در هفتهای که گذشت از جمله مباحث مهمی که اهل موسیقی با آن درگیر بودند، تعطیلی و توقف آموزش موسیقی در فرهنگسراهای تهران بود.
آقای شهاب مرادی که چهرهای رسانهای است و خوش بیان و زبان، زمانی که به ریاست سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران رسید، اعلام کرد: آموزشگاههای آزاد موسیقی میتوانند در خارج از سازمان و فرهنگسراها به این مهم بپردازند.
به گمان ایشان، فرهنگسرا و دولت و سازمان زیر نظر شهرداری نباید به رقابت با بخش خصوصی و آموزشگاههای آن بپردازند، اما اگر موسیقی و آموزش آن را از چیزی حدود 300 خانه فرهنگ محله و فرهنگسرا و مجتمعهای فرهنگی زیر نظر شهرداری حذف کنیم، تهرانی با چنین جمعیت و هنرآموزان آن به یکباره احساس خلأ نخواهند کرد؟!
از سوی دیگر، آموزشگاههای موسیقی در ایران و بهخصوص در تهران بخشی مهم از اقتصاد موسیقی را پوشش میدهند.
نگارنده به یاد دارد در سال 87 که میزگرد بررسی سهدهه موسیقی ایران را مدیریت میکرد (در جشنواره موسیقی فجر) آماری از سوی دوست پژوهشگرم (آقای بهروز مبصری) ارائه شد که نشان میداد در تهران نزدیک به 300 آموزشگاه موسیقی و در کل کشور نزدیک به 700 آموزشگاه موسیقی فعالند.
در نشست روز یکشنبه شورای شهر که با اعتراض به موقع آقای مختاباد (سیدعبدالحسین) نسبت به این اقدام سازمان فرهنگی و هنری همراه بود، آقای ساعی نیز گفت که شهروندان بسیاری نزد او از این تصمیم گله کردهاند و افزود: 500 مربی بیکار و 10 هزار هنرجو سرگردان شدهاند.
نگاهی به شهریههای پرداختی توسط هنرجویان و والدینشان نشان میدهد که اگر میانگین شهریهها را 100 هزار تومان برای سه ماه در نظر بگیریم (که قطعا بیشتر از این رقم است) و آن را در عدد 10 هزار نفر ضرب کنیم، حاصل رقمی نزدیک به یک میلیارد تومان خواهد شد که یک دهم بودجه موسیقی کشور است که سالانه در ردیف بودجه رقمی در همین حدودها ارزیابی میشود.
خوشبختانه هم شورای شهر و خانه موسیقی در اقدامی به هنگام درباره این مسئله به تصمیمی واحد رسیدند و جالب توجه اینکه این حرکت از جمله موارد نادری بود که خانه موسیقی واکنشی سریع نشان داد و آن را به تاخیر نینداخت. این واکنشها سبب شد تا دستاندرکاران سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران به تکاپو و برای نخستینبار به صرافت بیفتند که باید پاسخی هم بدهند. هرچند در تمامی این سالها بودجه سازمان فرهنگی و هنری هزینه شد و کسی نپرسید که این بودجه نزدیک به 100 میلیارد تومانی چگونه و کجا و در چه مسیری هزینه میشود.
در پایان این نوشته بیراه نیست از مدیری یاد کنم که در دوره حضورش در بخش موسیقی سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران منشأ خیر و خدمات فراوانی شد.
آقای سیدعباس سجادی، شاعر و ترانهسرا که مدیریت سازمان فرهنگی و هنری بسیار آسان از دستش داد و از سوی دیگر مدیری صاحب قریحه و باتجربه چون علی مرادخانی را در هوا به قول دوستان قاپش زد و مدیریت فرهنگسرای نیاوران را به او سپرد.
به یقین در آینده نه چندان دور از فرهنگسرای نیاوران و کارهایی که در زمینههای مختلف هنری انجام میگیرد بیشتر خواهید شنید. آقای سجادی از خود چند کار ارزنده به یادگار گذاشت که از جمله آنها ردیف استاد حسن کسایی و نیز چند پژوهش ارزنده در زمینه موسیقی تهران و موسیقی مذهبی و علاوه بر آن سلسله نشستهای نقد نغمه (نزدیک به 30 نشست) و برنامه خوب و پرطرفدار آوای دوست که هر دوی این برنامهها در دوره قبلی و کنونی آب رفتند و به توقف دچار شدند.
در هرحال، آنگونه که آقای مرادی گفتهاند و مدیر زیردستشان وعده دادهاند، قرار است بعد از ماه مبارک رمضان بند و زنجیر تعطیلی از روی فرهنگسراها برداشته شود و آموزش موسیقی دوباره از سر گرفته شود. باید منتظر ماند و دید که این قول و وعده عملی میشود یا خیر.