در هفتههای اخیر، بحث روغننباتی در کشور به سوژهای تبدیل شد که تا چند روز ادامه داشت. این ماده غذایی اگرچه جزو مواد خوراکی است که محدودیت مصرف دارد اما مصرف آن در ایران، نسبت به میانگین جهانی بالاتر است و همین امر باعث شده که روغن در فهرست کالاهای اساسی قرار بگیرد. برای تولید روغن، به کشاورزانی احتیاج است که دانههای روغنی را میکارند. گیاهانی مانند کلزا، گلرنگ، آفتابگردان، سویا و غیره که کشت آنها هنوز آنطور که باید و شاید توسعه نیافته است؛ به شکلی که اکنون طبق آمارهای موجود، وابستگی کشور به تأمین روغن از خارج، به بیش از 92درصد میرسد.
واردات 4میلیارد دلاری
همین موضوع باعث شد که وزارت جهادکشاورزی برای کاهش وابستگی، به فکر افتاده و جهت توسعه کشت این دانهها برنامهریزی کند. محمود حجتی در سومین گردهمایی سراسری مدیران جهاد کشاورزی برای آغاز سال زراعی 94-95 در این ارتباط گفت: در اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی، طرح افزایش تولید دانههای روغنی بهطور جدی اجرا خواهد شد.
حجتی اظهار کرد: بنابر تاکیدات مقام معظم رهبری درخصوص مراقبت از واردات، طرح افزایش تولید دانههای روغنی با وجود کارشکنیهای کسانی که منافعشان در واردات 4 میلیارد دلاری روغن به کشور نهفته است، اجرا خواهد شد. وی افزود: در این راستا، تولید دانههای روغنی و تولید کلزا در تناوب کشت با گندم، تقویت خاک و حمایت از زنجیره تولید با افزایش بهرهوری، استفاده از بذور مناسب و استفاده از آخرین یافتههای تحقیقاتی و علمی توسعه مییابد.
با توجه به گفتههای ارشدترین مقام وزارت جهادکشاورزی، موضوع خوداتکایی و تأمین مقدار زیادی از دانههای مورد نیاز توسط کشاورزان داخلی، بر واردات 4میلیارد دلاری و تأمین منافع عدهای خاص، ارجحیت دارد. بنابراین تدوین برنامهای منظم و بلندمدت برای رسیدن به اهداف موردنظر، ضروری است. درباره برنامه وزارت جهاد کشاورزی، در ماههای گذشته گزارش مفصلی تهیه کردیم اما این بار قصد داریم درباره چالشها و موانع موجود صحبت کنیم.
تا خوداتکایی رفتیم و برگشتیم
اگر چند دهه به عقب برگردیم، متوجه میشویم که مصرف روغننباتی در جامعه از سال 1340 به بعد به ازای هر 10 سال، نزدیک به دو برابر افزایش داشته است. از طرفی کشت دانههای روغنی هم به نسبت، دچار تغییراتی اساسی شد اما مانند مصرف این محصول، روندی افزایشی نداشت و تابعی پرفرازونشیب را تشکیل داد. تولید سویا در سال 1350 از 5/7هزار تن بهطور میانگین به 240هزارتن در 1385 رسید و همینطور کلزا که تا سال 65 میزان تولید آن صفر بود، با شیبی تند خود را به سویا رساند و این دو، گوی سبقت را از دیگر دانههای روغنی ربودند. این در حالی است که طی همین مدت، تولید آفتابگردان از 37هزارتن به 33هزارتن کاهش یافت و پنبه دانه نیز از 244هزارتن به صفر رسید.
کارشناسان درباره سابقه کشت محصولاتی از این دست، موضوع جالبی را نقل میکنند که بیشباهت به آنچه امسال برای این محصولات اتفاق افتاد، نیست. دولت هشتم، برای کشت دانههای روغنی بهخصوص کلزا برنامههای متعددی را به مرحله اجرا رساند. بهطوریکه با فراهم کردن زیرساختهای لازم، کار تا جایی پیش رفت که برخی صاحبنظران پیشبینی میکردند وابستگی به دانههای روغنی به کمتر از 50درصد برسد. با وعدهها و تسهیلاتی که دولت در اختیار کشاورزان قرار داده بود، تولید این دانهها بهشدت افزایش یافت اما درست هنگامی که ماجرا به نقطه عطف خود، یعنی برداشت و فروش رسید، کارخانهها جا زدند و از خرید محصول امتناع کردند. درحالیکه تعاونی روستایی نیز برای خرید تضمینی و حمایتی وارد عمل نشد. اتفاقا در آن زمان نیز، حجتی مسئولیت وزارتخانه را بر عهده داشت.
بنابراین تولید بیش از یک میلیون تنی دانههای روغنی روی دست کشاورزان ماند و چون این محصولات، فسادپذیری بالایی دارند، قابلیت نگهداری نداشته و زود فاسد شدند. به همین دلیل در سالهای بعدی کشاورزانی که به سمت کشت دانههای روغنی رفتند، بهمراتب کمتر شدند و تولید آن تقریباً به صفر نزدیک شد. براساس گفتههای فعالان این حوزه، دولتهای نهم و دهم نیز به کلی دانههای روغنی را به دست فراموشی سپردند و این شد که وابستگی ما به واردات روغن، در برخی سالها تا 95درصد افزایش یافت.
تحقیقات؛ صفر
مدیرعامل مجمع ملی خبرگان کشاورزی کشور در این ارتباط به «فرصت امروز» میگوید: «برای ایجاد رغبت بین کشاورزان، لازم است که دولت اقدامات زیربنایی فراوانی را انجام دهد تا مانند سالهای گذشته کشاورزان از تولید دلسرد نشوند. در عین حال، دستهای سودجو را از این بازار حذف کند تا نافرمانی نکنند.» علی خانمحمدی میافزاید: «اکنون به جرات میتوان گفت که در بخش تحقیقات برای کلزا صفر هستیم و این در حالی است که کشت این محصول احتیاج به دانش روز و تحقیقات گسترده دارد.» خان محمدی که خود یکی از کشاورزان نمونه در کشت دانههای روغنی است، اعتقاد دارد کلزایی که در داخل تولید میشود مطابق استانداردهای جهانی است اما اکثر روغنهای وارداتی کیفیت استاندارد ندارند و متأسفانه طی سالهای متمادی، ذائقه مردم را به سمت خود جذب کردهاند.
به گفته این نماینده بخشخصوصی، به نظر میرسد نخستین قدم برای برداشتن موانع موجود، بهروز کردن تحقیقات در زمینه دانههای روغنی و ایجاد لاینهای مخصوص باشد. البته مهمتر از آن انتقال این دانش تا مزرعه است. دوم اینکه خاک هر منطقه باید نسخهپیچی شود. به عبارتی اگر در منطقهای پتانسیل کشت وجود ندارد، باید از کشت محصول در آن بخش خودداری کرد.
مکانیزاسیون از خاکورزی تا برداشت محصول، سومین نکتهای است که مدیرعامل مجمع ملی خبرگان کشاورزی به آن اشاره میکند. اما مهمترین و اساسیترین اصل تولید، در فروش خلاصه میشود. بنابراین تا وقتی کشاورز دغدغه فروش داشته باشد، نمیتواند در امر تولید موفق عمل کند. به همین دلیل خانمحمدی معتقد است که باید کمیتهای وجود داشته باشد تا به محض رسیدن کلزا مقدمات لازم را برای چیدن آماده کند. کلزا محصولی بهشدت حساس است و در مقابل سرما مقاومت ندارد بنابراین راهکارهای حمایتی در این زمینه برای آسودگی کشاورزان بسیار ضروری است.
صحبتهای این فعال کشاورزی در حالی است که یکی دیگر از کشاورزان نمونه در کاشت دانههای روغنی به «فرصت امروز» میگوید: «تنها 20 روز برای فروش کلزا که مهمترین دانه روغنی محسوب میشود، فرصت داریم و این مسئله میتواند دستاویزی برای سودجویی برخی کارخانهها باشد.»
قاسم سالاری با اشاره به پیشرفتهای مجارستان در این عرصه میافزاید: «این کشور، بهگونهای زنجیره تولید ایجاد کرده و پوشش بیمهای به قدری است که به محض خسارت وارد عمل شده و آن را برای کشاورز جبران میکند. از اینها گذشته دولت این کشور، همیشه راهی برای فروش محصولاتی از این دست پیدا میکند. درحالیکه کشاورزان ایرانی از روز اول تولید، دغدغه فروش دارند و اگر هم محصولشان خریداری شود، در نهایت رضایت خاطر آنها را فراهم نمیکند.»
بههرحال، هماکنون حدود یک میلیون و 300هزارتن نیاز روغن کشور است که با توجه به تولید 40هزارتنی کلزا هنوز برای رسیدن به سطح ایدهآل، فاصله زیادی وجود دارد. دانههای دیگری مانند آفتابگردان، گلرنگ، کنجد و... حتی کمتر از این مقدار تخمین زده میشوند. بنابراین به نظر میرسد که دولت، برای خوداتکایی در این زمینه راهی بسیار طولانی و البته سخت در پیش دارد.