومی و هویت ملی هر جامعه است. یکی از شاخههای مهم صنایع دستی در ایران سفال و سرامیک است که علاوه بر قدمت بسیار طولانی، مشتاقان و علاقهمندان زیادی هم دارد.
قدمت هنر سفالگری به تاریخ زندگی بشر بازمیگردد. چهار عنصر آب، باد، خاک و آتش درهمآمیخته شدهاند و هنری را به وجود آوردهاند که به جرات میتوان گفت از کاملترین هنرهاست. مردم ایران به سبب موقعیت خاص جغرافیایی و قرار گرفتن بر سر شاهراه تمدنهای قدیم، از نخستین و چیرهدستترین سازندگان اشیای سفالین به شمار میرفتهاند.
کهنترین اشیای سفالی به دست آمده در کاوشهای باستانشناسی ایران و آثار کشف شده آن گواه این مدعاست. سفالگری در دوره اسلامی در ایران پیشرفت فراوانی داشت. دوره سلجوقی را میتوان یکی از دورههای درخشان هنر اسلامی دانست که مهمترین تحول در صنعت سفالسازی در این دوره دستیابی به لعاب زرین فام یا هفت رنگ است.
انوشفر در این باره میگوید: پیشینه این هنر به 8 هزار سال پیش بازمیگردد. این حرف من نیست، اعلام موزهها و مراکز معتبر هنری دنیاست. طبق اظهارنظرها، نخستین نمونههای سفالینههای کشور در محوطههای کاوش شده اراک و تپه سیلک کاشان کشف شده و قدمت آن مورد تایید قرار گرفته است.
این حرفه یکی از کهنترین فعالیتهای هنری در جهان محسوب میشود و برخلاف تصور چندان هم راحت نیست و ریزهکاریهای زیادی دارد که بسیار زمانبر است. وی معتقد است که در هر گوشه سفالگری، فرهنگ قومی، مذهبی و ملی آن منطقه نهفته است حتی منظور خاص و کاربرد خاص با فرهنگی بسیار غنی و پربار مدنظر قرار گرفته است.
شیوه کار
استاد انوشفر در مورد علاقهمندیاش به این حرفه میگوید: از سنین پایین به کارهای هنری علاقهمند بودم. به همین خاطر به این سمت گرایش پیدا کردم. چه در دوران دانشجویی و چه بعد از فراغت از تحصیل، دغدغه من این بود که این هنر را که کمکم به سمت فراموشی میرفت، احیا کنم. این چیزهایی که الان میبینید واقعا قبلا وجود نداشت. البته چیزهای بود ولی کار قابل قبول و ممتاز نداشتیم.
شرایط حاکم بر این هنر چندان مساعد نبود. چیزی میگویم شاید باورتان نشود؛ ما قبل از انقلاب پنج، شش استادکار طراز اول و قابل نداشتیم ولی الان شرایط خیلی بهتر شده و فعالیت در این بخش زیاد است. در حال حاضر استقبال خوبی از این حرفه هنری میشود و مشتاقان زیادی دارد.
استاد محمدمهدی ابداعات و نوآوریهایی هم داشته است که دربارهاش توضیح میدهد: رشته تحصیلی من مجسمهسازی است. هنرهای تجسمی و حجمی به هم نزدیک هستند و با هم اشتراکات زیادی دارند. مجسمهسازی به من کمک کرد تا کارهای بهتری انجام دهم.
من سفالگری را با مجسمهسازی تلفیق کردم که ترکیبات زیبایی شکل گرفت. یک نمونه برایتان ذکر میکنم؛ همین انارهای ریز و درشت که در مغازهها میبینید، کار خودم است و برای نخستین بار سال 65 یا 66 خودم درست کردم و بعد از مدتی فراگیر شد و سر از خانههای مردم درآورد. این یک ایده جدید و یک تفکر تازه در مبحث آثار حجمی بود.
من معتقدم باید کار جدید نشات گرفته از یک ایده و طرح نو باشد تا بتواند به هنر و ادامه کارش کمک کند. مثال دیگری میآورم؛ یک کوزه را در نظر بگیرید که ایدههایی از میان آن بیرون میآید؛ خود اژدها یک مجسمه است و کوزه سفالگری. ترکیب این دو باهم یک سازه نویی را پدید میآورد که قابل توجه است. همانطور که گفتم برای ارائه کارهای فاخر و زیبا باید فکر تازهای درونش باشد.
اعتبار کار
استاد انوشفر درباره جایگاه هنری و ارزش هنرمندان این رشته میگوید: قبلا توجهی به کار هنرمند نمیشد و جایگاهی نداشت. من خودم شروع کردم و به این فکر افتادم که تحقیقات جامع و مفصلی درباره سفال و سرامیک انجام دهم. رئیس موزه دوسلدورف آلمان مرا به بخش هنرهای اسلامی موزه برد. گفتم تمام این چیزها از نحوه ساختن و تاریخچهشان را بلدم. تعجب کرد؛ اصلا انتظار نداشت که چنین پاسخی بشنود و از من استقبال کرد تا با آن مرکز همکاری داشته باشم. انوشفر غیر از سفال کار سرامیک هم انجام داده است که البته هر دو را یکی میداند.
وی میافزاید: کار سفال و سرامیک در اصل یکی است. سفال لعابدار میشود سرامیک. سفال بعد از تهیه و پخته شدن در کوره به سرامیک تبدیل میشود. سرامیک یک بخش دیگر از کارهایم است و مدت زیادی روی آن کار میکردم و در این مسیر به متریال سرامیک چیزهای دیگری افزودم و در نهایت به گِل جدیدی رسیدم که تنها برای ساختن کارهای حجمی مناسب است و پس از خشک شدن حالت سنگ به خود می گیرد.
با استفاده از این گِل مجموعهای از حجم و تابلو ساختهام که در یکی دو نمایشگاه رونمایی و به نمایش گذاشته شد. خرمهرهسازی هم یکی از فعالیتهایی بوده که استاد به آن میپرداخته است که آن را ذیل مشتقات سفال میداند.
استاد به نقل خاطرهای میپردازد که خالی از لطف نیست؛ اوایل کار فکر میکردم لعاب زرین فام از طلا درست میشود. با خودم فکر میکردم که هزینه این کارها خیلی زیاد میشود. با خودم حساب و کتاب میکردم تا اینکه متوجه شدم از نقره و ترکیبات شیمیایی قلیایی استفاده میشود. ترکیباتی مانند سولفات مس و نیترات نقره در آن به کار میرود.
بهطور کلی مهمترین وقایع حرفهای دوران محمد مهدی انوشفر عبارتند از: لعابهای زرینفام، ساختن خرمهره (مهرهسازی)، ساختن بدنههای سرامیکی کتیبههای نیشابور و لعابهای آن دوره، ساختن بدنههای سرامیکی سفالها و کاشیهای قاجاری و ساختن ظروف سیاه و خاکستری پیش از اسلام. درباره سفال قبل ازاسلام هم تحقیق کردم و همه این پژوهشها را به طور مرتب تدوین و تنظیم کردم.
وی همچنین پژوهشهای ارزشمندی درباره آجرهای لعاب دار دوره ساسانی و سفالها و کاشیهای سلجوقی داشته است. وی همچنین نویسنده نخستین كتاب تكنیكی در مورد سفالگری و كاشیسازی درایران به سال 1354 خورشیدی است.
استاد کارهای متعددی داشته که یکی از بهترینهایش یک دیوار چهار در چهار است که برای یکی از بانکهای خصوصی انجام داده و 85 میلیون تومان هزینه برای ساختن نمای سرامیکی آن شده است؛ «الان بیشتر کارهایم درست کردن دیوارها وتابلوهای سرامیکی برای جاهای خاص است. ساختمان و دیوار را میبینم و تشخیص میدهم که چه کاری باید کرد.» ضمن اینکه 12 کار تابلویی در مترو از ساختههای استاد انوشفر است.
فعالیتهای اجرایی و برون مرزی
استاد در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و مجتمع دانشگاهی هنرتدریس میکرده است. همچنین نمایشگاههای متعددی در داخل و خارج کشور برپا کرده و آثارش را در معرض دید مخاطبان بینالمللی گذاشته است. وی در این خصوص میگوید: بیشتر از 50 نمایشگاه خارجی در کشورهای اروپایی داشتهام. دو سال (از سال 55 تا 57) در انگلستان بودم و طی این مدت 500 کار سفالی ساختم.
در این نمایشگاهها با هزینه مکاتبات و هزینه شخصی حضور پیدا کردم وگرنه مسئولان ارشاد و میراث فرهنگی یک قران به من کمک نکردند و حمایتی از من نشد. فقط یک مورد در فستیوال هنر ایران زمین که در شهر دوسلدورف آلمان برگزار میشد از طرف وزارت ارشاد اعزام شدم. به غیراز آن هر کجا رفتهام به همت خودم بوده. با این وضعیت انتظار دارند که هنرمند کارش را به خوبی انجام دهد و بازدهی هم داشته باشد. این حرفه میتواند شغل خوبی باشد ولی در کشور ما توجهی به آن نمیشود و کاری صورت نمیگیرد.
انوشفر در کلاسهای سفال میراث فرهنگی نیز به آموزش سفالگری پرداخته و در دانشگاههای نیشابور و اصفهان سابقه تدریس دارد. وی در حال حاضر در دانشگاه تبریز به آموزش هنرجویان و دانشجوها مشغول است. انوشفر بیشتر وقت خودش را در کارگاه شخصیاش واقع در صالح آباد شهرری میگذراند.
کار و آموزش
درباره وضعیت فعلی آموزش و کسب تجربه از استاد میخواهم که توضیحاتی بدهد.وی میگوید: کلاسهای آزاد همگی تعطیل شدهاند و بهظاهر فعالیتی ندارند. کار آموزش از طریق دانشگاهها و مراکز آموزش عالی و میراث فرهنگی صورت میگیرد. علت تعطیلی مراکز آزاد را میپرسم که در جواب میگوید: دلیلش را به درستی نمیدانم شاید کارشان خوب نبوده یا اینکه هنرجو نداشتهاند. اگر هم آموزشگاه خصوصی دایر باشد فعالیتش محدود است و بیشتر در دانشگاهها تدریس میشود.
انوشفر از میزان استقبال مردم به این هنر میگوید: مردم خیلی خواهان نیستند چون آشنایی ندارند و از طرفی سلیقه هم ندارند. خریدارها عمدتا از قشر مرفه و مجموعهدارها هستند. کارهای ساخته شده ما را کلکسیونرها و گالریدارها میخرند که قیمتش خیلی زیاد است. یک هنرمند کل مجموعهاش را تا 700 میلیون تومان به فروش میرساند. یک کار ساده لعابدار که 20 سانتیمتر قطر دارد تا 2/5 میلیون تومان به فروش میرسد.
این هنر میتواند شغل مناسبی برای خیلی از افراد بهخصوص جوانان باشد. الان ما نگران این هنر هستیم. جوانترها به جای موبایل و اینترنت بازی سراغ این کار بیایند، وقت بگذارند، یاد بگیرند تا بتوانند از آن بهرهمند شوند. اگر ساختههای خوبی ارائه شود قطعا مشتری هم پیدا خواهد شد و درآمدزایی مناسبی به همراه خواهد داشت. این برای مملکت خودمان هم خوب است.
در ادامه با دلسوزی خاصی اضافه میکند: متاسفانه اجناس چینی همه جا را پر کرده و ضربه اساسی به صنایع دستی ما زده است. سفال و سرامیک چین کارخانهای است و اصلا این هنر به فرهنگ چینی ارتباطی ندارد که خودشان را قاطی ماجرا کردهاند! یک لیوان سرامیکی لعابدار ایرانی 12 تا 15 هزار تومان قیمت دارد. نمونه چینیاش فقط سه، چهار هزار تومان است که هیچگونه اصالتی ندارد.
فرهنگسازی یکی از اقدامات مهم در پایداری وضعیت صنایع دستی و هنرهای سنتی است که از طریق آموزش همگانی و فعالیت رسانهها میتوان به تحقق آن امیدوار بود؛ شرایطی که از یک سو فعالیت هنرمندان و از سویی حضور مخاطبان را رونق میبخشد. همین سفال و سرامیک چندین متخصص و استادکار ماهر میخواهد. باید چند کار انجام شود تا یک اثر حسابی به دست آید. طراحی، مدلسازی، قالبگیری، لعاب و کوره همه اینها مهارت میخواهد.
این هنرمند صاحب سبک و کهنهکار با بیان اهمیت هنر و فعالیت در این زمینه میگوید: باید مسیر روشن و ماندگاری برای صنایع دستی کشور ترسیم شود. اطلاعرسانی فراگیر و توجه و حمایتهای دولتی در حوزه صنایع دستی باعث میشود تا مردم بیشتر متوجه محیط اطرافشان شوند و زیباییها را ببینند.
در شرایط فعلی که مردم دغدغههای اقتصادی زیادی دارند، باید با دادن آگاهی درست و مفید آنها را متوجه صنایع دستی کنیم و درواقع این موضوع را به یادشان بیاوریم. تصوری که مردم از سفالگری و دیگر رشتههای هنرهای سنتی دارند در حد شناخت کوزه و ظروف سفالی است. برای اینکه این ارتباط را توسعه، تقویت و استحکام ببخشیم، باید نگاه ویژهای به این مقوله داشته باشیم تا صنایع دستی به توسعه پایدار برسد.
وی در پایان گفت وگو درباره وضعیت جامعه مخاطب و ارتباط آنها با آثار صنایع دستی عنوان میکند: جامعه ما تا حدودی بین تامین نیازهای روزانه خود و برخورداری از تولیدات هنری سرگردان و بلاتکلیف است. آنها وقتی در نمایشگاههای هنری حاضر میشوند از دیدن آثار هنری بهویژه صنایع دستی و هنرهای سنتی خوشحال میشوند ولی شرایط نامساعد اقتصادی به آنها اجازه خرید نمیدهد و این مسئله روی فعالیت هنرمندان اثر منفی میگذارد.
ارتباط با نویسنده: alielmi1361@yahoo.com