«در سال ۱۹۹۳، ایران دومین کشوری در خاورمیانه بود که به اینترنت متصل شد. از آن زمان، تعداد کاربران اینترنت در ایران روند فزایندهای داشته است.» این نخستین جملهای است که درباره زمان حضور اینترنت در ایران در سایتها دیده میشود. از سال 1993 تا امروز 22سال از عمر این تکنولوژی میگذرد. 22سال در گذر تاریخ، زمان بسیار کمی است اما همین زمان محدود تاثیرات عظیمی بر زندگی مردم گذاشته است. داستان اینترنت بازیها از ایمیلهای ساده یاهو و هاتمیل آغاز شد و به ارکات و فیسبوک و توییتر و هزاران شبکه دیگر رسید.
در این راستا زندگی بسیاری از مردم خصوصا جوانها تحت تاثیر شدیدی قرار گرفت. زمانی تب داغ ازدواجهای اینترنتی از طریق آشناییهای چتی به حدی بالا گرفت که در هر خانواده بالاخره یکی پیدا میشد که ازاین راه همسر دلخواهش! را پیدا کرده باشد که خیلی از آنها در سودای رفتن به خارج از کشور بودند و کم و بیش موفق هم شدند اما اینکه سرانجام زندگی اینترنی آنها چه شد کسی نمیداند. همین چندی پیش بود که خبر رسید یک دختر نابغه ایرانی از همین طریق و بعد از ازدواج اینترنتی در آمریکا به دست همسرش به قصد کشت کتک خورد و در نهایت از دنیا رفت. او که یکی از نوابغ جامعه ایرانی بود میتوانست سرنوشتی پر از بار علمی داشته باشد اما دنیای مجازی دامنش را به آتش کشید. روانشناسان بر این باورند جوامعی که کودکان در آن زیادتر از حد محدود میشوند و در خانواده اعتماد به نفس شان زیر سوال میرود خیلی راحتتر از طریق دنیای مجازی ایجاد ارتباط میکنند.
زمانی که شما چهره طرف مقابل را نمیبینید خیلی ساده و صمیمیتر خودتان را معرفی میکنید و صد البته خیلی سادهتر هم گول میخورید چون نمیدانید آیا فرد پشت مانیتور همان شخص مورد نظر شما هست یا نه. در این شرایط افراد و بیشتر دخترها خیلی سریع تحت تاثیر حرفها و دلبریهای فرد پشت مانیتور قرار میگیرند که خیلی از آنها وقتی با واقعیت روبه رو میشوند ضربههای سهمگین و گاه جبران ناپذیری میخورند.
پیگیریهایی که افراد متخصص در این زمینه انجام دادند نشان میدهد زندگی در دنیای مجازی خیلی از دنیای واقعی جذابتر است. مخصوصا وقتی رده سنی دختران و پسران به سن بلوغ نزدیک میشود و گریز از خانواده نخستین واکنش آنهاست خیلی زیاد جذب این دنیا میشوند. ناگفته نماند که این جذب شدن در خیلیها اثراتی شبیه به دانشمند شدن داشته تا جایی که آنقدر فرزند خانواده در حال گشت وگذار و جست و جوهای تحقیقی بوده که اگر از او نام ایمیل و جیمیل را بپرسی اصلا نمیداند چی هست چه برسد به فیسبوک و سایر داستانها.
فرار از زندگی شهری و پرسه زدن در دنیای دور از دسترس که این روزها به لطف اینترنت در یک قدمی هر کسی است انگیزه محکمی برای غرق شدن در دنیای مجازی و زندگیهای غیرواقعی است. جوانانی که ساعتهای زیادی از زندگیشان را در اینترنت سپری میکنند تقریبا با دنیای واقعی و زندگیهای گرم شهری و خانوادگی بیگانهاند، اگر هم پای صحبتشان بنشینید هزار دلیل و برهان برای فرار از خانواده و جامعه دارند که باعث میشود وقت شان را در تنهایی مجازی بگذرانند.
اگر از جامعهشناسان سوال کنیم که چرا جوامع امروز بهخصوص جهان سوم آنقدر درگیر و اسیر زندگیهای مجازی شدهاند تنها پاسخ شان این است که کمبود امکانات، نداشتن زندگی ایدهآل، آرزوهای دست نیافتنی و شاید فشارهای اجتماعی جوانان را ترغیب میکند که وقت شان را در دنیایی مجازی اما واقعی بگذرانند؛ دنیایی که در حقیقت وجود دارد اما در دسترس آنها نیست. اما اینکه از این دنیا و اتفاقاتش سالم بیرون بیایند یا دچار حوادث ناگوار شوند دیگر به نحوه نگرش آنها و البته دخالتهای بهموقع و مفید والدین بستگی دارد.
* روزنامه نگار