گردشگری یکی از پایههای مهم رشد اقتصادی است. گردشگران برای انتخاب مقاصد گردشگری خود گزینههای مختلفی را در نظر میگیرند که یکی از این گزینهها میراث فرهنگی و آثار باستانی است. کشور ما به دلیل تمدن غنی که دارد به لحاظ آثار باستانی بسیار پربار است. بسیاری از گردشگران میراث فرهنگی را مهمترین گزینه سفر به ایران میدانند. اما متاسفانه ضعف مدیریتی و نگاه غیرمسئولانه متولیان امر سبب شده تا میراث فرهنگی ما بهشدت در خطر آسیب باشند. آسیبهایی که بخشی از آن به نبود حساسیت مدیران در حفظ و نگهداری آنها و بخشی به آسیب حوادث طبیعی بازمیگردد.
زلزله بم نمونه این آسیبهاست که به دلیل بیتوجهی به حفظ ارگ بم و پیشگیری از تخریب آن در برابر زلزله سبب شد که به راحتی بخش مهمی از این اثر چند هزار ساله از بین برود. در گفتوگویی که با کارشناسان گردشگری و اقتصاددانان داشتهایم، تلاش کردهایم به نقش میراث فرهنگی در اقتصاد گردشگری بپردازیم و ببینیم بیتوجهی به این آثار تا چه حد سبب شده تا اقتصاد گردشگری ما صدمه ببیند.
***
مهدی تقوی:
میراث فرهنگی ما نادیده گرفته شده است
مهدی تقوی، کارشناس اقتصادی معتقد است، محدودیتهای موجود سبب نادیده گرفته شدن میراث فرهنگی ما شده است.
نقش میراث فرهنگی در اقتصاد گردشگری ما تا چه میزان اهمیت دارد؟
میراث فرهنگی بخش مهمی از دلایل جذب گردشگر محسوب میشود. کشور ما به دلیل تمدن طولانی که دارد، از لحاظ این منابع بسیار غنی است. در جایجای ایران ما شاهد این آثار و فرهنگ غنی هستیم. در شیراز تخت جمشید را با آن قدمت و هیبت داریم. در همدان گنجنامه که نشانی از تمدن اصیل ماست وجود دارد و حتی منابع طبیعی ما مانند سواحل دریای شمال و کیش بخشی از فرهنگ و جغرافیای فرهنگی ما را به رخ میکشند. بنابراین ما تمام پتانسیلهای لازم برای جذب گردشگر را داریم. این میراث در همه جای دنیا مورد توجه قرار دارد و همه کشورها از حداقل داراییهای فرهنگی خود برای توسعه گردشگری بهره میبرند که متاسفانه کشور ما با وجود در اختیار داشتن منابع غنی نتوانسته آنچنان که باید از این منابع در جهت رشد گردشگری بهره ببرد.
به نظر شما دلیل این مهجوریت در کشور ما چیست؟
بخش عمدهای از جذب گردشگر مبتنی بر بازدید از فرهنگ و آثار تمدن کشورهاست، اما بخش بیشتر گردشگران، اولویت تفریح را در برنامه سفرهای خود دارند و با توجه به ساختار فرهنگی ما برخی محدودیتها برای آنها در این زمینه وجود دارد که سبب شده، این منابع غنی در زیر سایه این محدودیتها مورد توجه قرار نگیرد.
احمد روستا:
نگرش به میراث فرهنگی نادرست است
احمد روستا، کارشناس بازاریابی و گردشگری معتقد است تضاد در نگرش سبب زیان به میراث فرهنگی و صنعت گردشگری شده است.
یکی از پایههای مهم جذب گردشگر، میراث فرهنگی است، بر این اساس شما نقش این میراث در اقتصاد گردشگری را چگونه ارزیابی میکنید؟
نقش میراث فرهنگی در جذب گردشگر داخلی و خارجی بر کسی پوشیده نیست. توجه به این آثار که بخش عمدهای از فرهنگ ما را شکل دادهاند و قابل تکرار نیستند، یک ضرورت در امر مدیریت گردشگری کشور است. متاسفانه تجربه گذشته نشان میدهد که در مدیریت، حفظ و نگهداری و نوآفرینی اینگونه میراثهای فرهنگی آنطور که باید و شاید برخورد نشده است.
این بیتوجهی و بیاعتنایی به این میراث و آثار به نظر شما ناشی از چیست؟
این بیتوجهی ناشی از چندین عامل است. تغییر مداوم مدیران و نگاههای سلیقهای و نگرش نادرست ما به این آثار از جمله این دلایل است. تا زمانی که نتوانیم نسبت به پدیده گردشگری و میراث فرهنگی به یک ثبات برسیم، مطمئنا متولیان این امر نمیتوانند نقش موثری در این زمینه ایفا کنند. امیدواریم نظام گردشگری کشور بتواند براساس نظام ارزشی جامعه و معیارهای از پیش تعیین شده که با تغییر مدیران دستخوش تغییرات عمده نشوند، شاهد جهتگیری اصولی باشد.
جدای از سوءمدیریتها و نگاههای سلیقهای که این آثار را تا حدی در معرض خطر قرار دادهاند، حوادث طبیعی مانند سیل و زلزله نیز حیات این آثار را به خطر انداختهاند، به نظر شما چه راهکارهایی برای حفظ این آثار میتوانیم دنبال کنیم؟
مطالعه و بررسی آنچه در دیگر کشورها انجام میدهند و استفاده از انواع ابزارها و تکنولوژی و عوامل موثر در حفظ و نگهداری این آثار میتواند ما را در محافظت از این جاذبههای ارزشمند کمک کند. آنچه مسلم است، میراث فرهنگی در همه کشورها گاهی با حوادث و عوامل غیرمترقبه و غیرقابل کنترل روبهرو میشوند. نکته مهم پیشگیریهای لازم با توجه به واقعیت هر جامعه است که این به مدیریت جاذبههای گردشگری و میراث فرهنگی بازمیگردد.
نکتهای که چندی است دیده شده و برای حفظ این آثار دنبال میشود، جابهجایی این آثار است، به نظر شما آیا این جابهجایی کمکی به حفظ این آثار است یا به نوعی حیات آنها را ممکن است دستخوش خطر کند؟
به نظر میرسد برخی حرکتهایی که صورت میگیرد بیش از آنکه با تحقیق، مطالعه و ژرف اندیشی برای حفظ این آثار باشد، بیشتر تحت تاثیر عواملی است که ممکن است، نه تنها مفید و موثر نباشند، بلکه جریاناتی غیرمنطقی را که سبب صدمه زدن و نابودی آنهاست ناخواسته دنبال کند.
به طور کلی فکر میکنید بیتوجهی به این آثار تا چه میزان اقتصاد گردشگری ما را دچار لغزش کرده و در آینده اقتصاد گردشگری را با مشکل رو به رو میکند؟
به نظر من نگاه ما به گردشگری و میراث فرهنگی یک نگاه استراتژیک، اقتصادی و درآمدزا نیست، حتی نگاه ما به این پدیدهها گاه مبتنی بر ارزشهای واقعی جامعه و وحدت نگرش نیست، به عبارتی تناقض و تضاد در نگاه ما نسبت به این آثار و پدیده گردشگری سبب شده تا این صنعت شاهد موجهای مثبت و منفی بوده و دچار مشکلات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شود و نتواند با یک سیاست یکسان و مناسب به سمتی که شایسته است برود و بخشی از اقتصاد ما را سر و سامان دهد.
علی حسنی:
صنعت گردشگری در اقتصاد معجزه میکند
علی حسنی، کارشناس مدیریت برنامه ریزی معتقد است که مسئولان تلقی درستی از صنعت گردشگری ندارند.
به نظر شما میراث فرهنگی در اقتصاد گردشگری چه نقشی دارد؟
میراث فرهنگی از دو جهت در اقتصاد گردشگری حایز اهمیت است. از یک سو باعث جذب گردشگران داخلی شده و از سوی دیگر گردشگران خارجی را به خود فرا میخواند. در اصل این میراثهای فرهنگی هستند که بخش مهمی از نقل و انتقال گردشگر را جهت میدهند. گردشگر داخلی در این آثار به دنبال تمدن و هویت تاریخی خود میگردد و گردشگر بینالمللی برایش جذاب است تا بداند تمدنهای چندهزار ساله در همه دنیا چگونه شکل گرفتهاند و در واقعیت چه سروشکلی دارند. به هر حال در میان گردشگریهای مختلف، گردشگریای که با هدف بازدید از آثار فرهنگی و فرهنگ دیگر شهرها و کشورها شکل میگیرد از جایگاه مهمی برخوردار است و میتواند نقش عمدهای در جذب گردشگر ایفا کرده و به دنبال آن به افزایش درآمدهای حاصل از گردشگری بینجامد.
با توجه به اهمیت این آثار چرا نگاه اغلب مسئولان ما به آن توأم با بیتوجهی است؟
تصور میکنم پیش از آنکه این آثار برای برخی مسئولان بیاهمیت باشند، اساس مقوله گردشگری برای آنها تعریف مناسبی ندارد. میراث فرهنگی محرک مهمی برای گردشگری به حساب میآید و بسیاری از کشورها اهمیت ویژهای برای آن قایل هستند. اما برخی مسئولان اساس گردشگری برایشان یک امر قطعی تلقی نمیشود و به تبع این تلقی بهایی نیز برای اساس صنعت گردشگری و پس از آن میراث فرهنگی که عامل محرک آن است قایل نمیشوند. آنها نمیدانند این صنعت چه معجزهای در اقتصاد میکند و بسیاری از کشورها بخش اعظمی از درآمدهایشان را از صنعت گردشگری تامین میکنند.
این تلقی از کجا نشأت میگیرد؟
متاسفانه برخی مسئولان ما بیشتر بر جنبه موانع اقتصاد گردشگری تا منافع آن تکیه دارند. آنها نگران اختلاط و انحطاط فرهنگی هستند؛ در حالیکه این موانع از یک سو نسبت به منافع آن، بسیار درجه پایینتری دارند و از سوی دیگر قابل پیشگیری هستند. اساس این تعصب که ناشی از نگرانیهای فرهنگی است، نگرانی اشتباهی است. اگر فرهنگ کشوری غنای لازم را داشته باشد و در باور و دل مردم رخنه کرده باشد نیازی به نگران بودن به خاطر از بین رفتن آن نیست.
آیا همین میراث فرهنگی ما و تکیه بر آن سبب تقویت این باورها نمیشود؟
بله همینطور است، ما هرچقدر در کتابها و نوشتههایمان درباره تمدن هزارساله و عمق فرهنگ اصیلمان بنویسیم و بر آنها تکیه کنیم تا زمانی که نماد این تمدن در ظاهر و به عینه دیده نشود قابل درک و باور نخواهد بود. گردشگر داخلی وقتی این آثار را ببیند به هویت و غنای فرهنگی خود پیمیبرد و گردشگر خارجی در پی بازدید از آثار و نمادهای باقی مانده از تمدن چندهزار ساله ما احترامش نسبت به آن تقویت شده و در پی آشنایی و درک آن برمیآید.
در زمینه حوادث طبیعی که این آثار را به خطر میاندازند و ساختوسازهای نامناسب که بیتوجهی به حفظ این آثار را نشان میدهد چگونه میتوان مقابله کرد؟
بخش حوادث طبیعی نیاز به رویکردهای تخصصی دارد که معماران و مهندسان عمران ما هر یک در جایگاه مورد نیاز میتوانند نظر دهند و مانع این تخریبها شوند. در زمینه ساختوسازها هم مدیریتهای نامناسب و نگاههای غیرمسئولانه مسبب این اقدامهاست که با تغییر در مدیریتها و انتخاب افراد شایسته و تکیه بر اساتید متعصب میتوان امید داشت که این آثار از تخریب و نابودی نجات یابند.