شایعه فرار مدیرعامل یک بانک خصوصی تعدادی از مشتریان این بانک را به صرافت بازپسگیری اندوخته خود انداخت، بیآنکه کسی توجه کند آن بانک کمحاشیهترین بانک کشور و یکی از باثباتترین آنهاست. پیش از آن هم شایعات مخرب صنایع لبنی و غذایی را هدف گرفت. زمین فرهنگ ایران برای بارآوری تخم شایعه بسیار مستعد است و این درد بسیار بزرگی برای ماست. دلایل ایجاد چنین شایعاتی مشخص هست و نیست. هست چون معمولا بنگاههای تولیدی نسبتا موفق را هدف میگیرد و مشخص نیست، چون واقعا معلوم نمیشود که فروشنده شایعه دقیقا کیست. هرچند خریدار آن مردم کوچه و بازار و گاه حتی نخبگان هستند.
مستعدشدن خاک این سرزمین برای شایعه، دلایل عمیق سیاسی، اجتماعی و تاریخی دارد. ورود به بررسی این زمینهها مجالی فراخ میطلبد، اما به نظر میرسد شایعات در مورد بنگاههای تولیدی و خدماتی موفق وارد فاز جدید و جدیتری شده است و این موضوع حتی اطلاعرسانی درست در مورد مشکلات واقعی را تحتالشعاع قرار میدهد. انتشار شایعهای درباره فرار مدیر عامل بانک اقتصاد نوین از کشور این روزها در کانون توجهات قرار گرفته و بار دیگر نشان داد که چگونه شایعات بیاساس میتواند نظام اقتصادی کشور را تهدید کند.
چند روز پیش بود که شـایـعـهای در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی منتشر شد که براساس آن از قول سیدمحمود علوی، وزیر اطلاعات نقل شده بود که مدیرعامل یکی از بانکهای خصوصی از کشور خارج شده است هر چند وزارت اطلاعات به سرعت با انتشار بیانیه ای این شایعه را تکذیب کرد ولی از آنجا که شایعه تاثیر بسیار مخربی دارد و سرعت انتشار آن بیش از خبرهای رسمی است، شبکههای اجتماعی و گروه های تبادل خبر موبایلی، پر شد از این خبر. کارشناسان اقتصادی معتقدند که انتشار چنین شایعاتی صدمات جبران ناپذیری را برای نظام بانکی در پی دارد.
زمینههای فرهنگی پذیرش شایعه
سیروس کرمی، کارشناس اقتصادی در گفتوگو با «فرصت امروز» در این باره گفت: از منظر جامعهشناسی در نبود یک منبع مطمئن و قابل اتکا برای ارسال خبرهای مورد نیاز و مورد توجه لایههای اجتماعی این شایعه است که نیاز خبررسانی را به عهده میگیرد. موضوع مربوط به مدیر عامل بانک اقتصاد نوین از همین دست بود و متاسفانه به دلیل ظرفیت فرهنگی کشور ما درباره شایعات که «تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها» مورد توجه قرار گرفت.
وی تاکید کرد: اول باید به این موضوع اشاره کنیم که آیا در رسانههای ما ظرفیت طرح بحث درباره مفاسد اقتصادی وجود دارد؟ در موارد مختلفی دیدهایم که برخی از مفاسد واقعی از طریق مراجع رسمی در رسانهها طرح شده است و رسانهها بسته به گرایشی که دارند به تحلیل و بررسی آن پرداختهاند. از فساد سه هزار میلیارد تومانی مدیر عامل اسبق بانک ملی گرفته تا فساد و محکومیت معاون اول دولت دهم.
وی افزود: پس این فضای نسبی برای طرح مفاسد احتمالی در رسانههای کشور وجود دارد و درصورت امکان یک نماینده مجلس یا فردی که به اسناد یا مدارک معتبری در این زمینه دسترسی دارد، میتواند مفاسد اینچنینی را رسانهای کند و تاکنون چندین مورد از این دست وجود داشته است.
این کارشناس اظهار کرد: بنابراین منطقا در چنین جامعهای نباید شایعات بیپایه و اساس در مورد مفاسد اقتصادی مورد توجه قرار گیرد، اما میبینیم که به دلیل زمینه غلط فرهنگی ما که معتقدیم «تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها» شایعه فرارمدیرعامل اقتصاد نوین مورد توجه قرار گرفت. متاسفانه امکانهای ارتباطی جدیدی که از طریق تلفنهای همراه به وجود آمده در کنار صدها سایت، شرایطی را به وجود آورده که این گونه شایعات به راحتی منتشر میشوند.
اقتصاد و شایعه
فرشاد قربانی، کارشناس اقتصادی هم در این باره گفت: شایعه این گونه نیست که منتشر شود، با آبروی کسی بازی کند و ماجرا به پایان برسد. قطعا این گونه شایعات اثرات اقتصادی نامطلوبی را هم در پی دارد. اگر در ماجرای مربوط به مدیر عامل بانک اقتصاد نوین، نهادهای مربوطه هوشیاری به خرج نمیدادند و موضوع را بلافاصله تکذیب نمیکردند احتمالا باید شاهد هجوم سپردهگذارانی میبودیم که میخواستند پولشان را از این بانک خارج کنند.
وی افزود: حتی باوجود تکذیب شایعات از سوی وزارت اطلاعات، به دلیل زمینههای فرهنگی که عرض کردم، من بعید میدانم که ذهن مشتریان و مخاطبان این شایعه به طور کامل از اثرات این شایعه خالی شده باشد و این شایعه بهعنوان یک عامل منفی در گوشه ذهن برخی از افراد ممکن است باقی بماند. حال این خسارت احتمالی را چه کسی میخواهد جبران کند؟
این کارشناس تاکید کرد: برای جلوگیری از تکرار چنین وضعیتی به نظر من باید دو کار را انجام داد. اولا اینکه باید با سرمنشأ چنین شایعاتی برخورد قاطع شود. باید این احساس در افراد بیماری که سوءغرض دارند از بین برود که شایعهای را راه بیندازند و با خیال راحت گوشهای بنشینند و تماشا کنند. آنها باید بدانند که این قبیل شایعهسازی برایشان هزینه دارد و این هزینه باید بهقدر کافی سنگین و عبرتآموز باشد. از طرف دیگر نهادهای مربوطه باید به مردم بیاموزند و به آنها هوشیاری بدهند که هرشایعهای را به محض شنیدن باور نکنند.
یک امر غلط در رسانههای ما وجود دارد که گاهی خبری منتشر میشود با عنوان «شنیدهها» که ترجمان همان شایعه است. ممکن است آن رسانه غرضی نداشته باشد و خبری که منتشر میکند به کسی آسیبی نزند و صرفا به دنبال جلب نظر خواننده باشند اما اینگونه «شنیدهها» فضایی را به وجود میآورد که کسانی که سوء غرض دارند در آن دست به اعمال مجرمانه میزنند. رسانهها باید به مردم آموزش بدهند که به محض شنیدن خبری در مورد منبع آن تحقیق کنند، ببینند که آیا خبرسازی شده است یا واقعا عنصری از واقعیت در آن هست. به نظر من کسانی که این شایعه را مطرح کردهاند حتما منافعی داشتهاند، یعنی به دنبال زد و بندهایی بودهاند و با تضعیف یک نفر به دنبال هدفهای اقتصادی خاصی بودهاند. این افراد باید هزینه کارشان را بپردازند و اینگونه نباشد که احساس کنند به منافعشان از هر روشی میتوانند دست پیدا کنند.