برنامه ریزی های کلان کشورها برای راهبردهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و تخصیص بودجه به بخش های مختلف از جمله مواردی است که به وزارتخانه یا نهادهایی رسمی و معتبر احتیاج دارد. درواقع برنامه ریزی برای هریک از این سطوح بر مبنای نیازسنجی های بلند مدت و در قالب طرح های جامع انجام می گیرد.
بر همین اساس است که اغلب دولت ها برای دستیابی به شاخص های رشد و توسعه، از نهادهای برنامه ریزی کمک می گیرند تا هدررفت سرمایه های ملی را به حداقل برسانند. این وظیفه برعهده سازمان هایی است که تحت نام هایی چون برنامه و بودجه، مدیریت و برنامه ریزی و... تلاش دارند روند پیشرفت اهداف را تسهیل بخشند.
کشورهای توسعه یافته ای چون انگلستان، روی برنامه های بودجه محور خود تمرکزی خاص داشته و نه فقط در بخش برنامه ریزی، بلکه در بخش نظارت بر اجرای پروژه های پیش بینی شده از سوی دولت حساسیت ویژه ای دارند.
اهمیت سازمان برنامه و بودجه برای کشورهای توسعه یافته از این حیث بالا است که بخشی از برنامه ها با اهداف بین الملل و سرمایه گذاری های بلند مدت در دیگر کشورها صورت می گیرد؛ برنامه هایی که در صورت عدم موفقیت، به اقتصاد این کشورها صدمه وارد می کند. اما تمامی دولت ها جزو کشورهای توسعه یافته رده بندی نمی شوند.
متاسفانه کشورهای توسعه نایافته اغلب در بخش برنامه ریزی ضعیف عمل می کنند که سهم بزرگی از این ضعف حاصل عدم نیاز سنجی و اطلاعات غلط است. با این حال شرایط برای کشورهای در حال توسعه متفاوت و امیدوارانه است.
دستاوردهای سازمان برنامه و بودجه برای کشورهای در حال توسعه
نقش سازمان های برنامه و بودجه به ویژه برای کشورهای در حال توسعه اهمیتی دو چندان دارد. این کشورها برای طی کردن مسیر موفقیت و توسعه نیاز به برنامه های متعدد کوتاه و بلند مدت دارند و با توجه به محدودیت منابع و درآمدها، قادر نیستند بدون برنامه های نظامدار به اهداف خود دست یابند.
*آفریقای جنوبی
دولت آفریقای جنوبی یکی از دولت های موفق در این زمینه است که در طول سال های اخیر پروژه های توسعه محور پرشماری را تنظیم و اجرا کرده. وزیر دارایی آفریقای جنوبی معتقد است که برنامه ریزی و عملکرد ریشه ای دولت در خصوص توسعه نه فقط در بخش های اقتصادی، بلکه در بخش های اجتماعی نیز تأثیر گذار بوده. در طول دو دهه گذشته بخش عمده ای از برنامه ریزی ها در بخش بودجه، صرف زیرساخت های آموزش و پرورش، افزایش کیفیت دانش و خدمات بهداشتی و درمانی شده است.
همین تقویت زیرساخت ها کمک کرده تا بودجه سال 2016 به طور اختصاصی بر محور کاهش نرخ بیکاری، افزایش فرصت های شغلی و طرح های توسعه ملی متمرکز شود. در واقع اگرچه بودجه اقتصادی آفریقای جنوبی با محدودیت هایی در بخش تأمین منابع رو به روست، اما برنامه های سازمان بودجه، کمک کرده این هزینه ها صرف زیرساخت های اساسی و مهم شوند.
شناسایی اولویت های استراتژیکی چون:
*تشویق سرمایه گذاری در بخش خصوصی
*بالفعل کردن پتانسیل های شرکت های کوچک و محلی
*افزایش سرمایه گذاری های خارجی در زیرساخت های تولید و صادرات
*حل و فصل چالش های بخش انرژی
*ارتقای سطح بخش کشاورزی
و مواردی مشابه، باعث شده سازمان برنامه و بودجه آفریقای جنوبی، مسیر درست سرمایه گذاری را شناسایی کند و هدر رفت سرمایه های ملی را به حداقل برساند. روند رو به رشد 3.3 درصدی در سال 2014 که در سال 2015 به 3.5 ارتقا یافته این مدعا را تا حد زیادی تأیید می کند.
*فیلیپین
اگرچه اهمیت سازمان برنامه و بودجه برای فیلیپین قابل انکار نیست، اما این سازمان همواره با چالش های جدی، همچون فقر و مشکلات بخش تولید (ناشی از موانعی چون تغییرات شدید و پیش بینی نشده آب وهوا) رو به رو بوده است. بریونس مگتولیس، استاد دانشکده اقتصاد ملی فیلیپین، در مقاله ای به عملکرد سازمان برنامه و بودجه فیلیپین برای مهار مشکلات اقتصادی پرداخته است.
براساس نظر وی، اگرچه در ظاهر برنامه های این سازمان برای کاهش فقر، بیکاری و مشکلات زیرساختی بهداشتی و آموزشی بی نقص بوده اند، اما برخی تعارضات بین مجلس قانونگذاری، ریاست جمهوری و نهادهای تأمین منابع مالی، چالش هایی مداوم و جدی بر سر راه این سازمان ایجاد کرده اند.
درواقع با توجه به اینکه طبق قانون اساسی فیلیپین، کنگره این کشور حق بازخواست و پرسش از ریاست جمهوری در خصوص چگونگی استفاده از بودجه های برنامه ریزی شده را دارد، بین این دو نهاد درگیری هایی دیرینه وجود دارد.
از سوی دیگر، نیاز سنجی ها و پژوهش های اجتماعی سازمان برنامه و بودجه تا حد زیادی متاثر از شرایط جامعه است و در نتیجه مشکلاتی چون فقر، بیکاری، تورم و... اولویت هایی هستند که با برخی برنامه های توسعه دولت تداخل دارند. با وجود تمامی این مشکلات، رشد اقتصادی فیلیپین از سال های ابتدایی دهه 90 تاکنون غیر قابل انکار است و بخش بزرگی از افتخار این صعود، به سازمان برنامه و بودجه فیلیپین نسبت داده می شود.