در حالی بررسی برنامه ششم توسعه به مجلس دهم موکول شده است که همواره و بهخصوص در سالهای اخیر، اجرای برنامههای توسعهای و میزان تحقق اهداف مندرج در آنها با اما و اگرها و تردیدهای بسیاری مواجه بوده است. اما در شرایطی که برخی معتقدند باید دولت و مجلس به سمتی بروند که کلیات طولانیمدت را تهیه و تدوین و سپس بر مبنای آن جزییات برنامههای پنج ساله براساس منابع و امکانات را تعیین کنند، برخی دیگر بر این باورند که سند چشمانداز توسعه 1404 میتواند مبنای این موضوع قرار بگیرد.
البته از آنجا که اهداف مندرج در سند چشمانداز توسعه تاکنون محقق نشده است، قاعدتا نمیتوان انتظار داشت که پنج برنامه توسعهای هم راه به جایی برده باشد و اهداف مندرج در آنها به خصوص در مورد برنامههای چهارم و پنجم توسعه دور از دسترس باقی مانده و بعید نیست که این اتفاق در مورد اهداف برنامه ششم هم بیفتد.
حال سوال این است که اصولا اگر قرار است برنامههای توسعهای عملیاتی نشود، چه اصراری به تصویب آنها وجود دارد و با توجه به مشکلات به وجود آمده باید در مورد تدوین برنامههای توسعه به چه سمتی حرکت کنیم؟ «فرصت امروز» در این گزارش موضوعات مذکور را بررسی کرده است.
***
محمدرضا بهرامن:
عدم موفقیت برنامههای توسعه را عارضهیابی کنیم
محمدرضا بهرامن، عضو هیأت نمایندگان اتاقبازرگانی تهران معتقد است که در آستانه بررسی برنامه ششم توسعه باید این موضوع را بررسی کنیم که برای رسیدن به اهداف برنامه توسعه آیا توانستهایم و میتوانیم از تمام مزیتهای کشور استفاده کنیم یا خیر؟
برخی معتقدند که ما در مورد سند چشمانداز توسعه حرکت رو به جلو نداشتهایم و بنابراین در چنین شرایطی نمیتوانیم در مورد توسعه و بررسی و تصویب برنامه ششم توسعه صحبت کنیم. نظر شما در رابطه با این موضوع چیست؟
برنامههای توسعهای در کلیه جوامع تعریف میشود و بر مبنای آن برنامههای میانمدت هم برای رسیدن به اهداف توسعهای مشخص میشود و معمولا کشورها بر پایه فرصتهای اقتصادی سیاستهای داخلی و خارجی خود را تهیه، تدوین و پیگیری میکنند تا به اهداف و برنامههای اصلی دست پیدا کنند. قاعدتا اگر ما سند چشمانداز 1404 را نداشتیم نمیتوانستیم برنامههای کوتاهمدت و میانمدت را تدوین کنیم.
ما برای رسیدن به اهداف مندرج در سند چشمانداز هفت برنامه توسعه را مشخص کردهایم و با طی کردن این برنامهها باید به ایران 1404 برسیم، اما به این اهداف نرسیدهایم و حال باید این موضوع را بررسی کنیم که چرا این اتفاق رخ داده است و براساس آن راهکارهایی را تدوین کنیم.
البته قاعدتا به دلیل تحریمهایی که بر کشور ما تحمیل شد، عملاً در برنامه پنجم توسعه موفقیتی کسب نکردیم و در مورد برنامه چهارم توسعه هم همینطور بود. البته در برنامه سوم توسعه توانستیم به برخی اهداف اصلی دست پیدا کنیم. در چنین شرایطی باید این موضوع را بررسی کنیم که برای رسیدن به اهداف برنامه توسعه آیا توانستهایم و میتوانیم از تمام مزیتهای کشور استفاده کنیم یا خیر.
پس معتقدید که یکی از دلایل اجرایی نشدن کامل برنامههای چهارم و پنجم توسعه این است که بدون توجه به تحریمها تدوین و تصویب شد؟
بله، ما باید برنامه پنجم توسعه را با توجه به موضوع تحریمها تهیه و تدوین میکردیم و این موضوع را لحاظ میکردیم که با توجه به وجود تحریمها باید چه اقداماتی را انجام دهیم. از آنجا که این کار را انجام ندادیم، در دوران افزایش قیمت جهانی نفت، حتی نتوانستیم از درآمدهای کلان نفتی که عاید کشور شد برای سرمایهگذاری در امور زیربنایی به درستی استفاده کنیم.
برخی کارشناسان اعتقاد دارند که با توجه به کمبود شدید بودجه عمرانی اصولا بررسی و تصویب برنامه ششم توسعه بیمعنی است و صحبت کردن از توسعه معنایی ندارد. در عین حال اجرای ناقص برنامههای چهارم و پنجم توسعه مسئله را تشدید میکند. نظر شما در رابطه با این موضوع چیست؟
من هم این موضوع را قبول دارم اما باید عارضهیابی و علل این موضوع را بررسی کنیم، اما هدف کلی را فراموش نکنیم. ما باید به برنامههایی که رفاه مردم در آن لحاظ شده است، دست پیدا کنیم و اگر نرسیم نسبت به سایر جوامع عقب خواهیم بود. برنامه برای توسعه نوشته میشود و ما باید مشکلاتی مانند اشتغال را در برنامههای توسعه حل کنیم و اصولا بدون برنامه و هیجانی نمیتوان کاری انجام داد.
***
مجیدرضا حریری:
سند استراتژیک برای توسعه اقتصادی تهیه شود
مجیدرضا حریری، عضو اتاق بازرگانی ایران و فعال اقتصادی معتقد است که پیش از تصویب برنامه ششم توسعه باید یک سند استراتژیک برای توسعه اقتصادی ملی تهیه و در آن سند مشخص کنیم که میخواهیم به چه اهدافی دست پیدا کنیم.
نظر برخی از کارشناسان و فعالان بخشخصوصی این است که باید یک برنامه کلی طولانی مدت اتخاذ شود و برنامههای توسعه بر مبنای آن و با توجه به منابع و امکانات تهیه و تدوین شود. به نظر شما این موضوع چقدر در کشور ما شدنی است؟
آنچه تجربه ما در پنج برنامه قبلی نشان میدهد این است که هیچگاه این برنامهها محقق نشده است و اینکه صرفا برنامه توسعهای نوشته شود و بعد از اتمام اجرا گفته شود که 60 درصد آن در بهترین حالت 70 درصد آن محقق شده است، راه به جایی نمیبرد. برنامه این است که اگر نوشته شد با به اضافه و منهای 2، 3 درصد بتوانیم به اهداف پیشبینی شده دست پیدا کنیم.
پس به زعم شما دوران این نوع برنامهریزیها تمام شده است و باید جایگزینهایی برای این شکل از برنامهریزی در نظر گرفته شود؟
برنامههای توسعهای که ما مینویسیم تنها برنامههای اقتصادی نیست و توسعه فرهنگی و اجتماعی هم در آن لحاظ میشود. قاعدتا تاکنون هم این برنامهها موفق نشده است. بنابراین باید فکر کنیم که اگر این برنامهها محقق نشده است، باید چه اقداماتی انجام داد و راه اینکه اقتصادی داشته باشیم که روی روال بیفتد، چیست.
به نظر من تعیین اهداف بلندمدت و سمتگیری اقتصاد میتواند ما را بهتر از این برنامههای پنج ساله پیش ببرد. ما باید اول یک سند استراتژیک برای توسعه اقتصادی ملی تهیه کنیم و در آن سند مشخص سازیم که میخواهیم به چه اهدافی دست پیدا کنیم. البته اهداف هم باید قابل اندازهگیری و قابل سنجش باشد.
چنانچه این سند استراتژیک که به آن اشاره میکنید، تهیه و تدوین شود، چه اتفاقاتی رخ خواهد داد؟
اگر سند توسعه استراتژیک اقتصادی را تهیه و تدوین کنیم و درباره جزییات آن و نحوه اجرا هم فکر کنیم و سپس بودجهها را براساس مقاطع زمانیکه تعریف میکنیم، تعیین کنیم، بسیار مناسب خواهد بود.
روشی که تاکنون در پیش گرفتهایم، درست نبوده و جواب نگرفتهایم. ما در 25 سال اخیر نتوانستهایم هیچکدام از برنامههای توسعه را بیش از 80 درصد اجرایی کنیم. بنابراین به نظر میآید باید حتما در راهبردهای اقتصادی تجدیدنظر اساسی کنیم و به سمتی برویم که بتوانیم امور خود را پیش ببریم.
قاعدتاً تجدید نظر در راهبردهای اقتصادی باید از طرف دولت و مجلس و هم بخش خصوصی انجام شود. نظر شما در رابطه با این موضوع چیست؟
بخشهایی از وظایف، حاکمیتی است و به دولت و مجلس مربوط میشود. این در حالی است که در تصمیمگیریهای اقتصادی باید نظرات بخشخصوصی اعمال شود و در حوزه اجرا، دولت امور را به بخشخصوصی واگذار کند. اصولا قرار نیست که بخشهایی از اقتصاد بتوانند به تنهایی تصمیمگیریهای کلان اقتصادی را انجام دهند.
***
جمشید پژویان:
چند استراتژی عملیاتی را جایگزین برنامه ششم کنیم
جمشید پژویان، کارشناس اقتصادی معتقد است بهتر این است که به جای تهیه و تدوین برنامه ششم توسعه حداقل دو یا سه استراتژی را در نظر بگیریم و تلاش کنیم که به آنها دست پیدا کنیم.
موضوعی که بخشخصوصی چند سال پیش پیشنهاد داد اما به آن توجه نشد این بود که کلیات طولانیمدت برنامهای تعیین شود و جزییات برنامههای پنج ساله بر مبنای این کلیات و امکانات و منابعی که در اختیار داریم، تدوین شود. به نظر شما دولت و مجلس در تهیه و تدوین برنامههای توسعهای باید به کدام سمت حرکت کنند؟
از زمانیکه سند چشمانداز 20 ساله تهیه و تدوین شد، ما هم باید همین کار را انجام میدادیم. اما نکته بسیار اساسی این است که ما فقط واژگان و انواع برنامه را درست میکنیم ولی در عمل صفر هستیم. در واقع از نظر توانایی، مدیریت و سیاستگذاری و اینکه خودمان را به هدف برسانیم، در آخرین رتبههای دنیا قرار داریم. به همین دلیل است که با این همه منابع در حال حاضر در اینجا ایستادهایم.
با این تفاسیر در مورد برنامه ششم توسعه هم وضعیت همین خواهد بود و از همین رو دولت و مجلس باید در ابتدا این رویه را اصلاح کنند.
بنابراین تلقی شما این است که به برنامه سند چشمانداز هم توجهی نداشتهایم؟
بله، نداشتهایم. ما نسبت به زمانیکه سند را تهیه و تدوین کردیم و قرار بود در منطقه اول باشیم، چندین پله عقب رفتهایم پس چگونه میتوانیم بگوییم که در سند چشمانداز موفق بودهایم. برای اینکه فقط کارمان این است که یک سندی را تهیه و تبدیل به یک کتاب کنیم و در گوشهای بگذاریم و تماشا کنیم وگرنه هیچ نقشه راهی که بخواهد ما را به آن اهداف برساند، طراحی نکردهایم.
قاعدتا به همین دلیل است که نتوانستهایم برنامههای چهارم و پنجم توسعه را بهطور کامل اجرایی کنیم؟
این عدم موفقیت فقط محدود به برنامههای چهارم و پنجم توسعه نیست. برنامههای توسعهای قبل از انقلاب و پس از انقلاب موفق نبوده است. ما یک مورد موفقیت حتی نداریم و این روند ادامه خواهد داشت تا زمانیکه اشکال اساسی که به آن اشاره کردم برطرف نشود.
یعنی تا زمانیکه گروههای مختلف از این سیاست بازیها و خودخواهیهایی که دارند و سر پول و قدرت با هم میجنگند، دست بردارند و به فکر مردم باشند. آن هم اتفاق نخواهد افتاد تا زمانیکه مردم به فکر خود باشند و آن هم عملی نخواهد شد تا زمانیکه رسانهها با مردم باشند به جای اینکه با گروههای سیاسی همراه باشند.
نکتهای که وجود دارد این است که در حالحاضر بودجه چندانی برای پروژههای عمرانی وجود ندارد و برخی معتقدند که در این شرایط صحبت از بررسی برنامه ششم توسعه معنایی ندارد. تلقی شما از این موضوع چیست؟
بله، متأسفانه با رویهای که در پیش گرفتهایم، روزبهروز هم وضعیتمان بدتر خواهد شد. جای بسیار تاسف است که در مدتی که تمام امکانات را در اختیار داشتیم قادر نبودیم یک قدم به جلو برداریم. در تمام این سالها گامهای ما به سمت عقب بوده است و اکنون که از طرف منابع بهشدت تهدید میشویم، این انتظار میرود که مجددا در قالب برنامه ششم به سمت جلو حرکت کنیم.
پس تصور شما این است زمانیکه نمیتوانیم برنامهای را عملیاتی کنیم، اصلا فایدهای ندارد که بخواهیم آن را بررسی و تصویب کنیم؟
اصلا فایدهای ندارد. به نظر من بهتر این است که حداقل دو یا سه استراتژی را در نظر بگیریم و تلاش کنیم که به آنها دست پیدا کنیم.
ارتباط با نویسنده: elmira.akrami@gmail.com