به تازگی بخش اعظم تبلیغات بانکها روی جوایز متمرکز شده است. در این مورد هم بانکها مشابه عمل میکنند و تا نسخهای برای یک بانک جواب میدهد، همه به سراغ آن میروند. جایزه محور بودن بخش بزرگی از فعالیتهای بازاریابی بانکها در کشور ما و متعاقبا بازتاب این تفکر در تبلیغات بانکی، نکتهای است که تحلیلهای کارشناسی فراوانی درباره آن ارائه میشود.
در این مورد اگر بانکها نیازهای مشتری را شناسایی و پیشبینی کنند و خودشان را در شرایط تطبیق با تغییرات زندگی روزمره مردم نگه دارند، این نگاه حتما میتواند شیوههای دیگری را به بانکها نشان دهد که صرفا در جایزه خلاصه نمیشود. معمولا در این تبلیغات اگر خلاقیتی رخ دهد، در انتخاب جایزههاست و تفاوتشان در وعدههایی است که از یک اتومبیل گرفته تا چیدن اسکناس به ارتفاع فلان برج به مشتری میدهند.
همه بانکها، جوایزشان ماشین مدل بالا، کمک هزینه خرید مسکن، سکه، طلا و پول و کلا جوایز مادی است که البته بد نیست و با توجه به وضعیت اقتصادی کشور به خوبی میتواند ایجاد انگیزه و جذب مشتری کند، اما تاکنون هیچ بانکی روی جوایزی که به سود آنی و فوری مربوط نباشد، کاری خلاقانه انجام نداده است.
اینکه بانکها به جایزه محوری و تبلیغ جایزههای مادی گرایش پیدا میکنند، بخشی از آن به ساختار تورمی اقتصاد ما برمیگردد که برای حفظ ارزش داراییها، ناخودآگاه توجه عموم به سمت داراییهای مشهود و سرمایههای مادی جذب میشود و همین موضوع در سطوح مدیریت بانکها بهعنوان یکی از مهمترین موانع توسعه برنامههای برندسازی مطرح است.
از یک طرف مفهوم برند به معنای ارزشمندترین دارایی معنوی و نامشهود بانکها در میان نتایج و سودهای مقطعی کمرنگ میشود و از سوی دیگر، آن را در تبلیغات و تاکید بانکها و سایر آگهیدهندگان بر جوایز مادی و اقدامات تهییجی با دامنه اثربخشی کوتاه و با تبعات فرهنگی بلندمدت در سطح جامعه میبینیم. به هر حال مطرح شدن ابعاد گوناگون تبلیغات بانکها در چارچوب تحلیلی معین در ارتقای وضعیت فعلی بیتاثیر نیست و باید به آینده امیدوار بود.