سالهاست که در کشورمان شعار «ایرانی، ایرانی بخر» را میشنویم و مسئولان تلاش کردهاند که مردم را به خرید و مصرف کالاهای ایرانی تشویق کنند. پس از ترویج این شعار شاهد تشکیل کمپینهای تبلیغاتی اکثرا دولتی بودیم که با همین رویه جلو رفتند و تلاش کردند که مردم را به خرید محصولات ایرانی تشویق و ترغیب کنند. البته وجه مشترک تمام اینها آن بود که صرفا به دلیل مسائل ناسیونالیستی خرید محصولات ایرانی را تشویق و ترغیب کرده و میکنند اما این تبلیغات هیچ توجیه اقتصادی نداشته است.
چندی پیش این فکر به ذهنم رسیدکه بسیاری از محصولات و کالاهای ایرانی که مورد استفاده قرار میدهیم، از کیفیت بالایی برخوردارند و قابلیت رقابت با محصولات مشابه خارجی را نیز دارا هستند. به جرات میتوان گفت که در حال حاضر برخی از محصولات آرایشی و بهداشتی و موادغذایی چنین وضعیتی دارند و استفاده از آنها برای مصرفکنندگان از توجیه منطقی و اقتصادی برخوردار است و بنابراین به نظرم مناسب آمد که چنین موضوعاتی در قالب یک کمپین و در شبکههای اجتماعی مطرح شود و از همین رو کمپین «ساخت ایران» راهاندازی شد.
البته از ابتدا در کمپین «ساخت ایران» این بحث مطرح شد که هیچ تاکیدی بر خریداری کالاها و محصولات تولید داخل وجود ندارد و چنانچه کالا و خدماتی از کیفیت برخوردار است، مردم این اختیار را دارند که از آن کالا و خدمات استفاده کنند. از همین رو برای اینکه سوءتفاهم ایجاد نشود، از مردم خواستیم که پنج کالا و خدمات خوب و بد را با سایر مصرفکنندگان در میان بگذارند و در شبکههای اجتماعی و بهویژه فیسبوک، نظرات مصرفکنندگان در مورد این موضوع مطرح شد.
پس از درج نظرات برخی از مشتریان در کمپین «ساخت ایران» حتی تعدادی از شرکتها و سازمانها درصدد برآمدند که برای افرادی که محصولات آنها را بهعنوان محصولات برتر و کیفی انتخاب کردهاند، مشوقهایی را در نظر بگیرند و در مورد مشتریانی که انتقاداتی را نسبت به کیفیت محصولات آنها داشتند، موضوع را مورد پیگیری قرار دهند و بهنوعی از این قبیل مشتریان دلجویی به عمل آورند و در صورت امکان مشکلات احتمالی را برطرف کنند.
اما درحالیکه برخی از برندهای ایرانی سالانه میلیاردها تومان را صرف انجام تبلیغات در صداوسیما یا در فضای مجازی میکنند، به نظر میرسد که تبلیغات دهان به دهان از تاثیرگذاری بیشتری برخوردار باشد. در واقع در مورد کمپین ساخت ایران شائبه این موضوع که یک حرکت تبلیغاتی است، وجود ندارد و در عین حال از تاثیرگذاری بالایی نیز برخوردار است. همچنین تلقی ما این است که چنین حرکتی در نهایت به سود منافع ملی کشور است و میتواند در صورت تداوم موجب افزایش کمی و کیفی تولید شود.
در بررسیهایی که در مورد این کمپین انجام دادهایم به این نتیجه رسیدهایم که راهاندازی آن هم برای تولیدکنندگان تاثیرات خوب و مثبتی داشته است و هم مصرفکنندگان پس از استفاده از یک محصول یا کالا توانستهاند رضایتمندی یا نارضایتی خود را اعلام کنند و از این موضوع خوشحال هستند که به نظرات آنان توجه شده است. در واقع پاسخگویی برخی از مسئولان و مدیران شرکتها به نارضایتی مشتریان در کمپین ساخت ایران برای مصرفکنندگان لذتبخش بود و در عین حال این انگیزه را در میان مسئولان و مدیران شرکتها به وجود آورده است که به جای صرف هزینههای کلان برای تبلیغات، اخلاق مدار و در قبال مشتریان خود پاسخگو باشند.
قاعدتا افرادی که در کمپین ساخت ایران اقدام به درج نظرات خود در مورد برندهای تولید داخل کردهاند، جزو مصرفکنندگان حرفهای هستند و مشخص است که با افرادی که بدون توجه به برند، اقدام به خرید میکنند متفاوت هستند. از همین رو نظرات چنین مشتریانی میتواند برای مسئولان شرکتها قابل استناد باشد زیرا در یک ارتباط مستقیم و بیواسطه میتوانند از نظرات مشتریان خود مطلع شوند.
نکته دیگر این است که سایت کمپین ساخت ایران هیچ گونه آگهی تبلیغاتی ندارد و تنها برندهای پاسخگو به مشتری در آن مطرح میشوند. بنابراین چنانچه برندهایی خود را ملزم به پاسخگویی به مشتریان چه راضی و چه ناراضی بدانند، میتوانند حضور همیشگی و دائمی در سایت این کمپین داشته باشند. در عین حال پاسخگویی مسئولان شرکتها در قبال مشتریان موجب میشود که مصرفکنندگان همواره این پیگیری و الزام به پاسخگویی را به خاطر خود بسپارند.
در مجموع تلقی ما این است که کمپین ساخت ایران میتواند رقابت سالم، بدیع و معناداری را بین شرکتها و برندهای تولید داخل ایجاد کند و این رقابت بتواند منجر به افزایش کیفیت محصولات و کالاهای ایرانی شود. آنچه مسلم است در شرایط پساتحریم افزایش کیفیت تولیدات داخلی و همچنین ارتقای میزان رقابت سالم میان شرکتهای تولیدی و خدماتی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و امیدواریم که کمپین ساخت ایران بتواند به تحقق این موضوع کمک کند.
* طراح کمپین «ساخت ایران»