آیا سرانجام روی زخم یکشنبه سیاه بسته شده است؟ آیا بازار بورس اوراق بهادار تهران شرایط لازم برای جذب سرمایه را کسب کرده است؟ آیا سرمایهگذاری امروز در این بازار، حرکت اقتصادی سالمی محسوب میشود؟ آیا بار دیگر بازار، چهره اقبال عمومی را خواهد دید؟
پرسشهای از این نوع زیاد هستند. در این قبیل مسائل، یکی از روشهای متداول برای یافتن پاسخ، قرینهیابی است؛ به این معنا که باید تلاش خود را روی یافتن علائمی متمرکز کنیم که در صورت وجودشان احتمال رشد بازار حداکثر باشد، به این معنا که بهدنبال دلایل و مستندات کافی در جهت یافتن پاسخهایی با همگرایی بالا برای سوالات فوق باشیم. در حال حاضر پیششرطهای مورد نیاز برای رونق معاملات بورس به سه دسته کلی تقسیم میشوند: شرایط سیاسی، شرایط اقتصادی و استعداد بازار. زیر ذرهبین گذاشتن این شاخصهها میتواند نقش بسزایی در انجام یک فرصتسنجی دقیق ایفا کند.
با مطرحشدن مبحث تاثیر شرایط سیاسی بر بازار سرمایه، میتوان به مواردی از قبیل انتخابات ریاستجمهوری و مجلس شورای اسلامی، اخبار، وقایع و مصاحبه مسئولان سیاسی چه داخلی و چه خارجی و همچنین قراردادها و تحریمهای بینالمللی اشاره کرد. بیشک مهمترین عامل از این میان که بر اقتصاد کشور سایه افکنده چیزی نخواهد بود جز مناقشه هستهای ایران و 1+5، که نتایج حاصله تا سوم آذرماه از اثرگذارترین مواردی است که میتواند بر اقتصاد کشورمان تاثیر داشته باشد.
مسلما حصول توافقات و کاهش تحریمهای بینالمللی میتواند تاثیر فراوانی بر رشد اقتصادی و صنعتی کشورمان بگذارد، اما نکتهای که اخیرا کمرنگتر شده، باور این حقیقت است که چرخ اقتصاد کشورمان با وجود تحریمها، به هر صورت ممکن در تمام این سالها چرخیدهاند. اما در شرایط فعلی و با در نظر داشتن رغبت کافی طرفین این مذاکرات، میتوان به آینده مذاکرات و متعاقبا به تاثیر مثبت آن بر بازار سرمایه امیدوار بود. همچنین نمیتوان از اثرگذاری نتایج انتخابات مجلس شورای اسلامی بر بازار سرمایه غافل ماند. در حوزه اقتصاد نیز عواملی همچون نرخ ارز، نرخ بهره، نرخ تورم، نرخ مالیات، سیاستهای پولی و مالی بانک مرکزی، نحوه تخصیص بودجه، نرخ بازدهی بازارهای موازی از جمله مواردی هستند که میتوانند بر رونق بازار سرمایه تاثیرگذار باشند.
در بین عوامل مذکور، ثبات حاکمشده در نرخ ارز و عدم رونق در بازارهای موازی همچون طلا، ارز و بازار مسکن و گمانهزنیها بر کاهش نرخ بهره از یک طرف و ابهام در نحوه تخصیص بودجه سال 1394 میتوانند دلایلی برای امیدوارشدن به آینده بازار باشند. در این میان، مهمترین موضوع استعداد بازار سرمایه است. سوال اساسی این است که آیا بازار بورس اوراق بهادار تهران ظرفیت رشد و رونق دوباره را دارد؟ برای یافتن این پاسخ این پرسش باید اندکی عمیقتر به بازار نگاه کنیم.
بیست و یکم مردادماه 1391 نقطه آغاز سیر صعودی بازار بورس اوراق بهادار تهران بود؛ صعودی که تا شانزدهم دی ماه 1392 ادامه پیدا کرد. طی این 333 روز معاملاتی، شاخص کل 65984 واحد رشد کرد. پس از آن بازار وارد فاز اصلاحی شد و طی این اصلاح شاخص 19546 واحد نزول کرده و به عدد 70178 رسید. به زبان دیگر شاخص کل حدود 30درصد از حرکت صعودی خود را اصلاح کرد. این میزان اصلاح میتواند بستر مناسبی برای رشد مجدد را مهیا کند.
از طرفی، در مقایسه با سالهای گذشته، چشمانداز داخلی شرکتهای فعال در بازار بهبود چشمگیری یافته است؛ به آن معنا که بهصورت کلی شرکتهای که زیان ده به سمت سودسازی در حرکت هستند و گزارشهای مالی شرکتهای سودده حاکی از پویایی بیشتر این شرکتها که ناشی از ثبات کشور است، حکایت دارد.
بهصورت کلی به نظر میرسد بستر مناسبی برای رشد و تعالی صنعت و اقتصاد کشور فراهم شده است؛ و این موج به وجود آماده میتواند بهصورت مستقیم بر رونق بازار سرمایه تاثیر بگذارد. با مفروض داشتن آنچه گفته شد، نگاه تخصصی به شاخص کل بازار بورس اوراق بهادار، بررسی احتمالات صعود و کیفیت و کمیت آن میتواند کمک بزرگی به تصمیمگیری در مورد معامله در این بازار بکند.