در دنیای بازاریابی و تبلیغات، شرکتهای تازهتاسیس برای معرفی خود یا شعبههای جدید، اغلب راه و روشهای گوناگونی را به کار میگیرند. در این بین برخی فروشگاهها یا برندهای کوچک هستند که برای معرفی خود به بازار همواره دچار مشکل هستند، چراکه نه توانایی پرداخت هزینههای میلیونی تیزرهای تبلیغاتی را دارند و نه آنچنان معروف هستند که بدون نیاز به معرفی، گام در عرصه بازار کسبوکار بگذارند.
از این رو دو راهکار کاربردی را برای اینگونه کسبوکارها در زمان تاسیس یا معرفی یک محصول جدید یا بازگشایی یک شعبه تازه، عنوان میکنیم.
یک پنهانکاری جذاب
شاید شما هم این پنهان کاری را دیده باشید، برخی فروشگاهها چند روز یا حتی چند هفته قبل از بازگشایی فروشگاه خود، تمامنمای بیرون را با روزنامه یا کاغذهای کاهی میپوشانند و برخی هم روی این کاغذها با استفاده از المانهایی خاص مانند علامت سوال یا تعجب یا حتی با استفاده از جملاتی مانند: «فکر میکنی اینجا چه خبره؟»، یا «توی همسایگی تون یه اتفاقایی داره میوفته!» توجه افراد محلی آن منطقه یا رهگذران را به خود جلب میکنند. این حرکت موجب تقویت حس کنجکاوی افراد میشود و ممکن است برای چند دقیقه راجع به آن فکر کنند یا حتی راجع آن حرف بزنند و شایعاتی هم به وجود بیاید. این یکی از روشهای رونمایی برای فروشگاهها یا شرکتهایی است که میخواهند شعبه جدید خود را تاسیس کنند.
برخی هم با استفاده از همین جملات روی بیلبوردهای تبلیغاتی در اطراف آن منطقه، همین کار را میکنند که اغلب بهعنوان یک روش جذاب، نتایج خوبی به عمل میآورد. اینکه ما بتوانیم ذهن مخاطب خود را مشغول کنیم یکی از بهترین جاذبهها را برای خود کسب کردهایم، اینگونه مخاطب ما منتظر میماند که ببیند پشت آن کاغذها چه چیزی است و مدام به آنجا سرک میکشد.
خانمها بهترین محققهای محلی
این روش برای محصولات یا فروشگاههایی که مصرفکنندگان خانم دارند اغلب بهتر جواب میدهد، زیرا تبلیغات جنجالی برای خانمها بیشتر و بهتر پاسخ
میدهد. به کارگیری این روش به این صورت است که شما چند نفر را انتخاب کرده و به جمعهای محلی در منطقه هدف میفرستید تا در کانالهای اطراف بدون اینکه خود را معرفی کنند، ارتباط بگیرند و اطلاعات کسب کنند. این مکانها میتواند فروشگاههای پرتردد، نانوایی یا آرایشگاه باشند.
فرض کنید ما میخواهیم یک باشگاه ورزشی راهاندازی کنیم؛ این محققان به جمعهای محله میروند و بهصورت زیرکانهای گفتوگویی عادی را با افراد شروع میکنند، سپس نیازسنجی میکنند و اطلاعات مفید و لازم را به دست میآورند، مثلا مشکل مردم منطقه درخصوص ورزش را از زبان خودشان میشنوند، اینکه چند باشگاه در منطقه وجود دارد و مردم به کدامیک بیشتر علاقه نشان میدهند؟ دلیل علاقه آنها چیست؟ سطح مالی منطقه در چه حد است؟ و هرآنچه را که نیاز است بدانیم در قالب درددل و گفتوگوهای معمولی کسب میکنند، سپس صحبتهای خود را به سمت شایعهسازی میبرند، درخصوص اینکه مثلا: شما هم شنیدهاید یک باشگاه خیلی خوب با قیمتهای عالی قرار است تاسیس شود؟ یا شنیدهام فلان محصول را برای نخستین بار میخواهند به منطقه ما بیاورند! و... اینگونه یک نوع شایعهپراکنی سالم صورت میگیرد و کنجکاویها در محله تبدیل به سروصدا و انتظار برای تحقق شایعات میشود.
این روش هم -که البته از نظر برخی کارشناسان چندان درست و انسانی نیست- گاه بهعنوان یک روش کمهزینه و مناسب به کار گرفته میشود.