در دو سال گذشته که بازار روند نزولی را طی کرد، شاهد عرضه اولیههایی بودیم که معمولا در بدترین زمانها انتخاب میشدند و حتی میتوان گفت نه تنها تاثیر مثبتی روی بورس نگذاشتند، بلکه تاثیر آنها منفی نیز بود. نه تنها زیان آنها برای بازار بود، بلکه اغلب آنها سهامداران خودشان را نیز به سود نرساندند. در سال جاری نیز با وجود اشباع نقدینگی و خروج واضح آن، متولیان بازار سرمایه اصرار بر عرضههای اولیه داشتهاند. این در حالیاست که از میان 10 عرضه اولیه امسال، تنها سه نماد بالاتر از 10درصد نسبت به قیمت عرضه اولیه معامله میشوند.
همانطور که میدانید در سراسر جهان هر ساله شرکتهای جدیدی وارد بازار سرمایه میشوند که البته یکی از نکاتی که بین همه بورسهای جهان بر عهده متولیان بازارهای سرمایه است، زمان و قیمت مناسب جهت عرضه اولیه است. در مقاطع زمانی که بورسها نمیتوانند شرکت تازه وارد را در خود حل کنند، عرضههای اولیه متوقف میشوند. اما متاسفانه در دو سال گذشته با وجود اعتراضهای فراوان نسبت به عرضههای اولیه، همچنان ورود شرکتهای جدید به بازار سرمایه ادامه دارد. اگرچه اغلب آنها شکست خورده باشند!
از دید دیگر نیز، یکی از مشکلات بزرگ در بازار سرمایه، وجود شرکتهای بسیار کوچک قدیمی است. با این حال تقریبا همه عرضههای اولیه شامل شرکتهای بسیار کوچک و حتی با وضعیت بنیادی وخیم هستند که در آینده به معضلی در بازار تبدیل خواهند شد. در شرایطی که بیش از 70 شرکت بورسی، به دلیل کوچک بودن و مشکلات بنیادین در معرض اخراج از بورس هستند، عرضه اولیه شرکتهای کوچک که سرمایه برخی از آنها تنها به اندازه ارزش یک رستوران در مرکز تهران است، دور از منطق است.
در این شرایط میتوان راهکارهای بهتری نیز جهت عرضههای اولیه در نظر داشت. به طور مثال میتوان شرکتها را در ابتدا در بازار پایه فرابورس عرضه کرد و پس از مدتی به بازارهای با اعتبار بیشتر تغییر داد تا هم تاثیر منفی آنها بر کلیت بازار مشهود نباشد و هم شرکتهای کوچک در این بازار دوره نقاهت خود را طی کنند تا در آینده به معضلی در بورس تبدیل نشوند.
کارشناس ارشد بازار سرمایه