سه سال پیش در سفرهای استانی محمود احمدینژاد، دولت وقت مصوب کرد 34میلیارد تومان اعتبار برای جبران غرامت دکلبندان حادثه دیده در اختیار فرمانداری گلوگاه قرار گیرد. با گذشت سه سال از این مصوبه، فقط 14 میلیارد تومان اعتبار در اردیبهشت ماه امسال به حساب تامین اجتماعی واریز شد اما متاسفانه به دلیل نقص مدارک و نبود تشکل صنفی، بسیاری از دکلبندان نتوانستند از غرامت اختصاص یافته بهرهمند شوند.
دکلبندان هیچ صنف و اتحادیهای ندارند که از حقوق آنها در برابر پیمانکاران دفاع کند. گلوگاه آخرین شهر استان مازندران محل تمرکز دکلبندانی است که بسیاری از خطوط انتقال کشور و حتی پروژههای کشورهای همسایه، با تلاش آنها اجرایی شدهاست. حدود هشت تا 10 هزار دکلبند تحت پوشش فرمانداری گلوگاه فعالیت میکنند. برخی از دکلبندان به خاطر میآورند که از سالهای قبل از انقلاب در اجرای خطوط انتقال برق مشارکت داشتهاند.
در این راه البته خسارت زیادی را نیز متحمل شدهاند. بیش از 255 جانباخته و تعداد زیادی مجروح حاصل فعالیت آنها در پروژههای فوق توزیع برق است. دکلهای برق بین 30 تا 120 متر ارتفاع دارند. هر دکل از سه قسمت اصلی پی، بدنه فلزی، مقره و سیمکشی تشکیل شدهاست که اجرای آن نیز به گروههای مختلف کاری واگذار میشود. دکلبندان گلوگاهی عمدتا در قسمت ساخت بدنه فلزی و نصب سیم و مقره فعال هستند. عموما مناقصه واگذاری پروژههای انتقال پس از اعلام رسمی شرکتهای توزیع در روزنامههای کثیرالانتشار برگزار میشود.
طبیعی است که در مناقصهها شرکتهایی برنده خواهند شد که پایینترین قیمت را ارائه کنند. پس از آنکه یک شرکت برگ پروژه مناقصه را برد، آن را به شرکت کوچکتری واگذار میکند و در نهایت، یک پروژه انتقال پس از سه دست چرخیدن به کنتراتچی میرسد. کنتراتچی دکلبند باتجربهای است که کارگران فنی و تازه کار مورد نیاز یک پروژه انتقال برق را برای شرکتهای خصوصی طرف قرارداد با شرکتهای توزیع متشکل میکند. در این روند دکلبندانی که اغلب سواد کافی نداشته و از بسیاری قوانین مربوط به بیمه مطلع نیستند، همواره بیشترین زیان را در پروژههای اجرایی تحمل میکنند.
شهر دکلبندان به دنبال تشکیل تعاونی
گلوگاه را میتوان شهر دکلبندان نامید. پیدا کردن دکلبند در شهری مثل گلوگاه کار سادهای است، زیرا بیشتر مردم این شهر به دلیل نبود مشاغل دیگر به کار سخت دکلبندی روی آوردهاند. کافی است که به یکی از مغازههای شهر مراجعه کرده و از آنها درباره محل تجمع دکلبندان سوال کنید. مغازه شیرینی فروشی در میدان 22 بهمن گلوگاه، به محلی برای پیگیری مسائل حقوقی مرتبط با دکلبندان تبدیل شدهاست. به تازگی دکلبندان گلوگاهی دریافتهاند که با تشکیل صنف یا شرکت تعاونی بهتر میتوانند حقوحقوق خود را بگیرند.
عارف اسدی، یکی از دکلبندان شهر گلوگاه که در واقع از اعضای هیات موسس شرکت تعاونی دکلبندان نیز به شمار میرود به «فرصتامروز» میگوید که درخواست تشکیل تعاونی دکلبندان را در 10 تیرماه سال 93 در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به ثبت رسانده اما هنوز با درخواست آنها برای تشکیل صنف موافقت نشدهاست. وی معتقد است که نداشتن صنف سبب شده دکلبندان قادر به استیفای حقوق خود نباشند. اسدی بیان میکند که بسیاری از دکلبندان سواد کافی نداشته یا اینکه به قوانین بیمهای آشنایی ندارند. بیشتر آنها مجرد بوده و سرپرست والدین سالخورده خود هستند. به همین دلیل اگر در پروژهای دچار سانحه شوند، هیچ حقوقی به پدر و مادر پیر آنها تعلق نمیگیرد، زیرا آنها نمیدانستند که باید در قراردادهای بیمهای که کارفرما برای آنها تنظیم میکند، کفالت والدین نیز اعلام شود.
وی همچنین اضافه میکند که بسیاری از دکلبندان پس از حوادثی که منجر به شکستگی اعضا میشود فقط تا دو ماه بیمه بیکاری دریافت میکنند. این در حالی است که آنها مجبورند مدتها هزینههای کمرشکن درمان را تحمل کنند.
اجرای مناقصه بلای جان دکلبندان
اگرچه دو سالی است که بازار کار دکلبندان به دلیل توقف پروژههای انتقال، کساد شده اما از ابتدای امسال که فضای کسبوکار اندکی رونق گرفته، چهار نفر دیگر به جمع جانباختگان این صنف افزوده شدهاست. دلیل تلفات بالای صنعت دکلبندی از نظر نوروزعلی ملکمحمودی، برگزاری مناقصه برای واگذاری پروژههای انتقال است.
وی یکی از دکلبندان باسابقه بوده و علاوه بر اینکه خود از ناحیه دست و پا دچار آسیب شده، فرزندش را نیز سالها پیش از دست دادهاست. ملک محمودی به «فرصتامروز» میگوید که پروژهها به شرکتهایی واگذار میشود که کمترین قیمت را ارائه کنند. در نتیجه آنها نیز ابزار کار فرسوده در اختیار دکلبندان قرار میدهند که این مسئله حادثهساز است. وی اضافه میکند که کارفرمای دست دوم یا سوم، برای آنکه سود بیشتری ببرد از کارگران دکلبند به اندازه دو یا سه نفر کار میکشد. یعنی در روزهای پاییزی از ساعت چهار صبح تا هشت شب تا زمانی که چشم ببیند، از کارگر دکلبند کار میکشند. در نتیجه به دلیل خستگی بیش از حد کارگران، پیچومهرههای دکل به دقت بسته نمیشود. همین مسئله سبب میشود وقتی برای ادامه کار به روی دکل میروند، این پیچها باز شده و از ارتفاع بالا سقوط کنند. محمودی همچنین از شیوع اعتیاد بین دکلبندان خبر میدهد زیرا آنها به دلیل فرار از فشار کار، مجبور میشوند به مواد مخدر روی بیاورند.
مصوبهای که اجرایی نشد
کارگران دکلبند روزانه بین 30 تا 180 هزار تومان حقوق دریافت میکنند. اما این رقم در پروژههای داخلی و خارجی برای آنها تقریبا یکسان است. در بیشتر موارد کارگاهها بیمه تمام حادثه نمیشوند و اگر مشکلی برای آنها پیش بیاید، کسی پاسخگو نیست. به همین دلیل سه سال قبل محمود احمدینژاد در یکی از سفرهای استانی خود مبلغ 38 میلیارد تومان برای جبران خسارت وارده به دکلبندان گلوگاهی در نظر گرفت.
عارف اسدی یکی از دکلبندان این شهر به «فرصتامروز» میگوید که دو سال قبل مردم در فرمانداری تجمع کردند و مسئولان به آنها اعلام کردند که 5/18 میلیارد تومان از اعتبارات این مصوبه دولت، به استان وارد شدهاست. بنابراین میتوانند از طریق تامین اجتماعی غرامت دریافت کنند. وی اضافه میکند که در اردیبهشت ماه سال 93 اعلام شد که فقط 14 میلیارد تومان اعتبار به حساب تامین اجتماعی واریز شدهاست. این در حالی است که 700 نفر مجروح داریم و بسیاری از این افراد به دلیل عدم اطلاع از قوانین، پرونده درمانی کاملی ندارند که بتوانند از این غرامت استفاده کنند. اسدی از مسئولان درخواست میکند که علاوه بر اینکه اعتبارات مصوب قبلی را به دکلبندان اختصاص میدهند این امکان را فراهم کنند که اگر فرد جدیدی دچار مشکل شد، مشابه حادثهدیدگان قبلی مشمول دریافت کمکهای دولتی شود.
نظارتها دقیق است!
بروز مشکل برای دکلبندان برای دریافت غرامت به دلیل نبود بیمه حوادث همچنین اختصاص اعتبار برای جبران غرامت از سوی دولت نهم از این حکایت دارد که دولت وقت، قصور خود را پذیرفته است. زیرا اگر نظارت کافی بر پروژهها داشت، به طور حتم بیمه باید مسئولیت جبران غرامت حادثهدیدگان را به عهده میگرفت. دلیل عدم نظارت صحیح دولت بر عملکرد بخش خصوصی در اجرای پروژههای توزیع برق را از همایون حائری، مدیر عامل شرکت توانیر جویا شدیم. وی به «فرصت امروز» میگوید که روی عملکرد شرکتهای طرف قرارداد با وزارت نیرو، نظارت کافی انجام میشود. حائری در پاسخ به این سوال که چرا کارفرمایان بخش خصوصی از ابزار فرسوده در کار استفاده میکنند و احتمال بروز حادثه برای دکلبندان را افزایش میدهند، بیان میکند که شرکتها موظفند از تجهیزاتی که استاندارد لازم را دارند، استفاده کنند. شرکتهای برق منطقهای و سازمان توسعه برق نیز به صراحت این موضوع را از شرکتهای بخشخصوصی میخواهند.
وی همچنین با تاکید بر لزوم در نظر گرفتن بیمه حادثه برای پروژهها در پاسخ به این سوال که به تخلفات این بخش چگونه رسیدگی میشود، تاکید میکند که باید موارد کارشکنی بخشخصوصی به شرکتهای برق منطقهای یا توسعه برق اطلاع داده شود. آنها قطعا به شکایات رسیدگی خواهند کرد.
بیمه تمام خطر وظیفه کنتراتچی!
دکلبندی شغل پرحادثهای است. 259 کشته برای 38 سال فعالیت، به طور میانگین سالانه هفت کشته را رقم زدهاست. دکلبندان در بیابانها و مناطق صعبالعبور مشغول فعالیت هستند و به نظر میرسد، هیچ بازرسی برای نظارت بر کیفیت ابزاری که در اختیار آنها قرار میگیرد، علاقهمند به حضور در محل کار آنها نیست. زیرا میزان تلفات در این صنف، از پروژههای استخراج نفت- بهعنوان شغلی پر خطر- هم بیشتر است.
اما علی فتورهچی، رییس کمیته دکلسازان سندیکای صنعت برق در پاسخ به پرسش «فرصت امروز» که چرا بیمه تمام حادثه در پروژههای انتقال جدی گرفته نمیشود، تاکید میکند که بیمه کامل حادثه از وظایف کنتراتچی است. وی میگوید: شرکتهای دست اول یا دوم برای واگذاری پروژه به دکلبندان تاکید میکنند که کارگاه باید بیمه شود. آنها باید کارگاه را بیمه کامل کرده و قیمت را روی قرارداد خود بکشند. فتوره چی در پاسخ به این پرسش که آیا ناظری وجود دارد که بر وضعیت بیمه پروژهها نظارت داشته باشد، عنوان میکند که هیچ ناظری دراین رابطه وجود ندارد و اگر شکایتی مطرح شود، موضوع توسط سندیکا بررسی میشود. اما عموما پیمانکاران مواظب هستند که کارگاهها بیمه تمام خطر شوند. با وجود اظهارات مسئولان بخشخصوصی و دولتی، دکلبندان مدعیاند که بسیاری از پروژههای انتقال داخل کشور، بیمه تمام خطر نمیشوند و فقط آنهایی که برای پروژههای خارجی اعزام میشوند، به دلیل نظارتهای جدیتر، مجبورند تیم خود را بیمه تمام خطر کنند.