از زمان حصول توافق هستهای میان ایران و گروه 5+1 مسئله زیرساختها و اصلاح و توسعه آنها مورد توجه قرار گرفته است، اما باید به این موضوع توجه داشته باشیم که زیرساختها فقط راه، حمل و نقل، آب، برق و ... نیست و باید زیرساختهای اجتماعی و فرهنگی نیز مدنظر قرار بگیرد و در زمینه نیروی انسانی هم سرمایهگذاریهای لازم انجام شود. یکی از مهمترین مشکلاتی که با آن مواجه هستیم فقدان نیروی انسانی دارای دانش کاربردی و مهارتهای لازم است که به واسطه این نیروها بتوان رشد اقتصادی را محقق کرد. بنابراین یکی از مهمترین سرمایهگذاریهای زیرساختی که دولت در شرایط پساتحریم باید انجام دهد، سرمایهگذاری در زمینه نیروی انسانی است و اصلاح حقوق و دستمزدها.
در دهه گذشته به دلیل تورم شدید و کاهش قدرت خرید مردم، نظام حقوق و دستمزدها لطمه خورده است و حقوق و دستمزدها به گونهای تعیین شده که کمترین بهرهوری را از نیروی کار مشاهده میکنیم.در واقع نمیتوانیم انتظار داشته باشیم با حقوق و دستمزد پایین در مقایسه با هزینههای بالای زندگی، نیروی انسانی وقت و انرژی کافی را اختصاص دهد و بهرهوری لازم را داشته باشد، بنابراین مهمترین سرمایهگذاری باید در این حوزه اتفاق بیفتد.
در واقع باید روی ارتقای مهارتهای کاربردی نیروی انسانی اقدامات جدی شود، زیرا در سالهای اخیر توسعه کمی زیادی در آموزش عالی داشتیم اما در دانشگاهها، افراد مهارتهای کاربردی را فرانمیگیرند. از همین رو باید از دانش و تجربه ایرانیان خارج از کشور و اگر امکانپذیر باشد از دانش و تجربه مشاوران خارجی برای ارتقای کیفی سطح نیروی کار استفاده کرد. نکته دیگر نظام تامین اجتماعی است که بسیار بد عمل میکند و باید هزینههای درمانی، بیکاری و بازنشستگی را آنطور که بایسته و شایسته است، تحت پوشش قرار دهد.همچنین در کشور ما نظام بانکی عملکرد خوبی ندارد و بخش عمدهای از مردم از دریافت تسهیلات بانکی محروم هستند و با وجود اینکه عمده منابع بانکی را سپردههای مردم تشکیل میدهد، اما همین مردم اغلب نمیتوانند از تسهیلات بانکی استفاده کنند یعنی توزیع تسهیلات بانکی بسیار ناعادلانه است.
به نظر میرسد سرمایهگذاری و توسعه اصلی باید در این زیرساختها انجام شود و البته جادهها و راهها، حملونقل و انرژی هم جای خود را دارد. اما در سالهای اخیر در این حوزهها سرمایهگذاری بیشتری انجام شده و بنابراین عمده سرمایهگذاری و توسعه باید در زمینه ارتقای کیفی نیروی کار، اصلاح نظام حقوق و دستمزدها، نظام مالیاتها و یارانه، نظام تامین اجتماعی و نظام بانکی انجام شود. در زمینههای فرهنگی هم مشکلات عدیدهای داریم و اگر اصلاحات و توسعه لازم انجام نشود، حتی چنانچه شبکه راهها را توسعه دهیم و در زمینه برق و آبرسانی هم اقدامات لازم را به عمل آوریم اما از آنجا که نیروی کار با بهرهوری بالا و انگیزه لازم را در اختیار نداریم، نمیتوانیم به اهداف مدنظر دست یابیم. زیرا مهمترین عامل توسعه هر اقتصادی نیروی انسانی است و متاسفانه در سه دهه گذشته این موضوع در کشور ما کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
اما در مورد این موضوع که چگونه میتوان از داراییهای آزادشده برای توسعه زیرساختها استفاده کرد باید به این موضوع اشاره کنیم که به هیچ وجه داراییهای آزاد شده و همچنین درآمدهای نفتی نباید به شکل بیحساب و کتاب هزینه شود. ما باید از تجربه تمام کشورهای تولیدکننده نفت در این زمینه استفاده کنیم؛ این کشورها بخش عمده درآمدهای ناشی از صادرات نفت را اصلا وارد اقتصاد نمیکنند بنابراین به مصلحت نیست که تمام درآمدهای نفتی در اقتصاد هزینه شود و بخشی هم که وارد اقتصاد میشود، باید اولویت برای هزینه کردن آن در راستای کمک به ارتقای مهارتهای کاربردی و ایجاد انگیزه در نیروی انسانی باشد.
اگر این اتفاق بیفتد میتوان هم به توسعه زیرساختها کمک کرد و هم رشد اقتصادی را برای کشور رقم زد. در عین حال میتوان امیدوار بود که به دنبال توسعه زیرساختها و رشد اقتصادی،اصلاح و توسعه زیرساختهای فرهنگی و اجتماعی نیز رخ دهد.
* کارشناس اقتصادی