مطلبی که مینویسم ایده یکی از دوستانم است که از ابتدای سال 94 اجرا کرده: علی از دوستان من، یک مغازه فروش لوازم ورزشی اجاره کرده بود. اوایل خیلی کارش سخت بود. رقابت در بازاری که رقبای پرسابقه آن را اشغال کردهاند کار سادهای نیست. بهویژه وقتی که این رقبا هر روز روشهای جدید را هم بررسی و اجرا میکنند. علی از روشهای زیادی برای تبلیغات بیشتر و مهمتر از آن متفاوت بودن در توسعه کسبوکارش استفاده کرد که سرویس اطلاعرسانی پیام کوتاه و باشگاه مخاطبان فروشگاه از نخستین آنها بود. اگرچه بعد از مدت کوتاهی آن روشها را رقبا نیز به کار میبردند اما برای حفظ مشتری باز هم روشهای کارآمدی وجود داشت. با این حال علی تصمیم گرفت روشی را به کار ببرد که رقبا هرگز حاضر نشوند آن را امتحان کنند.
او از ابتدای سال به وبسایت مغازه خود یک بخش موجودی انبار اضافه کرد. همه دوستان و حتی رقبا او را از این کار برحذر داشتند. فکر اینکه هر کسی (مثلا فروشگاه رقیب یا حتی یک سارق) از موجودی مغازه و انبار شما اطلاع دقیق داشته باشد وحشتناک است. دوستان معتقد بودند اگر کسی قصد خرید کالایی را داشته باشد تا مغازه میآید و اگر آن کالا موجود نبود حتی میتوان همان کالا را به مشتری پیشفروش کرد. اما ایده پشت این فکر میگفت برای آن دسته از مشتریانی که فقط به قصد ویترینگردی وارد سایت شدهاند روشی اغواکننده خواهد بود. علی به استناد اسناد فروش خود ادعا دارد که این ریسک کوچک 20 درصد فروش مغازهاش را بالا برده است.
سیستم بسیار ساده عمل میکند. با فروش هر کالا سیستم حسابداری بهصورت آنلاین تعداد آن کالا را از موجودی مغازه کم میکند و مشتری از پای کامپیوتر خود میداند که مثلا از این نوع کفش چه تعداد و با چه رنگ و چه سایزی در فروشگاه موجود است و میتواند بهصورت آنلاین یا تلفنی یا حضوری خرید کند، این تغییر بسیار کوچک موجب شد تا یک موفقیت در افزایش 20 درصدی فروش به دست آورد. بنابراین میتوان گفت «گاهی یک تغییر کوچک یا یک ایده ساده در کسبوکار میتواند به افزایش سودآوری منجر شود» نکتهای که در این تجربه واقعی ارزشمند و قابل تأمل است.