آموزش امروز جزو لاینفک هر شغلی است. در میان بیکاران هم اگر بگردید آنها که تخصص دارند، کمتر بیکار میمانند و آنها که تخصص ندارند همچنان به دنبال یادگیری فنی، حرفهای یا چیزی از این دست هستند تا بتوانند راهی به بازار هزارتوی کار بیابند. اما نکته اینجاست که برگزاری دورههای آموزشی چیزی نیست که در تخصص نهاد یا بخشی بگنجد. در غالب کشورها دولت و نهادهای مدنی متولی برگزاری دورههای آموزشی غیرانتفاعی هستند که به فعالان عرصه کسبوکار نشان میدهد راه کجاست.
اما متاسفانه با وجود نرخ بالای بیکاری در ایران همچنان برنامه منسجمی برای برگزاری دورههای آموزشی ویژه که به ارتقای مهارتهای کارجویان و کارآفرینان منجر شود وجود ندارد. علی فاضلی، رییس اتاق اصناف ایران در گفتوگویی که با روزنامه «فرصتامروز» داشت، یادآور میشود که همه اتحادیهها دارای ضوابط هستند اما از علم روز عقب هستند. وی معتقد است به دلیل اینکه برای بخش آموزش کشور بودجهای تعیین نشده بخش آموزش اصناف نیز به روز نیست و باید این موضوع بهصورت جدی پیگیری شود.
***
در بخش اصناف کسانی که میخواهند جواز بگیرند، چرا کتابچه یا راهنما و کلاس آموزشی تخصصی ندارند؟ اگر هم دارند شما بفرمایید کدام اتحادیهها دارند و چرا این موضوع مهم در همه اتحادیهها عملی نمیشود؟
بدون استثنا همه اتحادیهها دارای ضوابطی هستند. هیچ اتحادیهای در کشور نیست که شما بگویید دارای ضوابط نیست. اتحادیه دو تعریف دارد؛ یک تعریف در قانون نظام صنفی و یک تعریف در کمیسیونهای نظارت که برای آنها عضو میپذیرد. هر دو اینها ضوابطی را در نظرگرفته اند.
البته منظور بنده مدیریت فروشگاه است. یعنی کسی که میخواهد فروشگاهی تاسیس کند، چگونه میتواند به موفقیت خود ایمان داشته باشد؟
حرف شما را قبول دارم، ولی با این لحن و جدیت قبول ندارم. در اینجا قانونگذار تعریف کرده شرایط ایجاد یک واحد صنفی چه باید باشد. در بعضی از اتحادیهها 9 مورد باید مقبول نظر قرار بگیرد و در بعضی از اتحادیهها 15 مورد. پس حتی ضوابط برای مدیریت هم تعریف شده است. این مدیر باید از سلامت جسم، سلامت روح، مسائل فنی، مسائل اقتصادی و همه اینها برخوردار باشد. باید شرایطش را دارا باشد که بتواند مدیر آن بنگاه باشد. اما بنده سوال شما را اینگونه برداشت میکنم که چرا مدیران بنگاههای اقتصادی ما نسبت به علم روز کمی عقب هستند و آموزش لازم را در جهت کسبوکار نمیبینند. این واقعی است من هم قبول دارم.
به همین جهت باید عرض کنم که بخش آموزش در کشور متاسفانه فلج شده است. شما بروید سهم نظام آموزش را در بودجه رسمی مملکت بررسی کنید و ببینید نسبت به سایر کشورها چند درصد را به خودش اختصاص داده است؟ این میزان خیلی کم است. متاسفانه نظام آموزشی در تمام بخشها ضعیف است، در بخش اصناف هم این موضوع صدق میکند. ما در آموزش استاد و شاگردی که یک کار فوقالعادهای است که از دیرباز به مجموعه ما رسیده است کار نکردیم، یعنی حداقل آن را به روز و علمی نکردیم. بنگاههای آموزشی ما فوقالعاده ضعیف هستند. دلایل آن یک یا دو مورد نیست که من بتوانم در مدت زمان کوتاه و کم عرض کنم.
شما نخستین اشکال را مربوط به کدام بخش میدانید؟
نخســتین اشــکال بر اتحادیههای صنفی است. ما منابع پولی- مالی مناسبی را برای اینها تعریف نکردیم. بودجه جاری یک اتحادیه صنفی فقط میتواند کار روزمره او را جواب دهد. یکی از اشکالات عمده اتحادیههای صنفی این است که نمیتوانند از منابع نیروی انسانی درست استفاده کنند و این ضعف مالی است. یک اتحادیه که نمیتواند همه شرایط را خودش با منابع محدودش برای خود فراهم کند. بحثهای حقوقی، بیمهای، مالیاتی یا سایر مسائل حقوقی همه را نمیتواند خودش فراهم کند، باید از نیروی انسانی استفاده کند.
اگر میشود اشارهای داشته باشید که در کجا و با چه سر فصلی این کار امکانپذیر خواهد بود؟
اگر بخواهم صحبتهایم را در این بخش جمعبندی کنم، باید بگویم که تمام بودجه یک اتحادیه صنفی صرف مسائل روزمره اتحادیه میشود. بیش از 70 درصد اتحادیههای صنفی ما در کل کشور اینگونه هستند و میتوانند فقط کارهای روزانه و ضروری را انجام دهند. خارج از آن نمیتوانند کاری انجام دهند و بهتر بگویم از آنها کار دیگری بر نمیآید. حرف، حرف درستی است؛ منتها تحقیقا عرض کنم اتاق اصناف موضوعی را در دست اقدام دارد که انشاءالله بحث نظام آموزشی را ظرف یکی دو سال آینده در اصناف بهنوعی میتوانم بگویم که حل خواهد کرد. برنامهریزیهای این کار در مراحل پایانی قرار دارد و به نظر بنده تا یک یا دو سال دیگر شاهد افزایش آموزش و بهرهوری در بخش اصناف خواهیم بود.