4 هزار و 900 کیلومتر در جنوب و 889 كیلومتر در شمال، سواحل 5هزار و 789 كیلومتری ایران را تشکیل میدهند؛ سواحلی که ایران را در بین تمام کشورهای منطقه از نظر جایگاه استراتژیک دریایی برتری داده و چهار راه ترانزیتی اتصال چند نقطه مهم جهان به یکدیگر را شکل میدهد. قرار گرفتن ایران در قلب خاورمیانه، این کشور را به محل عبور و مرور اصلی محمولههای ترانزیتی بدل کرده و از یک سو کشورهای آسیای جنوب شرق برای اتصال به اروپا و از سوی دیگر ساکنان آسیای میانه برای رسیدن به دریاهای آزاد راهی جز استفاده از ظرفیت ایران ندارند.
در کنار ظرفیت بالای اقتصادی حوزه خزر که اخیرا به شکلگیری سازمان همکاریهای مشترک دریای خزر منجر شده بحث بر سر موقعیت دریایی ایران قطعا در دریای جنوب موقعیتی متفاوت دارد. اتصال مستقیم به دریای عمان که به دریاهای آزاد وصل شده و چابهار را بهعنوان کوتاهترین مسیر اتصال دریایی در منطقه به اقیانوس هند مطرح میکند، در کنار ظرفیتهای بسیار بالای بنادری مانند شهید رجایی و امام در خلیج فارس، تنها بخشی از نقش کشوری را مشخص میکند که در صورت استفاده حداکثری از موقعیتش میتواند نام خود را در عرصه دریایی بهشدت مطرح کند.
به گزارش «فرصت امروز»، هرچند در طول سالهای گذشته توجه به نقش مهم دریاها در توسعه ایران بهشدت افزایش یافته و تا جایی پیش رفته که وزیر راه و شهرسازی از آن بهعنوان توسعه دریا محور سخن گفته اما قطعا آوردن این صحبتها از برنامه به طرحهای عملیاتی نیاز به موقعیتهای اقتصادی خاصی دارد که در سالهای گذشته کمتر شرایط مناسبش فراهم آمده است.
هرچند کاهش نرخ رشد اقتصادی و بالا رفتن تورم از یک سو و منفی شدن شاخص سرمایهگذاری در اقتصاد ایران از سوی دیگر دلایل داخلی عقب افتادن بنادر ایران نسبت به رقبای منطقهایشان به حساب میآید اما موضوعی که سایه سنگین آن برای سالها در اقتصاد ایران باقی ماند و حالا چند روزی است که کنار رفته قطعا نقشی بسیار مهم در عملکرد نهچندان مطلوب سالهای گذشته و البته چشمانداز مثبت آینده دارد.
لاینرهایی که رفتند و بازگشتند
هرچند در مراجع رسمی اعلام شد صنعت دریایی ایران کمتر با تحریم مستقیم و همه جانبه مواجه شده اما فشاری که بر بدنه اقتصاد ایران وارد آمد خیلی زود موقعیت دریایی ایران را نیز تحتالشعاع قرار داد، محدودیتهایی که از چند زاویه صنایع دریایی کشور را تحتالشعاع خود قرار داد.
نخستین اثر که شاید مهمترین و تاثیرگذارترین مسائل بود رفتن لاینرهای دریایی بود که در بنادر ایران پهلو میگرفتند، اما در زمان جدی شدن تحریمها به دلایل مختلف نتوانستند مراودات خود را با ایران ادامه دهند. این موضوع که با تحریم شدن شرکت اپراتور بندر شهید رجایی به اوج خود رسید در طول ماههای گذشته و در جریان مذاکرات هستهای بهشدت تغییر پیدا کرده است. با اجرای قطعی برجام نیز آخرین تهدیدها در این حوزه به پایان رسید و به نظر میرسد صف لاینرهای خارجی برای ورود به ایران این بار با برنامه ریزیهای قطعی ممکن خواهد بود.
تاثیر دیگر تحریمها بر حرکت کشتیهای ایرانی بود. محدود شدن حرکت این کشتیها در برخی از آبها با پرچم ایران در کنار محدود شدن امکان بیمه شناورها مسائلی بود که هزینههای نقل و انتقالات دریایی ایران را بهشدت بالا برد و صادرات کالاهای ایرانی را در برخی مواقع بهشدت سخت کرد. این مسئله نیز با رفع تحریمهای بیمه و البته کشتیرانی ایران پس از اجرای برجام رفع خواهد شد؛ موضوعی که از سوی سایت رسمی دفتر کنترل سرمایههای خارجی وزارت خزانهداری آمریکا تایید شده است.
براساس اعلام افک، تمامی مدیران، شرکتهای گروه و تمام کشتیهای ناوگان کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران از لیست تحریمها خارج شد. کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران و مجموعه شرکتهای گروه از سپتامبر 2008 تاکنون در 22 نوبت تحت تحریم دفتر کنترل سرمایههای خارجی وزارت خزانهداری آمریکا(OFAC) قرار گرفت که 20 مورد آن پس از تصویب قطعنامه 1929 و از ابتدای تیرماه 1389بوده و با اجرای برجام این مشکل به طور کلی حل خواهد شد.
سومین تاثیر منفی تحریمها که شاید در آینده نزدیک به خوبی خود را نشان دهد، محدود شدن آمار سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی در این بخش است. سرمایهگذاران داخلی تحت تاثیر فشارهای اقتصادی و محدود شدن نقدینگی در این سالها نتوانستهاند تمام ظرفیتهای موجود در کشور را نمایان کنند و خارجیها نیز فضایی را برای ورود به طرحهای زیربنایی ایران نداشتهاند. مذاکرات چند ماهه ایران با هند، چین و کشورهای اروپایی مانند دانمارک به خوبی نشان میدهد در افق لغو تحریمها اقتصاد دریایی ایران میتواند روی ورود مستقیم سرمایهگذاران خارجی حساب باز کند و در صورتی که این سرمایهها به افتتاح فاز سوم بندر رجایی و فازهای باقی مانده چابهار ختم شود، بنادر ایران خیلی زود به اهداف بلندمدت مدنظر خواهند رسید.
تبدیل شدن به قدرت اول دریایی منطقه و مطرح شدن بنادر ایران بهعنوان هاب منطقه دو هدف بلندمدت کشور است که در چارچوب لغو تحریمها میتوان بسیار به اجرایی شدنشان امیدوار بود. ایران از نظر بالقوه جایگاهی مهم در ساختار دریایی منطقه دارد و لغو تحریمها فرصتی به وجود میآورد که راه بدل شدن آنها به امکانات بالفعل هموار شود، راهی که از کانال توسعه دریا محور عبور خواهد کرد.