سازمان بهداشت جهانی برای نخستینبار برآورد هزینههای اقتصادی آلودگی هوا را در اروپا منتشر کرده است. این سازمان با تکیه بر تعداد مرگومیر زودرس، این هزینه را یک میلیارد و 600 میلیون دلار در سال ارزیابی کرده است. آلودگی انسانها را میکشد و هزینه گزافی برای اروپا در بر دارد. بنابر ارزیابی سازمان بهداشت جهانی، وزنه اقتصادی مرگومیر زودرس در اثر آلودگی بر دوش قاره اروپا به یک میلیارد و 600 میلیون دلار (برابر با یک میلیارد و 450 میلیون یورو) در سال میرسد. این نتیجه مربوط به نخستین مطالعه اختصاصی در مورد تاثیر اقتصادی کیفیت بد هوا در 53 کشور اروپایی است که سازمان بهداشت جهانی با مشارکت سازمان توسعه و همکاریهای اقتصادی انجام داده است.
769.662 مرگ زودرس به دلیل آلودگی هوا
برای رسیدن به چنین مبلغی، سازمان بهداشت جهانی دریافته است که در سال 2010 تعداد 662/769 مرگ زودرس در منطقه اتفاق افتاده که بهطور مستقیم به آلودگی هوا مربوط بوده است (آخرین تاریخی که اطلاعات آماری قابل مقایسهای برای تمام کشورها وجود دارد). قسمتی از مرگومیرها به علت بیماریهای قلبی، عروقی و تنفسی است. «الیویه شانل»، یکی از محققان مرکز CNRS(مرکز ملی تحقیقات علمی) و متخصص اقتصاد محیطزیست توضیح میدهد که از دهه 90 میدانیم این بیماریها به آلودگی هوا مربوط میشوند. از نظر سازمان بهداشت جهانی یکچهارم مرگومیرهای زودرس به علت ذرات معلق و انتشار دیاکسیدکربن است. کشورهای شرق اروپا با تعداد120 هزار مرگ سرشماری شده در روسیه، 66 هزار نفر در اوکراین و 48 هزار نفر در لهستان بهطور خاص با این مسئله درگیر هستند.
در آلمان با وجود سیاست حمایت از انرژیهای تجدیدپذیر، زندگی 41 هزار و 500 نفر به همین ترتیب پایان یافته است. با فاصله بسیار زیادی از فرانسه که تنها 18 هزار مرگ زودرس داشته است. هر یک از این مرگها از نظر ارائهکنندگان این گزارش هزینههایی اقتصادی در بر دارند. الیویه شانل خاطرنشان میکند: «میانگین ارزش حیات یک انسان در اروپا 3 میلیون دلار (2.7 میلیون یورو) تعیین شده است.» اما تفاوت زیادی میان کشورهای مختلف در منطقه اروپا وجود دارد. بدین ترتیب مردم لوکزامبورگ با 6.28 میلیون یورو بالاترین ارزش حیات را دارند درحالیکه درگذشت یک فرد ازبک یا تاجیک تنها 440 هزار یورو هزینه دارد. فرانسه هم با 3.8 میلیون یورو کمی بالاتر از میانگین قرار دارد.
مشکل ناچیز
این ارقام مرگومیر تکاندهنده اما براساس دادههایی اقتصادی است که VSL (ارزش آماری زندگی انسان) نام دارد و از چندین دهه پیش بهکار برده میشود. بدین ترتیب وزارت حملونقل آمریکا ارزش آماری زندگی یک آمریکایی را 9.1 میلیون دلار برآورد کرده است. از این آمار میتوان هزینه تصادفات منجر به مرگ را استخراج کرد. بیمه نیز از این شاخص برای برآورد کردن هزینه بیمه زندگی استفاده میکند. الیویه شانل توضیح میدهد: «VSL با طرح این پرسش از افراد که «چه اندازه میتوانند برای جلوگیری از مرگ زودرس هزینه پرداخت کنند؟» و سپس با در نظر گرفتن سطح زندگی آنها در کشورشان، محاسبه میشود.» این شاخص انتقادهای زیادی به دنبال داشته است. ترودی آن کامرون، اقتصاددان آمریکایی در مطالعهای در مورد این مفهوم یادآور میشود: «در سال 2009 هنگامی که آژانس محیطزیست در آمریکا تصمیم به کاهش دادن VSL میگیرد، مردم آمریکا از اینکه کارمندان دولت اینچنین میتوانند در مورد ارزش زندگی انسان تصمیم بگیرند شوکه شده بودند.»
با این حال این میتواند مشکل ناچیزی باشد. الیویه شانل یادآور میشود: «در گذشته ارزش اقتصادی یک فرد بر پایه آنچه بهدست میآورد محاسبه میشد و همینطور سالهایی که صرف کمک به اقتصاد کرده بود، به این شرط که از پا در نمیآمد.» واضح است که با این وصف کودکان و بازنشستگان از لحاظ اقتصادی تقریبا هیچ ارزشی نداشتند.
آیا این ارقام با تولید ناخالص داخلی قابل مقایسه است؟
بنابراین روش محاسبه سازمان بهداشت جهانی برای ارزیابی تاثیر اقتصادی آلودگی هوا بر اروپا از سنتیترین روشهاست. ولی سازمان جهانی پا را از این هم فراتر گذاشته و این هزینه اقتصادی را به تولید ناخالص داخلی کشورهای اروپایی ارتباط داده است. از نظر ارائهدهندگان این گزارش این یک میلیارد و 600 میلیون دلار، تقریبا معادل یکدهم تولید ناخالص داخلی اروپاست و برای برخی از کشورها این هزینه از 20 درصد تولید ناخالص داخلی آنها تجاوز میکند. این مقایسه روش سازمان بهداشت جهانی برای تحت تاثیر قرار دادن افکار است که همه را راضی نمیکند. الیویه شانل با طرح جزییات میگوید: «مقایسه میان هزینه مرگومیر زودرس و ثروت کشورها قابل پذیرش است ولی من آن را لزوما مرتبط نمیدانم.» ارزیابی هر کس از آنچه آمادگی دارد برای زنده ماندن بپردازد، دادهای ملموس و عینی نیست که بهراحتی بتوان با تولید ناخالص داخلی مقایسه کرد. این اقتصاددان اشاره میکند: «علاوه بر همه اینها ارزیابی میشود که 10 درصد از این مبلغ، به بیمهها و بیمارستانها اختصاص دارد.» وزنه اقتصادی سنگینی که راحتتر میتوان آن را با تولید ناخالص داخلی که به 160 میلیارد دلار افزایش خواهد یافت، مقایسه کرد.