صاحب نظران علم مدیریت و سازمان، مهم ترین عامل حفظ و بقای سازمان های صنعتی و اقتصادی را عنصر مدیر و مدیریت می دانند. به گفته آنان، مدیران چهار نقش عمده را در درون سازمان خود ایفا می کنند که متاسفانه در نظام مدیریت سازمانی ساختار مدیریت کشور، این چهار نقش یا اساسا به کلی فراموش شده یا به یک یا دو نقش تقلیل یافته است.
دولت ها به ویژه دولت های نهم و دهم، به درستی در این مسیر نقشی به غایت مخرب بازی کردند. یک مدیر به ویژه مدیر یک سازمان مهم و موثر باید بداند: اولا نقش تولیدی دارد (Prodacting)، یعنی وجود او و رفتار و خصلت هایش می تواند موجب شکوفایی و افزایش تولید سازمان شود یا راه برعکس آن را بپیماید.
ثانیا نقش اداری و بوروکراتیک دارد (Administration)، امور اداری و رابطه با بیرون و درون سازمان و مربوط به پرسنل و خریدها، فروش ها، قراردادها، ارتباطات و... همه و همه باید با امضای او تایید، تصویب و اجرا شود. ثالثا نقش کارآفرینی (Entrepreneurship) دارد. باید بداند که برای رشد و توسعه سازمان خود باید روش های کارآفرینی را اتخاذ کند. مدیر کارآفرین، کسی است که استفاده صحیح و دقیق از زمان را به عنوان راز مهم موفقیت در تمامی امور باور دارد و به آن عمل می کند.
او می داند که برای هر کاری، چقدر باید وقت بگذارد و با تمام وجودش احساس می کند که وقت از طلا هم باارزش تر است.
و بالاخره رابعا، مدیر سازمان نقش یکپارچه کننده(Integration) دارد. مدیر شایسته یک سازمان در واقع تجسم و تبلور تمامی پتانسیل ها، انرژی ها و استعدادها و رویاهای درون سازمانی است و او با رفتار و عملکرد خویش در طول مدیریت خود، این باور را در ذهن تمامی افراد زیرمجموعه اش، ثابت می کند.
این فرآیند درون شخصیتی و برون سازمانی وقتی حاصل می شود که در وجود مدیر سازمان عنصرخودآگاهی بیشتر از سایرین موجود باشد و آنان به درستی و به کمال به نقش های متفاوت خود در رشد و بقای سازمان واقف باشند.
حال دیگر روزگار به کار گماردن مهندسان به جای پزشکان و بالعکس، بازرگانان به جای معماران، معماران به جای تولیدکنندگان، معلمان به جای مدیران، مدیران به جای اساتید، پژوهشگران به جای مجریان، مجریان به جای محققان و... به سر آمده است.
آقایان دولتمردان، تصمیم گیران و مقامات عالی رتبه و ارشد و موثر و استراتژیک کشور! لطفا برای سازمان ها و شرکت های تحت مدیریت تان،کسانی را انتخاب کنید که به توانایی ها و نقش های سازمانی خود به نیکی واقف باشند و بتوانند سازمان، اداره و شرکت تحت مسئولیت خود را به طور «شش دانگ» اداره کنند و شما ای مدیران کلان شرکت ها و سازمان های خصوصی غیردولتی یا شبه دولتی! خواهش می کنیم افرادی را برای اداره واحدها، کارخانه ها و موسسات خود برگزینید که قادر باشند زمان بندی درست و اصولی را برای مجموعه خود انجام دهند و بدانند که یک فعالیت صنعتی، اقتصادی یا خدماتی توسط چه کسی، در کجا، با چه روشی، با چه کیفیتی، در چه مدتی و برای چه کسی انجام می شود. آری به این می گویند مدیر کارآفرین. بنابراین با انتخاب بد، مردم و مرئوسین سازمان ها، شرکت ها و موسسات ملی و مردمی، دولتی و خصوصی را به قعر دره شکست نیفکنید!
روزنامه نگار