بیشتر ما برای خرید میوههای مختلف به میادین میوهوتربار در شهر سری زدهایم. این میادین از سولههای متعددی تشکیل شده که بعضا هر سوله دارای 20غرفه است. بازارهای عرضهکننده میوه در شرق تهران نیز مانند بقیه قسمتهای شهر دارای ضوابط و مقررات ثابتی هستند. اما شاید اشتراکی که تقریبا در تمام میادین وجود دارد، نوع نگاه مردم به این بازارچهها و سطح رضایت آنها نسبت به عرضه محصولات مختلف است.
مشتری چه میگوید؟
با برخی از مشتریان که صحبت میکردیم قبل از هر چیز کیفیت پایین محصولات را نشانه میرفتند. بعضی از آنها نیز فاصله زیاد میدان تا منزلشان را بهعنوان مشکل اصلی معرفی میکردند. اما برخورد فروشندهها و بهاصطلاح اهمیت ندادن به خواست مشتری، موردی بود که تقریبا نقطه مشترک تمام آنها محسوب میشد. بهعنوان مثال، بهرغم کیفیت پایینی که در اکثر محصولات عرضه شده وجود دارد، غرفهدارها به مشتری اجازه سوا کردن را نمیدهند و نایلکس را بسیار بیش از آنچه تقاضا میکند، پر میکنند. اینها همه و همه مسائلی است که نارضایتی مردم را در پی داشته است. البته ناگفته نماند که یکی از مزایای این میادین، عرضه محصولات، در تمام بازارچهها به قیمتی ثابت است. به عبارتی اگر در شرق تهران قیمت گوجه کیلویی 970تومان باشد، همین قیمت در غرفههای غرب یا شمال شهر نیز دیده میشود.
میادین پیروزی، مجیدیه، هروی، آزادگان و بازار روز جاجرود از جمله مهمترین میادینی هستند که توسط شهرداری بنا شده و به عرضه محصولات کشاورزی در شرق تهران میپردازد. خوشبختانه اینها به میدان تربار مرکزی که در اتوبان آزادگان قرار دارد، نزدیکند و هزینه حملونقلشان کمتر است. تمام میادین تهران، از شمال و غرب و جنوب و شرق، از همین میدان مرکزی محصولات مورد نیاز را بهصورت عمدهای و با قیمتی پایینتر از نرخ تعیین شده برای مشتری میخرند و آنها را در غرفههایشان عرضه میکنند.
نرخ تمام محصولات، توسط ششنفر نرخگذار که در میدان مرکزی حضور دارند، هر سهشنبه شب تعیین میشود. البته در ایام خاص و کمبود یا فراوانی یک محصول، بهصورت موردی وارد عمل شده و نرخ جدید را اعلام میکنند. برای روشن شدن موضوع سراغ مدیران برخی از میادین بزرگ رفتیم اما هیچکدام حاضر به مصاحبه نشدند و گفتوگو را منوط به اجازه ریاست روابط عمومی دانستند. به همین دلیل تصمیم گرفتیم با خود غرفهدارها که در بطن بازار هستند در این باره صحبت کنیم.
پیروز میدان؛ دلال
غرفهدارها برای خرید بار مجبورند نیمه شبها به میدان مرکزی بروند و تقریبا از ساعت 21 تا چهار یا پنج بامداد در آنجا حضور دارند تا خرید بار به اتمام برسد. بهعبارتی رقابت سختی بین غرفهداران در این مرکز برای خرید بار بهتر ایجاد میشود. یکی از غرفهدارها در این ارتباط به خبرنگار ما گفت: «به محض اینکه بار باکیفیت از یکی از شهرستانها به میدان اصلی میآید، چند موتورسوار آن را دوره میکنند و قیمتی بالاتر از نرخ تعیین شده ارائه میدهند.»
وی ادامه داد: «باری که انتخاب دلال باشد، محال است که به دست غرفهدار برسد. متاسفانه هیچ نظارتی هم برای جلوگیری از این معضل وجود ندارد. دلال، باکیفیتترین محصولات را از میدان میخرد و آنها را به مغازههای شمال شهر با قیمتی سه تا چهار برابر میفروشد. بهعنوان مثال، اگر محصولی در هر کیلوگرم 500تومان قیمتگذاری شده باشد، دلالان بعد از انتخاب محموله ممتاز، آن را با قیمت 800تومان در هر کیلو میخرند و حداقل کیلویی 1500تومان میفروشند. به خاطر همین است که میوههای باکیفیت و با ظاهری زیبا تنها سر از مغازههای بالا شهر درمیآورند. در حقیقت این حق غرفههاست که به این طریق پایمال میشود.»
به گفته این غرفهدار، در حال حاضر میادین روزهای خوشی را سپری میکنند زیرا فعلا مرزها بسته است و صادرات انجام نمیشود. وای به روزی که دوباره مسئولان تصمیم به صادرات بگیرند؛ آن هنگام میادین باید با کیفیت متوسط هم خداحافظی کنند. مشتری هم حق دارد که ناراضی باشد. غرفهدار دیگری میگفت: «شاید روزانه 300 تا 400کیلوگرم بار از محصولات مختلف را دور میریزیم. زیرا وقتی مشتری نباشد، میوه و سبزی تازگی خود را از دست خواهد داد. به همین دلیل سعی میشود تا جایی که میتوانیم مشتری را متقاعد کنیم بار بیشتری از ما بخرد. شاید مشتری از اینکه به جای یک کیلوگرم از کالای مورد نیاز، دو کیلوگرم را میخرد راضی نباشد؛ اما چاره چیست؟»
وی معتقد است دلیل ممانعت از مشتری برای جداکردن میوهها به کیفیت محصولات برمیگردد. اگر مشتری در این عمل آزاد باشد، تمام محصولات باکیفیتی که در لابهلای بار وجود دارد به چند نفر اول میرسد و هرچه کالای نامرغوب باشد در طبق باقی میماند. بنابراین هیچ راهی جز خرید درهم میوه وجود ندارد.
دردسرهای غرفهداری
غرفهداری هم برای خودش دردسرهای زیادی دارد که شاید بسیاری از ما از آنها بیخبر باشیم. اجاره یک غرفه 70متری در شرق تهران حدود 10میلیون تومان در ماه است. غرفهها هر ششماه یکبار توسط شهرداری به مزایده گذاشته میشود. البته دلالها در این مرحله هم نفوذ کرده و غرفهها را با اخذ مبلغی گزاف به متقاضی واگذار میکنند. با محاسبه حمل بار، اجاره، بیمه، دستمزد و غیره حدود 25 تا 30میلیون تومان هزینه هر ماه برای غرفهدار است. به گفته یکی از آنها سال گذشته روزی حداقل 8میلیون تومان فروش، نصیب غرفهها میشد اما اکنون حداکثر روزی 3/5میلیون تومان شده است.
از طرفی کارگرهای افغانی که در میدان مرکزی هستند برای هر جعبه که وزنکشی کرده و داخل وانت میگذارند، 400تومان پول میگیرند. به این مبلغ، زیرچوبی میگویند و هر غرفهدار شاید شبی تا 100هزارتومان زیرچوبی بپردازد. با تمام اینها حدود 10درصد سود در فروش هر محصول نصیب غرفهدار شده و این در حالی است که برخی از محصولات را با زیان به مشتری عرضه میکنند. زیرا سازمان میادین برای هر کالایی، سقف قیمتی تعیین میکند و اگر یک محصول از میدان مرکزی با قیمتی بالاتر خریداری شود، نمیتوان آن را بالاتر از سقف تعیین شده به فروش رساند. از اینها گذشته اگر محصولی از نظر کیفیت، پایینتر از حد استاندارد موردنظر مهندسان ناظر باشد، غرفهدار جریمه شده و ممکن است امتیاز منفی بگیرد؛ این یعنی افزایش 10درصدی اجاره در همان ماه.
با توجه به مشکلاتی که مشتریان و غرفهداران را درگیر کرده، به نظر میرسد این بازار احتیاج به نظارت بیشتر و تقسیم عادلانهتر منابع موجود بین متقاضیان دارد تا بلکه بتواند رضایت هر دو گروه را جلب کند. به هرحال ایجاد امنیت غذایی، تنها با فراوانی محصولات میسر نمیشود و در دسترس بودن، کیفیت و قیمت نیز در آن موثر است. شک نیست که مسائل ذکر شده تنها مخصوص میادین شرق تهران نیست و میتوان آنها را به تمام بازارچههای تحت نظارت شهرداری تعمیم داد.