برای ایرانیان صلحطلب و مسالمتجو، ماجراهایی از آن دست که در پاریس و حومه آن اتفاق افتاد و نیز در ابعاد بزرگتر آنچه در عراق و سوریه در جریان است، بسی نگرانکننده و غمناک است. هم از آن جهت که جان بسیار بیگناهان از دست میرود و آبادانیهایی که با رنج و سرمایه مردم حاصل شده به ویرانی تبدیل میشود و نیز بدان سبب که امور ناشایست و ضدانسانی به مسلمانان نسبت داده میشود.
ایرانیان مسلمان با شگفتی با تعابیری از اسلام مواجه میشوند که هیچگاه نه در آموزشهای مدرسی و نه آموزههای فرهنگی و خانوادگی با آن روبهرو نبودهاند. باید پذیرفت که جدای از غم نابودی و آوارگی انسانهای بیشمار، دغدغه مظلومافتادن در یک کارزار تبلیغاتی نابرابر که عامل اصلی موفقیت دشمن، متاسفانه جهل تودههای فقیر مسلمان است، روح هموطنان ما را میآزارد.
ناگفته پیداست که در موضوع تروریسم عقاید افراد و گروهها اهمیت چندانی ندارد، آنچه اهمیت دارد آن است که افراد و گروهها برای به کرسی نشاندن عقاید و آرای خود حاضرند تا چه حد پیش بروند و چه بکنند. هم بدین جهت است که تروریست و آدمکش را در میان صاحبان عقاید دینی و سیاسی مختلف میتوان یافت. حتی اگر مبانی عقیدتی خاصی به افراطیون اجازه دستدرازی کردن به جان و مال بیگناهان را ندهد، تاویلها و تعبیرهای دور از ذهن را یار خویش میکنند تا خر خود را برانند.
ما در آموزههای دینی خود و از لسان پیامبر خردمند اسلام (ص) جملهای طلایی داریم که ملک به کفر باقی میماند اما به ظلم نه. آنچه در جهان آشفته امروز در حال رخ دادن است، بهواقع تایید این حکمت است که زمینههای بیعدالتی میتواند توفانهای عظیم و آشوبهای غیرقابل کنترل ایجاد کند. اینکه گردانندگان این آشوبها کیانند و چه مقاصد شومی دارند مانع از قبول این واقعیت نیست که اتفاقات یادشده در بستری از تبعیض و بیعدالتیهای اقتصادی و اجتماعی زمینه رشد یافته است.
اجحاف و بیعدالتی و از آن مهمتر احساس اجحاف و بیعدالتی میتواند انسانهای آرام و رنجکشیده را به ببرهای غران و جنگجویان بیمنطق بدل سازد. وجود ثروتهای بیکران طبیعی و عدم توزیع مناسب آنها بر مبنای تلاش و شایستگی و نیز عدم بهرهمند کردن آحاد اجتماع و اقوام مختلف در این منطقه از جهان، فرصت مناسبی برای رشد دیدگاههای افراطی ایجاد کرده است. در میان همه این احوال بد، نباید از نقش بالقوه ایرانیان در تصحیح نگرشهای منفی به مسلمانان غافل شد. وجود اقشار وسیع تحصیلکرده در داخل کشور و نیز در نهادهای علمی و فرهنگی جهان از یکسو و عقبه فرهنگی و ظرفیتهای جدی معنوی (که خصوصا در آثار ادبی، سینمایی و موسیقایی ایرانیان جلوه یافته است)، به ما توان خاصی برای مقابله با فضای مسموم ایجاد شده را میدهد.
نهادهای رسمی و مدنی کشورمان، در کمپین تبلیغاتی جهانی علیه سوءبرداشت از اتفاقات اخیر میتوانند روی دلایل ایجاد این وضعیت ناعادلانه و سهمی که دولتها و بهویژه دولتهای غربی در ایجاد آن دارند انگشت تاکید بگذارند و پرچمدار فعالیت مدنی برای صلح و همزیستی شوند.
* عضو شورای سردبیری روزنامه «فرصت امروز»