شنبه, ۳ آذر(۹) ۱۴۰۳ / Sat, 23 Nov(11) 2024 /
           
فرصت امروز

این کبری، کارآفرین نمی‌شود

10 سال پیش ( 1393/7/1 )
پدیدآورنده : وحید زندی فخر  

امروز نخستین روزی است که بچه‌ها برای آموختن علم، به مدرسه می‌روند. هرچند کلاس‌اولی‌ها دیروز جشن‌شان را برگزار کردند و خاطره‌ای ساختند که تا آخر عمر در ذهن‌شان باقی خواهد ماند. شاید کودکان هنوز از چرایی رفتن به مدرسه درک درستی نداشته باشند، اما والدین به این امید فرزندشان را سرکلاس‌ها می‌فرستند تا بلکه این کودک بتواند در آینده فردی مفید برای جامعه باشد و کسب‌و‌کار موفقی برای خود بسازد، اما آیا تمام بچه‌هایی که این‌گونه جشن شکوفایی خود را شادمانی می‌کنند، می‌توانند موجب افتخار والدین‌شان باشند؟
یادم می‌آید که 25سال پیش، روز اول مدرسه، آنچنان شوقی وجودم را فرا‌گرفته بود که سر از پا نمی‌شناختم. در حیاط مدرسه لحظه‌شماری می‌کردم که هرچه زودتر زنگ به صدا در‌بیاید تا بتوانم سرکلاس حاضر شوم. در آن هنگام دو برادر دوقلو کنار مادرشان ایستاده بودند و مدام گریه می‌کردند. وقتی کلاس شروع شد، آنها دوست نداشتند همراه بچه‌ها سرکلاس بیایند. یکی از ناظم‌ها با مهربانی سعی می‌کرد دوقلوها را متقاعد کند که مدرسه جای بدی نیست و شما می‌توانید با کسب مهارت‌های لازم در این مکان آینده‌ای برای خود دست‌و‌پا کنید که همیشه خوشبخت باشید. در همان کودکی پیش خودم فکر می‌کردم که چند سال باید درس بخوانم تا بتوانم خوشبخت شوم؟ 10سال؟ 20سال؟ یا ... امروز که به تخیلات آن زمان فکر می‌کنم، می‌بینم چه ساده گول حرف‌های بزرگ‌ترها را خوردیم.  زیرا 16سال درس خواندم، اما هنوز نفهمیدم ثروت و خوشبختی کجاست. هنوز راه درست زندگی کردن را یاد نگرفتم؛ هنوز نمی‌دانم چگونه مخارج زندگی‌ام را مدیریت کنم تا آخر ماه به
«چه کنم»های ممتد گرفتار نشوم و هنوز نمی‌دانم اگر بخواهم با کمترین سرمایه، کارآفرینی کنم از کجا و چگونه این کار را انجام دهم. اینها مسائلی است که نه‌تنها من، بلکه شاید میلیون‌ها نفر را با خود درگیر کرده است. پس به‌راستی ما در مدرسه چه چیزی یاد می‌گیریم؟ چرا تصمیم کبری در آخر داستان به کارآفرینی و راه‌اندازی کسب‌و‌کار منجر نمی‌شود؟ آیا «باز باران با ترانه» شعری که تقریبا همه بچه‌ها آن را  از حفظ هستند،  امروز  به کار ما می‌آید؟ کشوری که 14سال متوالی کم‌آبی را تجربه کرده است، به جای اینکه به کودکانش راه  و  رسم درست مصرف کردن آب را بیاموزد، در ذهن آنها «باز باران» را تداعی می‌کند،یا کوکب خانم، ماست و پنیر را به اندازه‌ای درست می‌کرد که کفاف مایحتاج  روزانه‌اش  را  بدهد،  اما هیچ‌گاه  به فکر بازاریابی و فروش محصولاتش نیفتاد! و هزاران چرای دیگر. ذهن کودک مانند لوح سفیدی است که هر چه در آن حک شود، تا آخر عمر پاک‌شدنی نیست. بنابراین می‌توان به جرأت گفت که آینده او را همین روزهای ابتدایی می‌سازد. پس مراقب آینده فرزندان‌مان باشیم و به این فکر کنیم که چگونگی زندگی آنها در زمان بزرگسالی وابسته به آموزش‌هایی است که در کودکی می‌بینند. بیایید نگاه‌مان را عوض کنیم.

لینک کوتاه صفحه : www.forsatnet.ir/u/I4mXBYVl
به اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی :
نظرات :
قیمت های روز
پیشنهاد سردبیر
آخرین مطالب
محبوب ترین ها
وبگردی
خرید فالوورقیمت ورق گالوانیزهخرید از چینخرید فالوور فیکدوره رایگان Network+MEXCتبلیغات در گوگلقصه صوتیریل جرثقیلخرید لایک اینستاگرامواردات و صادرات تجارتگرامچاپ فوری کاتالوگ حرفه ای و ارزانکمک به خیریهسریال ازازیللوازم یدکی تویوتاگالری مانتوریفرال مارکتینگ چیست؟محاسبه قیمت طلاماشین ظرفشویی بوشآژانس تبلیغاتیتعمیرگاه فیکس تکنیکتور سنگاپورتولید کننده پالت پلاستیکیهارد باکستالار ختمبهترین آزمون ساز آنلایننرم افزار ارسال صورتحساب الکترونیکیقرص لاغری پلاتینirspeedyیاراپلاس پلتفرم تبلیغات در تلگرام و اینستاگرامگیفت کارت استیم اوکراینمحصول ارگانیکبهترین وکیل شیرازخرید سی پی کالاف دیوتی موبایلقیمت ملک در قبرس شمالیچوب پلاستضد یخ پارس سهندخرید آیفون 15 پرو مکسمشاور مالیاتیقیمت تترمشاوره منابع انسانیخدمات پرداخت ارزی نوین پرداختاکستریم VXدانلود آهنگ جدیدلمبهخرید جم فری فایرتخت خواب دو نفره
تبلیغات
  • تبلیغات بنری : 09031706847 (واتس آپ)
  • رپرتاژ و بک لینک: 09945612833

كلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ است و هرگونه بهره ‌برداری غیرتجاری از مطالب و تصاویر با ذكر نام و لینک منبع، آزاد است. © 1393/2014
بازگشت به بالای صفحه