وقتی سخن از اشتغالزایی به میان میآید به یاد پروژههای عظیمالجثه و هزینهبر میافتیم. کارخانه، مزارع وسیع و غیره. اما در میان مشاغلی که در حیطه کشاورزی و دامپروری میچرخند میتوان به کسبوکارهایی بدون نیاز به سرمایهگذاری هنگفت یا زودبازده چشم دوخت. کسبوکارهایی که هریک به ماندن اهالی روستا در مأمن خانواده و تامین معاش او و خانوادهاش میانجامد. چندی پیش یکی از دوستان از شهرستان با من تماس گرفت و درخصوص اینکه آیا موسسه یا خیریهای پیدا میشود تا با حمایت مالی موجب ایجاد شغلی برای یک روستایی شود و او را از مهاجرت اجباری به شهر نجات دهد، سوال کرد. از او پرسیدم حدودا چقدر نیاز است؟ شاید تعجب کنید، اما فقط با 10 میلیون تومان میتوانستیم به ایجاد یک شغل کوچک در روستا (محل زندگی همان کشاورز) کمک کنیم. این خانواده روستایی شامل پدر و مادر و سه فرزند بودند که با همین شغل کوچک میتوانستند به امرار معاش بپردازند و هیچگاه به فکر مهاجرت به شهر نیفتند و در روستا بمانند. تصور ما معمولا از مهاجرت روستاییان به شهر این است که آنها با خواست قلبی و به دنبال شیفتگی زرق و برق شهر و تکنولوژی مهاجرت میکنند، اما چه بسیارند خانوادههایی که از سر ناچاری و نداشتن دستی حمایتی در محل زندگی خود روانه میدانهای کارگری شهرها میشوند...
این تجربه کوچک در ذهنم ایدهای را ساخت مبنیبر اینکه ایکاش میشد از خیرین و نیکوکاران دعوت کرد تا با استفاده از ظرفیتها و تواناییهای آنها (همانند نهضت مدرسهسازی) در راستای حل برخی مشکلات روستاییان و کشاورزان بهرهجست. سالهای زیادی است که خیرین ما در حوزه ساخت مدارس و بیمارستان و مساجد آستینها را بالا زدهاند و در این حوزهها پیشرفتهای زیادی را نصیب کشور کردهاند، اما کاش توجهی هم به مظلومیت کشاورزان این مرز و بوم شود، حالا که دولت و ارگانهای مربوطه نمیتوانند چتر حمایتی مناسبی را روی زندگیهای روستایی بگسترانند دیگر وقت دست به دامان شدن مردم است، مشکلات بسیاری از روستاییان بعضا با مبالغ ناچیز مرتفع میشوند و حتی با اندک مبالغی موجبات توسعه خانوار روستایی و افزایش سطح درآمد و امید به بقا در روستا را فراهم میکنند. بر همگان روشن است که احداث یک واحد دامپروری، گلخانه، پرورش ماهی، مرغداری و غیره در مقیاس صنعتی نیازمند سرمایهگذاری بالایی است، اما اگر نگاهی به ظرفیتهایی که در برخی از منازل روستایی با عرصه و اعیانیهایی که دارند بیندازیم خواهیم دید که بسیاری از تولیدات حوزه کشاورزی و دامپروری را میتوان در مقیاس کوچکتر و با سرمایهگذاری بسیار اندک طراحی کرد و از آن نتیجهگیری هم کرد. پرورش قارچ خوراکی، پرورش گاو شیری، پرورش طیور بومی و محلی، سبزیکاری و پرورش ماهی در شالیزار وغیره از نمونههایی هستند که باتوجه به وضعیت موجود محل سکونت روستایی و اوضاع و احوالش قابل برنامهریزی است.
همواره دولتها در برنامهها و اهداف توسعهای خود بخشکشاورزی را یکی از پایههای تولیدی و اقتصادی کشور قلمداد میکنند، اما متاسفانه همچنان این بخش در تمامی منابع و خواستههایش مظلومانه و غریبانه به پیش میرود. از سهم تسهیلات بانک مرکزی گرفته تا شایعات و فرافکنیهایی که اغلب اوقات غیرمنصفانه دامن بخش کشاورزی و صنایع غذایی را دربرمیگیرد. هـمـهوهــمــه نــتـیجهای جز مهاجرت روستایی به شهر و ترک بسترهای امنیت غذایی و افزایش حاشیهنشینی شهرها نخواهد داشت. در برنامهریزیهای اقتصادی نیز بهطور متوسط برای ایجاد هر شغل در بخش کشاورزی بودجهای حدود 50تا30 میلیون تومان را پیشبینی میکنند که باتوجه به کمبود اعتبارات و محدودیت منابع مالی دولت، غالبا تامین چنین سرمایهگذاریهایی در مرحله اندیشه باقیمانده است. بدیهی است که با افزایش جمعیت و به طبع افزایش تقاضا و اختلاف سلایق و تاثیر روند رو به رشد تکنولوژی بر افکار و نحوه زندگی مردم، دولت بهتنهایی نمیتواند گره از مشکلات بگشاید و اراده و همت همگانی را میطلبد. همانگونه که در بحث مدرسهسازی و ایجاد مراکز آموزشی دست نیکوکاران و خیرین، لطف و کرامت خود را هدیه میدهند، در بخش کشاورزی نیز میتوان از این سنت پسندیده و ریشهدار به نحوی مطلوب استفاده کرد.
وقتی برای یک خانواده پنجنفره فقط با 10 میلیون تومان میتوان شغل ایجاد کرد قطعا با منابع مالی بیشتر میتوان مشاغل بیشتری ایجاد کرد تا به رونق کسبوکارهای کوچک روستایی بینجامد. حمایت دولت و به خصوص وزارت جهاد کشاورزی در این زمینه باید از حوزه نظارت و بازرسی فنی به سمت بارورکردن این ایده باشد و با جمعآوری محصولات تولیدی و ایجاد شبکه توزیع و فرآوری مناسب بخشی از نیازمندیها را پاسخ دهد. بدیهی است که ملاحظات زیستمحیطی و پیشگیری از شیوع بیماریهای مشترک انسان و دام و رعایت نکات فنی و اصول پرورشی باید بهطور کامل درنظر گرفته شود، اما در فضایی بهنام روستا که بوی تولید، پرورش و کار و تلاش میپیچد نباید با قواعد خشک و بیروح که هیچ سنخیتی با تولید در روستا ندارد برخورد کرد. درواقع شیوه برخورد با چنین ایدههایی نباید به نوعی برخورد با تولید منجر شود که انگیزه و اراده اولیه را در مبدا بمیراند. البته شناسایی و راستیآزمایی درخواستکنندگان نیز از برنامههای اصلی این طرح میتواند باشد تا ضمن معرفی افراد نیازمند واقعی به نیکوکاران، امکان پیگیری و حصول نتیجه مثبت و پیشگیری از هرگونه سوءاستفاده مهیا باشد.