برنامههای تحولی را میتوان بهعنوان بخشی از پیکره برنامههای رشد و توسعه در نظر گرفت. هر دولت بنا بر مقتضیات رفاهی، سلامت، اقتصادی، اجتماعی و... برنامههایی تدوین میکند که به ایجاد تحولات اساسی در بخشهای مختلف کشور منجر میشوند. برنامههای تحولی، به دو بخش بلندمدت و کوتاهمدت تقسیم میشوند. برخی دولتها، بر برنامههای بلندمدت، بهویژه در بخش اقتصاد، تمرکز دارند، اما گاهی به کارگیری برنامههای کوتاهمدت نیز در دستور کار دولتها قرار میگیرد.
آنچه واضح است، ارتباط بین عملکرد دولتها و میزان اقبال برنامههای تحولی است. در واقع، اجرای موفق برنامههای تحولی تا حدود زیادی به چگونگی تصمیمگیری، برنامهریزی و اجرای این برنامهها بستگی دارد. نگاهی کوتاه به تعدادی از برنامههای تحولی، در کشورهای مختلف، پاسخی بر همین مدعاست.
چین: یکی از اقدامات تحولی دولت چین که از اواخر دهه 70 میلادی به تصویب رسید، برنامه کنترل جمعیت و زادو ولد است. با توجه به اینکه دولت در دهههای پنجاه و شصت، بر افزایش جمعیت تاکید داشت و افزایش جمعیت را به مثابه افزایش نیروی کار در نظر میگرفت، در دهه هفتاد با افزایش بیرویه جمعیت و هزینههای این جمعیت رو به رشد، رو به رو شد، درواقع نیاز به تحصیل، رفاه، آموزش و بهداشت، بهعنوان نیازهای اساسی جمعیت جوان چین، باری مضاعف به اقتصاد چین تحمیل میکرد.
بر این اساس، برنامههای تحولی و کنترل جمعیت، جزو برنامههای بلندمدتی است که در طول دهههای گذشته توسط دولت این کشور، اجرا شده است، اگرچه این برنامهها در شهرها، بهویژه شهرهای بزرگ موفق ظاهر شدهاند، اما در روستاها که تمایل به داشتن خانوادههای بزرگ، نهادینه شده است، ایجاد تغییر نگرش دشوارتر است. با این حال سیاستهای تک فرزندی در چین، بهویژه در اوایل سال 2000 بسیار موفق بوده است. موفقیتهایی که البته با نگرانیهایی در خصوص آمار بالای سقط جنین همراه بوده است.
آلمان: سیاستهای اقتصادی دولت آلمان، بهویژه پس از پایان جنگ جهانی با اهداف توسعه و رشد بلندمدت طراحی شده بود و تبدیل شدن این کشور به قطب اقتصادی اروپا، پاداش همین تلاشهای طولانی مدت است. اما برنامه ریزیهای طولانی مدت تحولی در آلمان در دو بخش محیط زیست و بهداشت و درمان، نیز جزو برنامههای مهم و مورد توجه است. از اواخر دهه 90، توجه دولت آلمان به مسائل زیستمحیطی افزایش یافت، انتشار گازهای گلخانهای و افزایش آلودگی هوا در این کشور، باعث شد، طرح کنترل آلودگی در قالب طرحهای تحولی زیست محیطی بارها مورد بررسی قرار گیرد و در نهایت، در اوایل سال 2000 طرحی به تصویب رسید که تا سال 2020 ادامه خواهد داشت.
وزیر محیط زیست آلمان، باربارا هندریکس، در گفتوگو با گاردین، در خصوص این طرح میگوید؛ این طرح، نهتنها یک طرح تحولی محیطزیست، بلکه طرحی است که به اقتصاد آلمان در بخش سوخت و انرژی یاری میرساند، کاهش وابستگی به منابع و سوختهای فسیلی و افزایش استفاده از انرژیهای پاک، یکی از اصول اولیه این طرح تحولی محسوب میشود.
ژاپن: طرح تحول سلامت و بیمه در ژاپن به تعبیر برخی، کپی برابر اصل طرحی است که آلمان در طول دهههای اخیر بر آن متمرکز شده است. بنا بر تحلیل کریتون کیمپل؛ استاد اقتصاد دانشگاه میشیگان، نیازهای یکسان دو جامعه ژاپن و آلمان در طول سالهای اخیر و افزایش نرخ سالمندان در این دو کشور، باعث شده ژاپن به اجرای برنامههای تحولی مشابه با آلمان روی بیاورد. هزینههای نگهداری از سالمندان و ارائه خدمات به آنها، مقدمهای بر تلاش دولت ژاپن برای کنترل این وضعیت شد، درواقع در طول دو دهه گذشته، دولت ژاپن با تدوین برنامههای بلندمدت، محاسبه نرخ جمعیت رو به کهنسالی و تخمین هزینههای احتمالی این نسل برای دولت، تلاش کرده است با ایجاد تحول در وضعیت بیمه، سلامت و بهداشت، مشکلات احتمالی در بخش کسری بودجه سلامت را پیشبینی کرده و با موفقیت از این مراحل عبور کند.
چرا پروژههای بلندمدت تحولی شکست میخورند؟
اگرچه برنامههای بلندمدت، با هدف موفقیت در سالهای آتی پایهریزی میشوند، اما گاه این برنامهها در روند طراحی و اجرا با شکست و مانع رو به رو میشوند. از سوی دیگر، گاهی برنامههای کوتاهمدت تحولی، بسیار موفق ظاهر میشوند، دولت مالزی نمونه خوبی برای اجرای موفق برنامههای تحولی کوتاهمدت محسوب میشود، برنامههای متعدد کوتاهمدت در بخشهای توسعه منابع انسانی و ارتقای سطح دانش که در دهه 80 میلادی در مالزی اجرا میشد، بعدها با برنامههای بلندمدت توسعه اقتصادی همگام شدند و نتایج مثبتی بر اقتصاد این کشور گذاشتند.
در پژوهشی که در دانشگاه اتاوای کانادا، با هدف بررسی دلایل شکست پروژههای تحولی در کشورهای آفریقایی صورت گرفت، برخی دلایل بهعنوان شایعترین دلایل شکست طرحهای تحولی بلندمدت، مطرح شدند که شامل این موارد هستند:
*عدم وجود فرهنگ پاسخگویی به مردم
*کمبود ظرفیت مدیریت پروژه
*مسائل فرهنگی و اجتماعی
*عدم برنامهریزی متناسب با نیازها و اهداف.