در جهان امروز تولید و عرضه کالاهای فرهنگی سهم بسزایی در افزایش تولید ناخالص ملی دارد. بسیاری از کشورهای پیشرفته سهم بزرگی در بازار فرهنگی جهان دارند و هر ساله میلیاردها دلار از طریق تولید و صادرات کالاهای فرهنگی ذخیره ارزی مناسبی برای خود به دست میآورند. تولید و صادرات محصولات فرهنگی در ایران بهعنوان یک کسبوکار حرفهای دیده نشده است و باوجود اینکه انقلاب ایران یک انقلاب فرهنگی است اما نتوانست در تولید و عرضه محصولات فرهنگی به جهان موفق باشد. در حالی که بسیاری از کشورهای آسیایی از جمله کره جنوبی، ژاپن، چین و حتی ترکیه در همسایگی ما توانستند با تولید سریالهای مختلف سرمایههای زیادی را از این طریق به بازار فرهنگی کشور خود تزریق کنند، ایران از این قافله عقب مانده است.
ایران در تامین منابع انسانی، فکری و حتی تجهیزات چندان عقبتر از کشورهای آسیایی نیست اما باوجود شعارهای بلند و بالا چشم بادامیها توانستند به راحتی در بازار فرهنگی ایران و بسیاری از کشورهای دیگر نفوذ و سرمایههای زیادی را جذب کنند. یکی از علتهای مهم عدم موفقیت ایران در تولید و صادرات محصولات فرهنگی ناشی از نوع نگرش تولیدکنندگان و عرضهکنندگان این محصول درایران است.
نوع نگاه ایرانیها به محصولات فرهنگی صرفا فرهنگی و هنری است و ایرانیها کمتر به توان و ظرفیت بالای این محصولات برای عرضه و فروش در بازارهای داخلی و خارجی اندیشیدهاند. فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی صرفا از دریچه فرهنگی دیده شدهاند در صورتی که حیات محصولات فرهنگی به بازار اقتصادی وابسته است و محصولات فرهنگی و هنری تابعی از بازار هستند و اگر قواعد و قوانین بازار در آنها رعایت نشود با شکست روبهرو میشوند.
سرمایهگذاری در تولید سریال
یکی از محصولات هنری که میتواند به ایجاد اشتغال در کشور و کسب درآمد ملی کمک کند تولید سریال است. چندین سال است که در ایران تولید سریال برای عرضه در شبکه نمایش خانگی به راه افتاده است و برخی از سرمایهگذاران برای جذب سرمایههای داخلی و خارجی وارد این بازار شدند و تقریبا کسبوکار تازهای را در بازار ایران راهاندازی کردند اما از آنجا که تداوم این بازار نیازمند نگرش اقتصادی سرمایهگذاران و تهیهکنندگان این سریالهاست متاسفانه این محصول ارزشمند هنری نتوانست در بازار داخلی و خارجی جایگاه مهمی داشته باشد.
محصولات فرهنگی و هنری تابعی از بازار اقتصادی است و اگر تولیدکننده و سرمایهگذار اشرافی بر بازار نداشته باشد حتی در صورت موفقیت کیفی نیز نمیتواند در بازار بینالمللی موفق شود. کالای فرهنگی برای اینکه در بازار داخلی و خارجی مشتری داشته باشد و بتواند در تعاریف کسبوکارهای جهانی قرار گیرد ناگزیر باید تابع نظام بازار باشد و اصول و قوانین آن را رعایت کند.
دوگانگی تولید و عرضه محصول فرهنگی
تولید و عرضه محصول فرهنگی با یک پارادوکس روبنایی روبهرو است. از آنجا که تولیدکنندگان محصولات فرهنگی و هنری خود را از اهالی فرهنگ و هنر میدانند و نسبت درستی با بازار و اقتصاد ندارند طبعا در تولید و عرضه دچار دوگانگی میشوند و این دوگانگی سبب میشود نتوانند به حیات فرهنگی خود ادامه دهند. تاکنون دهها سریال برای نمایش خانگی در ایران تهیه و تولید شده اما جز دو سریال اخیر دندون طلا و شهرزاد که قصهای دیگر دارد تقریبا همه سریالها در روند تولید و توزیع با مشکل روبهرو شدند.
قهوه تلخ با کارگردانی مهران مدیری و جمعی از بهترین بازیگران نتوانست روند تولید را کاملا طی کند و در ادامه با مشکل مواجه شد. سریال قلب یخی با حضور بازیگران بنام سینما و تلویزیون باوجود شروع توفانی پس از چندی چراغش خاموش شد و آرام آرام از صحنه تولید خارج شد. سریال ابله و عشق تعطیل نیست با بازیگری سوپر استار سینمای ایران موفقیت مالی و اقتصادی نداشته است.
تجربه چندین ساله تهیه و تولید سریال در بخش خصوصی نشان داده است که هنوز ما در تولید و توزیع سریال نتوانستهایم استانداردهای لازم را به دست بیاوریم و در بازار داخلی و خارجی سهم قابل توجهی داشته باشیم . در صورتی که ترکیه در همسایگی ما با تولید سریال و پخش آن در شبکههای ماهوارهای توانسته مخاطبان زیادی در ایران و دیگر کشورها به دست آورد.
از صنعت سریالسازی که میتواند یکی از صنایع مهم اشتغالزا در ایران باشد و صدها و هزاران نفر با کسب درآمد مناسب از این طریق امرار معاش کنند متاسفانه درست استفاده نمیشود و این صنعت از نبود مدیران حرفهای بازار بهشدت رنج میبرد. ما در منابع انسانی و منابع فکری کمبودی نداریم و حتی در زمینه منابع تجهیزاتی با مشکل خاصی مواجه نیستیم و بهرهگیری مناسبی هم از فناوریهای نوین در تولید فیلم و سریال داریم اما حلقه مفقوده ما در صنعت سریالسازی نبود مدیران توانا و لایق است که بتوانند از طریق تولید محصولات فرهنگی بازارهای داخلی و خارجی را فتح کنند.
راهاندازی صنعت در ایران با دشواریهای زیادی روبهرو است و اگر کسی بخواهد صنعتی را برای اشتغالزایی صدها و هزاران نفر راهاندازی کند به چند دهمیلیارد تومان هزینه نیاز دارد اما با مدیریت درست میتوان با حدود 10 میلیارد تومان سریالی با استاندارد بالا ساخت و هزاران نفر را از این طریق به کار گرفت و با بازاریابی حرفهای در داخل و خارج صدها میلیارد تومان درآمد ارزی داشت.
اما ما از این صنعت که میتواند اقتصاد ایران را متحول کند غفلت کردهایم و تنها گروهی از افراد علاقهمند به هنر سینما عاشقانه بدون رویکرد اقتصادی و مالی هر از گاهی سریالی را تولید میکنند. در صورتی که میتوان با مدیریت حرفهای و استفاده ازمنابع انسانی توانمند، سالانه دهها و صدها سریال ساخت و برای هزاران نفر در داخل کشور اشتغالزایی کرد.
مدیریت صادرات محصول فرهنگی
سال گذشته رئیس شورای صادرات ترکیه اعلام کرده بود که این کشور از محل صادرات سریال به ۱۰۰ کشور جهان سالانه ۲۰۰ میلیون دلار درآمد به دست میآورد. ترکها اعلام کردهاند که با این رقم از صادرات بعد از ایالات متحده آمریکا دومین کشور صادرکننده سریال در جهان هستند. البته کره جنوبی آمار متفاوتی دارد، کرهایها میگویند در سال ۲۰۱۱، بیش از ۴ میلیارد و ۱۵۶ میلیون دلار ارزش صادرات فیلم و سریالهایشان بوده است.
کرهایها همچنین اعلام کردهاند که در سالهای اخیر میزان صادرات فیلم و سریالشان ۵۲ درصد افزایش یافته است. اما سهم سریال ایرانی در بازارهای فرهنگی جهان چقدر است؟ آیا ما در این زمینه توانستیم گامهایی برداریم؟ صادرات محصولات فرهنگی از جمله فیلم و سریال علاوه بر ترویج فرهنگ ایرانی – اسلامی و نشان دادن توانمندی ایرانیان در تولید محصولات فرهنگی میتواند سهم تولید ناخالص ملی ما را به شکل چشمگیری افزایش دهد.
یکی از موانعی که باعث شد تا امروز ما به تولید و صادرات محصولات فرهنگی به شکل درستی فکر نکنیم تامین منابع مالی از طریق اقتصاد نفت محور بوده است. اما امروز که قیمت نفت به کمتر از 30دلار کاهش یافته باید با رویکرد درست به تولید محصولات فرهنگی و ایجاد بازارهای داخلی و خارجی سهم خود را در جهان افزایش دهیم. متاسفانه کسانی که درک درستی از رسانه در دنیای امروز ندارند همواره از وجود قاچاق فیلم و دانلود رایگان و حضور رسانههای اجتماعی مانند تلگرام و فیس بوک و اینستاگرام و. . . گلایه دارند و این رسانهها را مانعی برای تولید و عرضه محصولات فرهنگی میدانند.
در حالی که رسانههای اجتماعی فصل مشترک همه کشورهای جهان است. ما باید نگاه بازار را تغییر دهیم. مگر مردم آمریکا و اروپا و حتی ترکیه و ژاپن و چین و کره جنوبی از امکانات رسانههای اجتماعی و دنیای الکترونیکی برخوردار نیستند پس چگونه سالانه دهها و صدها میلیارد دلار برای کشور خود ارزآوری دارند در صورتی که ما نمیتوانیم برای سریالهای ایرانی حتی در کشور خود بازار آفرینی کنیم.
تجربه تولید و ساخت و عرضه سریال شهرزاد با همکاری شرکت آلمانی یک تجربه موفق بینالمللی است. در روزهایی که اقتصاد ایران بیمار و ناتوان است و تولید و عرضه آن به شکل بینالمللی دشوار است تهیهکنندگان این سریال با مدیریت درست توانستند با مشارکت سرمایهگذار آلمانی اولا منابع مالی برای تولید را تامین و ثانیا امکان پخش همزمان آن را در بازار اروپا فراهم کنند.
سریال فاخر شهرزاد با هزینه 12 میلیارد و 700 میلیونی ثابت کرد که در صورت مدیریت درست، میتوان هم سریالی فاخر تولید و هم منابع مالی و سرمایه آن را از طریق شرکتهای جهانی تامین کرد. عرضه محصولات فرهنگی مانند سریال در بازارهای جهان میتواند یکی از منابع مهم ارزآوری برای کشور باشد. مدیران شایسته و توانای فرهنگی که بازار را به خوبی میشناسند، میتوانند اتفاقهای مبارکی را درتولید وعرضه سریال رقم زنند و باعث شکوفایی اقتصاد فرهنگ در ایران شوند.