در دنیای کار اغلب کسانی که خود را درگیر کلیشهها میکنند زندگی را به خود و اطرافیان سخت میگیرند. یک نظرسنجی که در رودررویی با همین کلیشههای همیشگی انجام شده نشان میدهد که زنان بیشتر از مردان خود را قربانی کار و حرفه خود میکنند و بیشتر از مردان تلاش میکنند تا در کار خود موفق باشند. این تحقیق روی ذهنیت و فکر زنان و مردان در بازار کار 2016 تمرکز دارد و نتیجه آن این است که 34 درصد از زنان بهعنوان نیروهای کاری سختکوش شناخته شدهاند، درحالیکه این رقم برای مردان تنها 26 درصد است و به عبارت دیگر مردان خود را کمتر وقف کار میکنند.
زنان همچنین در تصور عموم ریسکپذیری بالاتری نسبت به مردان دارند و این تحقیق نشان میدهد که 62 درصد از زنان از ترک کردن و از دست دادن شغلشان ترس چندانی ندارند. درحالیکه 49 درصد از مردان نگران از دست دادن شغل فعلی خود هستند. طبق نظرسنجی 19 درصد مردان و 18 درصد زنان ادعا میکنند حاضرند زندگی شخصی خود را وقف کار کنند.
پرسش دیگری که در این نظرسنجی مطرح شد این بود که «آیا شما حاضرید خودتان در خانه باشید درحالیکه همسر شما در محل کار مشغول انجام وظیفه است؟» پاسخهای مثبت برای مردان 76 درصد و برای زنان 67 درصد حاصل شد. اما حقیقت تلخ این است که در بسیاری از کشورها زنان با آنکه وجدان کاری بیشتری دارند و همچنین کاریتر از مردان هستند حقوق کمتری نسبت به مردان دریافت میکنند.
زنان و مهاجران بزرگترین بازندگان بازار کار
اگر از خود بپرسیم فرد برنده در بازار کار چه کسی است؟ تنها با یک پاسخ روبهرو خواهیم بود؛ مردی که مهاجر نیست و ملیت اروپایی دارد. زنان اغلب بیشتر از مردان با معضل بیکاری روبهرو هستند و گروه دومی که در کشورهای اروپایی از بیکاری رنج میبرند مهاجران و بهویژه مهاجران آفریقایی هستند. برای مثال در کشور فرانسه که بیشتر مهاجران آفریقایی در آنجا زندگی میکنند، 18 درصد از مردانی که فرزندان مهاجران آفریقایی هستند در بیکاری به سر میبرند.
برای رسیدن به برابری در زمینه اشتغال راه طولانی در پیش است. امکان استخدام شدن در کشورهای اروپایی هنوز هم به جنسیت و ملیت فرد بستگی دارد. مردان مهاجر بدون فرزند یا مردانی که اصالت اروپایی دارند بهطور واضح در بازار کار نسبت به دیگران برتری دارند، اما زنان حتی چندین برابر بیشتر از مردان مهاجر با این مشکل روبه رو هستند. یک زن از هر ملیتی که باشد حقوق کمتری نسبت به مردان میگیرد حتی اگر آن مرد فرزند یک مهاجر آفریقایی باشد. درحالیکه زنان نسبت به مردان تحصیلات بالاتری دارند و این فاصلهها در بخشهای تولید و صنعت بیشتر قابل توجه است. از سال 2008 این تبعیضها بیشتر شده و روز به روز درحال افزایش است.
زنان کارگر و مردان با سمتهای بالا، تبعیضی که به نفع زنان تمام شده
نابرابری در میان دو جنس بیشتر از نابرابریها در بین طبقات مختلف اجتماعی است. یکی از زمینههای بارز این تبعیضها استخدام زنان بهعنوان کارگر و مردان در سمتهای بالاتر است. اما این نابرابری بهطور ناخواسته به نفع زنان تمام شده زیرا زنان کارگر نسبت به این مردان عمر طولانیتری دارند و امید به زندگی در این زنان بهطور میانگین یکسال بیشتر از مردان محاسبه شده است.
یکی از دلایل عمده کاهش میزان امید به زندگی در مردان مصرف زیاد الکل است که این مقدار برای زنان کارگر بسیار پایینتر است. مزیت دیگری که شغل آنها نسبت به مردان صاحب سمتهای بالاتر دارد دوره کاری کوتاهتر و بازنشستگی زودتر است. اما از طرف دیگر کارگران در حال کار بیشتر در معرض خطراتی مانند تصادفات، مواد شیمیایی و. . . هستند. علاوه بر این افرادی که در سمتهای بالاتری فعالیت میکنند از زندگی راحتتر و سالمتری برخوردارند.
بهطور کلی با آنکه تحقیقات نشان داده تحصیلات تأثیر بسزایی در افزایش امید به زندگی دارد اما همچنان امید به زندگی یک زن کارگر که از سطح سواد بالایی هم برخوردار نیست از مرد تحصیلکردهای که در سمتهای بالاتری کار میکند بیشتر است.
* منبع: فیگارو