در مصرف کودهای شیمیایی با دو مشکل بدمصرفی و گاها کم مصرفی در کشاورزی روبهرو هستیم. گیاه نیاز به انواع کود از جمله کودهای نیتراته دارد اما تعادل در مصرف نیز باید در نظر گرفته شود. شوربختانه ما تعادلی در مصرف کودهای نیتراته نداریم. از سوی دیگر درحالیکه به جای استفاده از کودهای نیتراته، کودهای آلی و زیستی را به کشاورزان توصیه میکنیم اما باز هم سر ما (کشاورزان)، کلاه میرود و کودهای بیکیفیتی را که از نظر فرمولاسیون و آنالیز مواد اولیه تقلبی هستند، به ما میفروشند. این هم مشکل دیگری است که کشاورزان با آن درگیرند. شوربختانه تولیدکنندگان کود داخلی مطابق آنالیز و فرمولها، تولید نمیکنند و کودهای وارداتی نیز به دلایل اقتصادی و مشکلات ارزی، از کشورهایی تهیه میشود که به لحاظ قیمتی ارزانتر هستند. این کودها هم دستکمی از کودهای داخلی ندارند. البته شرکت خدمات حمایتی کشاورزی وزارتخانه بخشی از کودهای کشاورزان را تامین میکند و به قیمت ارزانتر میدهد. در مجموع کاهش مصرف کودهای شیمیایی بهویژه نیتراتها و نحوه درست مصرف و همچنین تولید کیفی آنها در بخش کشاورزی نیاز به اعتبارهای مالی نیز دارد.
درحالیکه شنیده شده که برخی مسئولان وزارت جهاد کشاورزی، صاحبان کارخانههای تولید کود در کشور هستند که اگر محصولاتشان نیز از کیفیت و استانداردهای لازم برخوردار نباشد، نمیتوانند از محصول نامطلوب کارخانههای دیگر ایراد بگیرند. افزون بر این کشاورزان ما با مشکلات دیگری مانند کم سوادی یا بیسوادی، مشکلات مالی، واسطهها و سلفخرها، دوری از مراکز شهرستانها و غیره روبهرو هستند. این مسائل دست به دست هم میدهند تا آینده روشنی برای کشاورزی کشور متصور نباشیم و در پی شکست کشاورزی، بیتردید مصرفکنندگان نیز متضرر میشوند و در نهایت هم کالاهای گران میخرند و هم سلامتشان با انواع بیماریها مانند سرطان در خطر است. من کشاورزی را سراغ دارم که به علت ناآگاهی و برای تولید محصول بیشتر 60کیسه کود اوره (نیتراته) در یک هکتار مزرعه گندم استفاده کرد و بدون اینکه آزمایشی از محصولات کشاورزان و آب و خاک زمینها انجام شود، محصولات خریداری و به سیلوها سپرده میشوند. همین گندم آلوده در سیلوها مخلوط شده و به خورد همه داده میشود که انواع بیماریها را در پی خواهد داشت.
کوتاه سخن اینکه سرمایهای برای نهادی که بر تولید محصولات کشاورزی نظارت درست انجام دهد، اختصاص داده نمیشود یا وجود ندارد. درحالیکه در دنیا تشکلها، اتحادیهها، سندیکاها و NGOها این وظیفه را بر عهده دارند و اگر در کشوری روزگار تولید سیاه شود یا تشکل مردمنهاد وجود ندارد یا اینکه تشکلها از استقلال لازم برای نظارت بر نهادهای دولتی برخوردار نیستند. وضعیت کنونی تولید در کشور به روزهای سیاه رسیده است و تشکلهای بخشخصوصی منفورترین چهره برای مسئولان هستند که در برخی مواقع ضروری و درصورتیکه نیاز به حضور نمادین و نمایشی آنها باشد، به محافل فراخوانده میشوند.
* کشاورز نمونه و رییس مجمع ملی خبرگان کشاورزی