بخش عمده کشورمان دارای اقلیم گرم و خشک است و درگیر با مشکل در حال گسترش خشکسالی. با توجه به میزان منابع آب و سرانه مصرف، ایران از جمله کشورهایی است که تا سال 2025 میلادی در گروه کشورهای مواجه با کمبود فیزیکی آب قرار میگیرد. به این معنا که حتی با باﻻترین ضریب بهرهوری ممکن در مصرف آب، برای تامین نیازهای کشور آب کافی در اختیار نخواهد بود. تخمین زده میشود که این معضل حدود ۲۵درصد مردم جهان از جمله مملکت ما را درگیر کند.
در سال 1960 به ازای هر نفر، شش هزار مترمکعب آب (یک دوم میانگین جهان) و در سال 1990 دو هزار مترمکعب آب در اختیار بود و پیشبینی میشود در سال 2025 میلادی حدود هزار مترمکعب آب به ازای هر نفر در اختیار قرار گیرد. پدیده گرم شدن کره زمین (Global warming) سبب کاهش بارشها، افزایش تبخیر و تعرق از سطح زمین، افزایش تجمع نمک و شوری زمینهای کشاورزی و در نهایت شدیدتر شدن خشکسالی میشود.
علاوه براین پدیده، کشور ما بهشدت در برابر خشکسالی حساس است به چند دلیل؛ اول اینکه سه چهارم کشورمان در ناحیه کاملا خشک قرار دارد با میزان بارشهایی بین 50 تا 100 میلی متر با توزیع بارش بهشدت ناهمگون. دوم، به علت وجود زنجیره کوهستانهای البرز و زاگرس از بارانهای موسمی آفریقا بهرهمند نمیشویم. سوم، حدود 67درصد (270 میلیارد مترمکعب از 400 میلیارد مترمکعب حجم بارشها) نزولات جوی به دلیل گرما از دسترس خارج میشود و چهارم فشار بسیار زیاد بر منابع آب زیرزمینی. بیش از 90 درصد تولیدات زراعی و باغی كشور ما حاصل كشت آبی است. درواقع آب محور توسعه كشاورزی محسوب میشود. منابع آب تجدیدشونده كشور 130 میلیارد مترمكعب است و از 5/89 میلیارد مترمكعب آب استحصال شده در كشور 83 میلیارد آن در بخش كشاورزی مصرف میشود.
بالاترین عملکرد آب در مزارع ایران حدود 29 درصد است که در بسیاری از موارد راندمان استفاده از آب کمتر و در حدود یک سوم این میزان تخمین زده میشود. موارد یاد شده گوشهای از مشکلات آب کشور است که برای درمان آن حتما باید چارهاندیشی کرد زیرا همین خشک شدن دریاچهها، تالابها و رودخانهها علاوه بر مشکل خشکسالی مشکلات ثانویهای را هم ایجاد میکنند؛ مثل آزاد شدن ریزگردها که همراه جریانات جوی حرکت کرده و نه تنها تهدیدکننده سلامت انسانها هستند، بلکه حیات انواع مختلف گونههای زیستی را هم به خطر میاندازند.
پرسشی که مطرح میشود این است که چه میتوان کرد؟ مدیریت آب یا بهتر است بگوییم کمبود آب پاسخ همه این مشکلات است. کمآبی و خشکسالی را میتوان در سطوح مصرف شهری، صنعت و کشاورزی بررسی و مدیریت کرد. بهعنوان مثال در سطح کشاورزی موارد زیر میتواند به حل مسئله کمک کند؛ بهینهسازی روشهای آبیاری، افزایش كارایی مصرف آب، كاهش تبخیر ازسطح مزرعه، استفاده از سیستمهای آبیاری زیرزمینی و روشهای آبیاری زیرسطحی، تغییر الگوی کشت، استفاده از گونههای مقاوم به خشکی و شوری، بهنژادی ارقام و ... در سطح شهری بهبود و بهینهسازی مسیرها و لولههای انتقال آب که خود یکی از منابع هدرروی آب شهری است.
آموزش شهروندان در مدیریت بهتر آب، کاشت کمتر چمن در بلوارها، پارکها و مناطق فضای سبز شهری و جایگزینی گونههای مقاوم به خشکی به جای آن، استفاده از مخازنی برای جمعآوری آب باران برای مجتمعهای مسکونی جهت استفاده در شستوشو یا آبیاری گیاهان اطراف همان مجتمع مسکونی و در سطح صنعت، بازیافت دوباره آب و استفاده از آب تصفیه شده و تغییر سیستمهای تولید و ... حدود 90 درصد آبهای سطحی در کشور ما هدر میرود. به هر حال مشکل خشکسالی و کمبود آب با مدیریت مناسب تعدیل میشود. این کار نیازمند برنامهریزی و سرمایهگذاری بخش خصوصی و دولتی است.
* کارشناس کشاورزی