خنده سر بریده میشود. این را میشود از واکنشهای مجازی در شبکههای اجتماعی نسبت به برنامههای اخیر «خندوانه» به واسطه حضور مهمانانش فهمید. مدتهاست این گزاره رنگ واقعیت به خود گرفته است که مخاطبان ایرانی با رسانه ملیشان قهر هستند و اعتمادی به این رسانه ندارند. حالا هم که یک برنامه میتوانست میزان این بیاعتمادی را هرچند ناچیز بهعنوان پرمخاطبترین برنامه تلویزیونی کاهش دهد – هرچند تصادفی زیرا معتقدم با هیچ برنامهریزی از قبل تعیین شدهای این برنامه روی آنتن نرفته است- در سراشیبی سقوط قرار گرفته است. دلیلش روشن است، مخاطب باهوش است و با توجه به کارنامه صدا و سیما متوجه میشود، چه برنامه براساس ذائقه و نیازسنجی از مخاطب تدارک دیده شده یا چه برنامهای با کارکرد تبلیغاتی – رپورتاژ- یا انتخاباتی ساخته میشود.
«خندوانه» نمونه موفق و بارز سیاستهای کلان صدا و سیما تا به امروز بوده است. برنامهای که در فصل اول خود مخاطبانش را جذب کرد و در فصل دوم– اگر نگوییم سوءاستفاده- به استفاده ابزاری از مخاطبان خود پرداخت. هرچند که باز هم باید گفت شنونده باید خودش عاقل باشد! وگرنه که خیلی راحت میشود کانال را عوض کرد و پای صحبتهای مثلا سیدمحمد حسینی، وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی که خون به دل فرهنگ و هنر و مخاطبانش کرد ننشست! -که البته واکنشهای رسمی و غیررسمی موید این نکته است- مهمانان «خندوانه» درست همان کسانی هستند که صدای همه را درآوردهاند. آنقدر که «خندوانه» تحتالشعاع حضور مهمانانش قرار گرفته و ایده اولیه آن، به عبارتی نیاز جامعه در این شرایط به خنده و شادی را خدشهدار کرده است،
کمتر کسی است که امروز با خط قرمزهای صدا و سیمایی آشنا نباشد و نداند چه کسانی در این رسانه ممنوعالتصویر هستند. این مسئله هم خواه ناخواه متوجه «خندوانه» بود و شد و طبق معمول راهکار خلق عروسکی به سرشان زد که همه کارهایی را که انجامش توسط یک مجری آقا ممنوع بود مجاز کند و انجام دهد! حالا دیگر هیچ کاری از دست «رامبد جوان» برنمیآید. «جوان» مثلا در عمل انجام شده قرار گرفته است! خنده قربانی میشود و پیشبینی آینده این برنامه چندان سخت نیست. جدا از اینکه انتخاب مهمانان برنامه به چه صورت و از چه کانالی انجام میشود، حضور چهرههایی در این برنامه که نهتنها ملی نیستند که عمومی هم نیستند کار را برای بازگشت برنامه خراب کرده است.
اما تاسفبار آزمون و خطایی بود که مدیران رسانه ملی با مخاطبانشان انجام دادند. مخاطب امروزی ترجیح میدهد پنج کانال داشته باشد اما پنج کانالی که پنج برنامه قوی دارند نه اینکه رسانهای داشته باشد با چند ده کانال اما یک برنامه مناسب نداشته باشد یا اگر هم داشت چنین باشد! کوچ مخاطب امروزی از یک رسانه به رسانه دیگر ساده است، خیلی بیشتر از آنچه مدیران صدا و سیما میاندیشند ساده است. در اینکه نیاز جامعه امروز سیاستزده سیاستگریز در حال سیاستزدایی، خنده است شکی نیست اما «خندوانه» دیگر محلی از اعراب ندارد و حتی میتوان گفت هیچ راه برگشتی ندارد.