آمال و آرزوی هر فردی آن چیزهایی است که جامعه برای او تعیین کرده است و الگو قرار داده است. خواستههای هر فرد مبتنی بر آن چیزی است که به اصطلاح ایدهآل تیپ یا الگوی نوعی خوانده میشود. درباره هرچیزی یک ایدهآل تیپ وجود دارد. مبل خوب یک ایدهآل تیپ دارد. پیرهن خوب یک ایدهآل تیپ دارد. خواستهها و امیال هر فردی از بدو تولد توسط جامعه در او نهادینه میشود. فرد به مردم نگاه میکند، اطلاعات میگیرد و بعد الگوسازی میکند. حالا باید پرسیدکه آیا این الگو عینا در جامعه واقعی وجود دارد؟ پاسخ نه است. مثلا ایدهآل تیپ یک شوهر در جامعه ما این است که آن مرد خوشتیپ باشد، قوی باشد، مهربان باشد، پولدار باشد، تحصیلکرده باشد، خانواده خوبی داشته باشد و... . اصلا آیا این چنین فردی وجود دارد؟ اما این ایدهآل ساخته و پرداخته ذهن فرد و برداشت ذهن فرد از جامعهای است که در آن زندگی میکند.
نظام اقتصادی و اجتماعی در جوامع در تلاش است تا مردم به خواستهها و آمال خود دست یابند اما از آن جایی که ایدهآل تیپهای افراد دقیقا مانند هم نیست در جوامع، این امر ممکن نیست که همه به آمال خود دست یابند. بنابراین در این میان افرادی برای دستیابی به آنچه میخواهند مرتکب جرم میشوند زیرا هرگاه بین هدف و امکان رسیدن به هدف فاصله بیفتد، جرم و خودکشی اتفاق میافتد. فرد وقتی نمیتواند چیزهایی که میخواهد به دست بیاورد رو به دزدی و... میآورد یا دست به خودکشی میزند. برای کمتر شدن این قبیل بزهها و جرمهایی که از عدم توفیق در دستیابی به اهداف شکل میگیرد باید تلاش شود تا افراد بیاموزند که اهداف و آرزوهایشان را با واقعیت موجود تطبیق دهند.
* جامعه شناس