تحولات در ساختار روابط بینالملل غیرقابل پیشبینی است. سرعت وقوع این تحولات بسیار زیاد است طوریکه میتواند بسیار سریع از یک مرحله به مرحله دیگر وارد شود. بهعنوان مثال این روابط میتواند در مدتزمان بسیار کوتاهی از فاز همکاری به وضعیت تقابل و درگیری و بالعکس وارد شود. جدیدترین تغییر در نظام روابط بینالملل روابط حسنه ایران و غرب است که منشأ آن توافق موقت ایران و کشورهای 1 + 5 در نوامبر سال 2013 در ژنو بر سر برنامه هستهای ایران است. در همین راستا اخیرا و پس از امضای تفاهم هستهای در لوزان سوییس، اتحادیه اروپا اعلام کرد که در صورت امضای توافق نهایی و پایبندی ایران به تعهدات خود تحریمهای اعمال شده بر صنعت نفت و گاز این کشور را لغو خواهد کرد.
براساس اطلاعات اداره انرژی آمریکا، ایران دومین کشور دارنده ذخایر گاز طبیعی در جهان به شمار میرود. گفتنی است ایران از سال 2009 میلادی اقدام به تکمیل و بهرهبرداری از فازهای مختلف میدان گازی پارس جنوبی کرده است. علاوهبراین مقادیر قابلتوجهی گاز طبیعی نیز در آبهای دریای خزر وجود دارد که با توجه به قرار داشتن این منابع در عمق هزار متری ایران به دلیل عدم برخورداری از تکنولوژی لازم جهت استخراج این منابع گازی هنوز مورد بهرهبرداری قرار نگرفته است. حال چشمانداز توافق نهایی میان ایران و شش قدرت جهانی و لغو تحریمها درها را برای صادرات ذخایر عظیم گاز ایران به اروپا باز میکند.
مشارکت ایران در پروژه کریدور گازی جنوبی
دولت ایران بارها اعلام آمادگی کرده تا ذخایر گاز خود را از داخل مرزهای این کشور به اروپا صادر کند. این مشارکت پیش از این قرار بود تا از طریق خط لوله نابوکو محقق شود که با ملغی شدن این پروژه امکان صادرات گاز ایران از این طریق امکانپذیر نیست. گفتنی است که یک شاخه از پروژه خط لوله نابوکو قرار بود تا از مرز ترکیه و ایران شروع شده و ذخایر گاز ایران، ترکمنستان و آذربایجان را به اروپا انتقال دهد. با این همه ایالات متحده و اتحادیه اروپا با اعمال تحریمهای یکجانبه علیه ایران موجبات خروج شرکتهای انرژی اروپایی را از ایران فراهم آورده و احتمال همکاری ایران در پروژه کریدور گازی جنوبی را به حداقل رساند. تحریمهای اعمال شده علیه ایران نهتنها موجب کنارهگیری شرکای پروژه نابوکو از دریافت گاز ایران از طریق این پروژه شد بلکه حاضر به انتقال گاز ترکمنستان از طریق خاک ایران به اروپا نیز نشدند.
در همین رابطه تحریمهای اعمال شده توسط آمریکا و اتحادیه اروپا و چگونگی اعمال آنها موجب افزایش نگرانیها در مورد بهرهبرداری از میدان گازی شاهدنیز که 10درصد از این کنسرسیوم به شرکت نفتیران از شرکتهای تابعه شرکت ملی نفت ایران تعلق دارد شده است چراکه طبق اعلام مقامات آمریکایی این کشور شرکتهایی را که با ایران معامله کنند مجازات خواهد کرد. با این حال رایزنیهای گسترده در بروکسل و لندن سبب شد تا پروژه میدان گازی شاهدنیز از سازوکار تحریمهای آمریکا معاف شده و به فعالیت خود ادامه دهد. در همین رابطه کنگره آمریکا با تصویب قانونی اجازه داد تا برخی پروژههای گازی خاص از شمول تحریمهای ایران خارج شده تا اتحادیه اروپا با انتقال گاز جمهوری آذربایجان به ترکیه و سپس اروپا از وابستگی خود به گاز روسیه بکاهد.
در این بین ایران که این روزها در حال انجام مذاکرات هستهای با شش قدرت عمده جهانی است در صورت لغو تحریمها راههای زیادی برای انتقال گاز به اروپا در اختیار دارد. یکی از این راهها احداث خط لوله میان ایران، ترکیه و یونان و سپس انتقال گاز به اروپا یا انتقال گاز از طریق ترکیه، یونان و ایتالیا با استفاده از خط لوله ترنس آناتولی و همچنین خط لوله ترنس آدریاتیک شامل یونان و بلغارستان و درنهایت خط لوله لونیان آدریاتیک از طریق انتقال گاز به بلغارستان و استفاده از زیرساختهای موجود در جنوب شرق اروپاست.
در همین رابطه شرکت ملی نفت آذربایجان SOCAR مشارکت ایران در پروژه TANAP و احتمال انتقال گاز ایران از طریق این خط لوله را رد نکرده است. مدیرعامل این شرکت یعنی روناگ عبداللهیف در این زمینه میگوید: «پس از رفع تحریمهای ایران پیشنهادهایی را که برای خرید بخشی از سهام ما در پروژه TANAP ارائه شود بررسی خواهیم کرد.» این درحالی است که شرکت SOCAR پیشتر اعلام کرده است که دستکم 50 درصد از سهام پروژه TANAP را در اختیار خواهد داشت و این بدان معناست که 8 درصد از سهام 58 درصدی این شرکت در این پروژه میتواند به یک سهامدار جدید فروخته شود.
تانر یلدیز، وزیر انرژی ترکیه نیز در این رابطه افزود: «امکان مشارکت ایران در پروژه TANAP درصورتیکه شرایط اقتصادی و تجاری مورد نیاز محقق شود وجود خواهد داشت.» در ادامه لیزا گیورت مدیر ارتباطات پروژه خط لوله ترنس آدریاتیک که به اختصار TAP نامیده میشود اعلام کرد: «پروژه TAP آمادگی پذیرش سهامدار جدید را دارد. این اظهارنظر به این معنی است که در صورت لغو تحریمهای ایران این کشور میتواند در پروژه TAP نیز مشارکت داشته باشد. در این میان باتوجه به افزایش ظرفیت پروژه TANAP از 16 به 24 میلیارد مترمکعب در سال 2023 و 31 میلیارد مترمکعب در سال 2026 میلادی و همچنین افزایش ظرفیت انتقال گاز پروژه TAP نیز از 10 به 20 میلیارد مترمکعب و تصمیم اخیر کمیسیون اروپا مبنی بر اختصاص 50 درصد از کل پروژه TAP برای مشارکتکننده سوم این امکان را برای ایران فراهم میکند تا با پیوستن به این پروژهها ذخایر عظیم گاز طبیعی خود را به اروپا صادر کند.
بنابراین این امکان وجود دارد که ایران در قبال لغو تحریمها در پروژه کریدور گازی جنوبی مشارکت کرده و از این طریق موجبات ایجاد تنوع در منابع گاز این پروژه و کاهش وابستگی به گاز روسیه فراهم شود. چراکه هم اتحادیه اروپا و هم جمهوری آذربایجان دریافتهاند کریدور گازی جنوبی که شامل خط لوله قفقاز جنوبی، خط لوله ترنس آناتولی و خط لوله ترنس آدریاتیک میشود در حال حاضر تنها وابسته به منابع گاز جمهوری آذربایجان است. در این بین با در نظر گرفتن حجم گاز صادراتی روسیه و همچنین صادرات بالقوه گاز از طریق ترکیش استریم به اروپا منابع گازی آذربایجان بهتنهایی برای تامین انرژی مورد نیاز اروپا کافی نیست. آنچه مشخص است بدون مشارکت ایران در پروژه کریدور گازی جنوبی این پروژه در آینده با کمبود منابع گازی مورد نیاز مواجه خواهد شد. در این رابطه و براساس گزارش شرکت BP در سال 2014 میلادی ذخایر گاز ایران 33 تریلیون و 800 میلیارد مترمکعب برآورد میشود درحالیکه حجم کل ذخایر گاز جمهوری آذربایجان 2 تریلیون و 800 میلیارد مترمکعب است که این موضوع بیش از پیش ضرورت مشارکت ایران در این پروژه را برجسته میکند.
چالشهای پیشروی انتقال گاز ایران به اروپا
با این وجود هنوز مشخص نیست که آیا ایران میتواند حجم وسیع و قابل توجهی از منابع گازی وسیع خود را از طریق پروژه کریدور گازی جنوبی به اروپا صادر کند یا خیر. به منظور ارائه یک تصویر واضحتر این موانع و چالشها را به چهار بخش تقسیم میکنیم:
اول از همه حتی اگر کمیسیون اتحادیه اروپا 50 درصد از کل ظرفیت خط لوله TAP را برای واگذاری به شریکسوم درنظر گرفته باشد، کل ظرفیت ابتدایی خط لوله TAP و خط لوله TANAP در 25 سال آینده و براساس موافقتنامهای که میان آذربایجان و اتحادیه اروپا امضا شده است توسط باکو تامین خواهد شد. بنابراین درحالیکه آذربایجان مشتری گاز خود را یافته و در حال توسعه زیرساختها جهت صادرات منابع گاز طبیعی خود به مشتریانش است ایران هنوز در پیدا کردن مشتریان بالقوه ذخایر گاز طبیعی خود ناکام بوده و در نتیجه هنوز یک چارچوب قانونی خاص برای انتقال گاز ایران به اروپا وجود ندارد.
دوم آنکه مشارکت ایران در پروژه TANAP بهمعنای صادرات فوری گاز ایران از طریق این خط لوله به محض پیوستن تهران به این کنسرسیوم نیست. زیرا از آنجا که در پروژه توسعه میدان گازی شاهدنیز به واسطه سهم 10 درصدی شرکت نفتیران از این پروژه ایران تنها قادر خواهد بود در انتقال گاز آذربایجان در ظرفیت ابتدایی هر دو پروژه TAP و TANAP مشارکت داشته باشد.
نکته سوم در این زمینه برنامهریزی ایران برای انتقال حجم وسیعی از گاز طبیعی به اروپا پس از افزایش ظرفیت انتقال گاز دو خط لوله TAP و TANAP است بنابراین مشتریان بالقوه گاز ایران به زیرساختهایی متناسب با حجم گاز صادراتی از ایران نیاز خواهند داشت. در این صورت ایران میتواند اقدام به احیای خط لوله نابوکو- وست که ظرفیت ابتدایی آن 20 میلیارد مترمکعب بود کرده و از این طریق گاز صادراتی خود را به اروپا منتقل کند. چهارم، با توجه به خسارتهای تحریمهای اعمال شده بر صنعت نفت و گاز ایران نظیر تاخیر در راهاندازی و توسعه میادین گازی این کشور در خلیجفارس و افزایش بیرویه مصرف گاز در ایران، تهران به منظور آمادهسازی زیرساختهای خود برای صادرات گاز خود به اروپا و احداث خط لولههای جدید و توسعه میادین گازی به پنج تا شش سال زمان نیاز دارد.
موضوع دیگری که میتواند مانعی بر سر صادرات گاز ایران به اروپا باشد بحث قیمتگذاری است. تهران هر هزار مترمکعب گاز صادراتی خود به ترکیه را 495 دلار قیمتگذاری کرده که این میزان از قیمت 425 دلاری روسیه و 335 دلاری آذربایجان بیشتر است. با توجه به این موضوع قیمت گاز طبیعی ایران با در نظر گرفتن مخارج انتقال آن به اروپا برای مصرفکنندگان اروپایی مبهم و نامعلوم است. گذشته از موضوع قیمتگذاری، صادرات گاز ایران به جنوب شرقی اروپا از مسیر ترکیه به ضرر خط لوله انتقال گاز روسیه به جنوب اروپا از طریق ترکیه و بازارهای بالقوه آن خواهد بود. چراکه به محض لغو تحریمها، ایران و روسیه در زمینه حجم گاز صادراتی و ایجاد تنوع در بازار انرژی به رقبای جدی یکدیگر بدل خواهند شد.
گفتنی است مشارکت ایران در پروژه کریدور گازی جنوبی میتواند به تضعیف تسلط روسیه در جنوب شرقی اروپا بینجامد. حضور ایران در عین حال که میتواند موجب ایجاد تنوع در بازار انرژی اروپا شود تهدیدی برای صادرات گاز روسیه بوده و شرکت گازپروم تمایلی برای حضور یک صادرکننده انرژی بزرگ دیگر در اروپا ندارد.
مسیرهای جایگزین برای انتقال گاز ایران به اروپا
در نوامبر سال 2008 میلادی ایران و ترکیه موافقتنامهای را به امضا رساندند که براساس آن شرکت ترکیهای TPAO موظف میشود تا خط لولهای به طول 5 هزار کیلومتر به منظور انتقال گاز ایران به ترکیه و سپس اروپا احداث کند. این پروژه در صورت تحقق ظرفیت انتقال 35 میلیارد مترمکعب از گاز ایران را از طریق ترکیه به اروپا داراست. لازم به ذکر است که احداث این خط لوله که به اختصار آن را ITE مینامند میتواند نقش بسیار مهمی در انتقال گاز ایران به اروپا داشته باشد که به دلیل تحریمهای اعمال شده علیه ایران تاکنون به تاخیر افتاده است. بخش ترکیهای این خط لوله از مرز ایران و ترکیه آغاز و به منطقه ایپسالا در مرز ترکیه و یونان جایی که قرار است خط لولههای ترکیش استریم و TANAP نیز به آن برسند منتهی میشود. خط لوله ITE از مرز ترکیه شروع شده و از طریق خاک یونان به ایتالیا رسیده و سپس در آنجا به دو بخش تقسیم میشود. بخش شمالی آن به آلمان، اتریش و سوییس و بخش جنوبی آن تا فرانسه و اسپانیا امتداد خواهد یافت. گفتنی است با عملیاتی شدن خط لوله ITE ایران دیگر تنها به خط لوله تبریز - آنکارا که هماکنون با 70 تا 75 درصد از ظرفیت خود فعالیت میکند برای افزایش حجم صادرات خود متکی نخواهد بود. نکته قابل توجه در این میان آن است که درصورتیکه ایران امکان صادرات گاز خود از طریق خط لوله TANAP را داشته باشد دیگر نیاز چندانی به خط لوله ITE نخواهد داشت چراکه در صورت مشارکت تهران در TANAP خط لوله ITE به خط لولهای با ظرفیت بلا استفاده بدل خواهد شد.
علاوه بر موارد مذکور در بالا موقعیت جغرافیایی ایران و خط ساحلی طولانی این کشور در خلیجفارس و میادین گازی که در دریا واقع شدهاند این امکان را برای تهران فراهم میکند تا با توسعه و بهبود زیرساختهای LNG خود در خلیجفارس در بازار جذاب صادرات گاز مایع LNG حضور داشته باشد. موضوع دیگری که میتوان به آن اشاره کرد پروژه خط لوله انتقال گاز ایران به پاکستان و هند است که آن هم به دلیل تحریمها و مشکلات مالی با وقفه روبهرو بوده و در صورت لغو تحریمهای اعمال شده علیه ایران این پروژه نیز میتواند عملیاتی شود. خط لوله جدید ایران – عراق – سوریه که میتواند گاز ایران را به سواحل مدیترانه برساند گزینه دیگری است که تهران میتواند از آن جهت صادرات گاز خود به اروپا استفاده کند، هرچند این موضوع به دلیل بیثباتی و جنگ داخلی در عراق و سوریه بسیار دور از ذهن به نظر میرسد.
نتیجهگیری
اتحادیه اروپا به دنبال منابع و مسیرهای جایگزین انتقال گاز به منظور کاهش وابستگی به انرژی روسیه است. تفاهم هستهای اخیر میان ایران و شش قدرت عمده جهانی بر سر برنامه هستهای این کشور و احتمال لغو تحریمهای وضع شده بر صنعت نفت و گاز ایران همزمان شده است با بحران اوکراین و وخامت روزافزون روابط روسیه با غرب، منتفی شدن پروژه خط لوله ساوتاستریم و عملیاتی شدن خط لوله ترکیش استریم که گاز روسیه را از طریق خاک ترکیه به جنوب اروپا میرساند. این اتفاقات فرصتی تاریخی برای دارنده دومین ذخایر گاز طبیعی در جهان یعنی ایران فراهم میکند تا بتواند وارد بازار انرژی اروپا شده و با صادرات گاز خود به اروپا موجبات کاهش وابستگی اتحادیه اروپا به گاز روسیه را فراهم آورد. ایران و کشورهای 1 + 5 توافق کردهاند تا در 30 ژوئن سال 2015 میلادی توافق جامع هستهای را به امضا برسانند.
این در حالی است که حسن روحانی رییسجمهور این کشور پیشتر اعلام کرده است که کشورش هیچ موافقتنامهای را امضا نمیکند مگر آنکه تمامی تحریمهای وضع شده علیه ایران لغو شود. بنابراین این یک فرآیند کوتاهمدت نخواهد بود و همانطور که در بالا گفته شد پس از لغو تمامی تحریمهای وضع شده علیه ایران این کشور به پنج تا شش سال زمان برای آمادهسازی بخش انرژی خود به منظور ورود به بازار انرژی اروپا و صادرات گاز خود به این اتحادیه نیاز خواهد داشت.