بودن یا نبودن انگلیس در اتحادیه اروپا اگر چه بیشترین تأثیر را روی کشورهای اروپایی میگذارد اما برای کشورهای خارج از اتحادیه که به هر مناسبتی قراردادی با این اتحادیه و انگلیس امضا کردهاند هم این مسئله حائز اهمیت است از طرفی تأثیری که این مسئله روی سرمایهگذاری و اقتصاد و مهمتر از آن مدیریت این کشور میگذارد مسئلهای است که زندگی چند میلیون نفر در این کشور را تحتالشعاع قرار میدهد، در نتیجه چنین تغییر بزرگی در پایههای ارتباطی و اقتصادی یک کشور میتواند درسهای بسیاری برای مدیران و دولتمردان کشورهای دیگر هم داشته باشد، در گزارش امروز علاوه بر بررسی تاثیرات این تغییر روی سرمایهگذاری و روابط این کشور به نگرانیهای استارتاپها و کسبوکارهای نوپا در این کشور میپردازیم.
شکلگیری یک اتحادیه «اروپاییالمنفعه»
در سالهای پایانی جنگ جهانی دوم شش کشور بلژیک، فرانسه، آلمان غربی، ایتالیا، نروژ و لوکزامبورگ تصمیم گرفتند معاهدهای را امضا کنند تا دیگر جنگی بین این کشورها به وجود نیاید و با تزریق پول به این معاهده در عمل قدرت و اقتصاد بین این کشورها تقسیم شود.
1957 در نخستین قدم اتحادیه اروپا به نام «بازار مشترک یا EEC » به وجود آمد و سالهای 1960تا1970 شروع رشد اقتصادی این اتحادیه و کشورهای عضو در آن بود. 1970 تا 1979 دانمارک، ایرلند و انگلیس امروزی وارد این اتحادیه شدند و موجب شد قدرت اتحادیه دوچندان شود و با ورود آلمان متحد در اکتبر 1990 هم جنس اتحادیه جور شد و رشد اقتصادی در خور توجهی را برای کشورهای اروپایی بهواسطه همین ارتباطات و معاهداتی که با هم داشتند به وجود آورد.
1995 اتریش، فنلاند و سوئد هم وارد این اتحادیه شدند و نام شنگن برای این اتحادیه رسمیت پیدا کرد و مردم کشورهای اتحادیه و کسبوکارهای این کشورها از منافع این ارتباطات ازجمله رفتوآمد، اقامت و کار در کشورهای داخل اتحادیه بدون نیاز به ویزا برخوردار شدند.
این شکوفایی اقتصادی تا جایی پیش رفت که تا سال 2013 اتحادیه اروپا بزرگترین قطب اقتصادی دنیا شناخته شد اما سال 2013 وقتی دیوید کامرون قرار بود بهعنوان رهبر حزب محافظهکار و نخستوزیر مجدد انتخاب شود مخالفان او جوی علیه مهاجران و حضور انگلیس در اتحادیه به راه انداختند و خواستار جدایی انگلیس از اتحادیه اروپا شدند.
همین انتخابات و فعالیتهای مخالفان کامرون او را ناچار کرد تا قول دهد در صورت برگزیده شدن در انتخابات، رفراندوم برگزیت را برگزار کند و همین قول امروز منجر به استعفای او از سمتش شد و تمام خوشبینیهای کارشناسان اقتصادی را در هالهای از ابهام فرو برد.
اثرات جداشدن انگلیس از اتحادیه بر اتحادیه
نخستین تاثیر این جدایی میتواند تحریک سایر اعضا برای جدا شدن و درنهایت فروپاشی اتحادیه باشد، معضلات اقتصادی و رفاهی مردم در دو سال اخیر در برخی کشورها به این مسئله دامن زده و جدایی انگلیس هم بهعنوان یکی از مهرههای اصلی اتحادیه میتواند موجب تحریک سایر کشورهای عضو اتحادیه برای جدایی باشد.
در این باره فرانسه نخستین کشور احتمالی متقاضی برای جدا شدن از اتحادیه است چراکه هم انجمنهای کارگری زیادی در این مدت از وضعیت معیشتی خود ناراضی بودهاند و هم یک فرد سیاسی مانند مری لوپن که از رهبران راستگرای افراطی این کشور است این موضوع را به صراحت درخواست کرده است و در حال تحریک مردم به راهاندازی همهپرسی است. همچنین کشورهای اسکاندیناوی هم در روزهای اخیر تحتتاثیر این مسئله ممکن است خواستار جدایی از اتحادیه باشند.
اثرات جداشدن انگلیس از اتحادیه بر سرمایهگذاری و کسبوکارها
سالهای 2014و 2015 انگلیس بین کشورهای اتحادیه نخستین مقصد سرمایهگذاران خارجی بود و هند و فرانسه بیشترین طرفداران این ماهیت اقتصادی بودند و بیشترین سرمایهگذاران هندی و فرانسوی در این کشور شروع به کار و سرمایهگذاری کردند اما در نتیجه با اتفاقهای اخیر نهتنها وضعیت این سرمایهگذاران در ابهام میرود بلکه در آینده حجم جذبِ سرمایهگذاریهای خارجی در انگلیس بهشدت کم خواهد شد.
این مسئله به وضوح پیداست که صاحبان کسبوکار و سرمایهگذاران بینالمللی بازاری را انتخاب میکنند که بیشترین دسترسی را به مشتریان داشته باشد بالطبع جدایی انگلیس از اتحادیه یعنی کم شدن مشتریان و دسترسیها از اینرو طبیعی است که ریسک سرمایهگذاری در این کشور بالا رفته و سرمایهگذاران سرمایههای خود را به جای دیگری ببرند.
مسئله بعدی قراردادها و معاهدههایی است که اتحادیه اروپا با کشورهای مختلف مانند کانادا منعقد کرده و انگلیس هم بهعنوان یکی از اعضا، تأثیرات خود را در این قراردادها داشته است که با خروج انگلیس باید تمام این قراردادها بازنگری شود. باید دید رابطههایی که انگلیس بهواسطه اتحادیه با سایر کشورهای دیگر برقرار کرده چگونه تغییر میکند.
اثرات جدا شدن انگلیس از اتحادیه بر نوآوری و استارتاپها
بیشتر کارشناسان مدیریتی معتقدند «ابهام» موجب فراری دادن سرمایه و نوآوری در همه جوامع میشود. جدایی انگلیس از اتحادیهای که سالهاست به وضوح در آن فعالیت میکند و قوانین و مقررات تابع آن را اجرایی میکند موجب بهوجود آمدن ابهاماتی در قوانین، روابط و آینده اقتصادی این کشور میشود که همین ابهامات موجب فرار نوآوری و سرمایهها میشود.
انگلیس، استارتاپها و شرکتهای نوآور زیادی در دل خود دارد که در جریان اتفاقات اخیر، استارتاپهای در حال بلوغ به سمت شکست رفتهاند چراکه این استارتاپها برای جذب VCها و حمایت از سوی فرشتگان سرمایهگذاری برای شکوفایی خود و ورود به بازارهای وسیع اروپایی برنامهریزی کردهاند اما تمام این برنامهها با اتفاقات اخیر دستخوش تغییر میشود.
همچنین در باره مسئله «تنوع در منابع انسانی» که یکی از مفاهیم مهم در ایجاد خلاقیت و نوآوری در استارتاپها است هم نگرانیهایی به وجود آمده است. استارتاپها طبق معمول سعی میکنند با استفاده از افراد با تفکرات و تجربیات متفاوت خلاقیت را به استارتاپ خود بیاورند اما با این جدایی و به وجود آمدن مرزبندیها مسئله مدیریت استعدادها بهشدت تحتتأثیر قرار میگیرد و رشد استارتاپها بر پایه خلاقیت نیروهای متنوع را منتفی میکند.
در این باره بسیاری از مدیران استارتاپها اظهارنگرانی کردهاند و معتقدند باید به سرعت شرایط کسبوکار خود را تغییر دهند، Azimo استارتاپی که در زمینه ترانسفر پول به همه جای دنیا بهصورت آنلاین فعالیت میکند و از سال 2012 بیش از 46میلیون دلار درآمد داشته، میگوید: ما در داخل اتحادیه اروپا با قوانین این اتحادیه دسترسی راحت برای انتقال پول داشتیم اما با این وضعیت باید ببینیم از نظر حقوقی با کدام کشورها میتوانیم قرارداد ببندیم و آینده ما در خطر است.
استارتاپ Hubbub هم که در زمینه تولید نرمافزارها در لندن فعالیت میکند، گفته است: تغییرات صورتگرفته یعنی تغییر بازارها و مشتریان ما و ایجاد بسیاری محدودیتها برای فعالیت، پس باید بازارهای خود را تغییر دهیم و در رویه شرکت دستکاری کنیم که این مسئله بسیار نگرانکننده است.
آیا طلاق صددرصد است؟!
بررسیها نشان داده که بیشتر رأیدهندگان قشر سطح پایین جامعه و افراد بالای 60سال بودهاند و این یعنی این تصمیم توسط افرادی گرفته شده که در عمل تأثیری در آینده انگلیس و کسبوکارهای آن ندارند، اما پس از اعلام نتایج بیشتر از 2/5 میلیون نفر از انگلیسیها درخواستی را بهصورت آنلاین تنظیم کردهاند و خواستار برگزاری مجدد رفراندوم هستند.
بسیاری کارشناسان معتقدند این اشتباه انگلیس تبعاتی برای اقتصاد و روابط این کشور خواهد داشت و اتحادیه هم این بار از موضع خود کوتاه نمیآید و آنچنان که از رفتار اتحادیه مشخص است برگزاری این رفراندوم یا نتیجه آن بیتاثیر است چراکه اتحادیه اروپا اعلام کرده جدایی انگلیس تمام شده و اتحادیه بازیچه تصمیمات احساسی این کشور نیست و درحال انجام مقدماتی هستیم تا هرچه زودتر انگلستان از اتحادیه خارج شود.
دکترای مدیریت از دانشگاه لیون فرانسه