ایران نه فقط در بین کشورهای منطقه، بلکه در سطح جهان جایگاهی خاص دارد. از سالهای پس از انقلاب اسلامی تاکنون، دولتهای مختلفی زمام امور این کشور را در دست گرفتند، دولتهایی که کارنامههای متفاوتی را ثبت کردهاند. اما وضعیت دولت کنونی ایران، ماههاست زیر ذرهبین نشریات و خبرگزاریهای مختلف قرار گرفته است. شاید یکی از بزرگترین علتهای این توجه، به مسئله هستهای ایران و مذاکرات برای به نتیجه رسیدن بازگردد. به نظر میرسد منتقدان یا تحسینکنندگان دولت رییسجمهور روحانی، به اتفاق آرا، توافق هستهای را نقطه عطفی در کارنامه دیپلماتیک وی میدانند اما مسئله فقط توافق نیست. ایران منابع متعددی دارد، صادرکننده بزرگ نفت است و با برخی از دولتهای غربی تضادهای فکری و اختلافات ریشهای دارد. این عوامل و بسیاری از عوامل دیگر باعث میشوند، دولت راهی پر پیچ و خم در مسیر پویایی اقتصادی در پیش داشته باشد.
بررسی ایران از چند دریچه
نشریه اکونومیست از جمله نشریاتی است که در طول دو سال اخیر گزارشها، بررسیها و تحلیلهای متعددی در مورد دولت ایران منتشر کرده است که برخی مثبت و با رگههای تحسین و برخی کاملا نقادانه بودهاند. چند دریچه اصلی در مقالات اکونومیست را میتوان چنین خلاصه کرد:
دریچه سیاست خارجی: دولت ایران برگ برندهای به نام محمد جواد ظریف دارد، مردی که موفقیت توافق هستهای را به ارمغان آورد و بین بسیاری از ایرانیان محبوب شد. شاید این بزرگترین دستاورد دولت باشد که توانست بدون ابزار نظامی و در صلح و آرامش، به توافقی دست یابد که از دید بسیاری از کارشناسان به بنبست رسیده بود. بهطورکلی عملکرد دولت ایران در بخش سیاست خارجی در خور تحسین است. عملکردی که باعث شده تنشهای سیاسی بهشدت تقلیل یابد.
دریچه اشتغال و تحصیل: بخش بزرگی از جمعیت ایران را نیروی جوان، تحصیلکرده و نیازمند شغل تشکیل داده است. بخش بزرگی از آرای پیروزی رییسجمهور روحانی را نیز همین جمعیت جوان و جویای بهبود اوضاع تشکیل میدهند. در طول چند سال گذشته، شرایط تحریم و تورم، زمینه را برای بالا رفتن نرخ بیکاری در ایران فراهم کرده بود. یکی از بزرگترین نقدهای وارده به دولت فعلی، حول نرخ بیکاری میچرخد. منتقدان معتقدند گرچه تلاشهای دولت در زمینه بهبود سیاستهای خارجی تحسینبرانگیز است اما تلاشی برای توجه به بهبود وضع بیکاری جوانان انجام نشده و این نرخ کاهش پیدا نکرده است. طبق گزارش صندوق بینالمللی پول، نرخ بیکاری در ایران در پایان سال نخست کاری دولت رییسجمهور روحانی، 11.2درصد بوده است.
دریچه دوران پساتحریم: دولت ایران به خاطر توافق هستهای باید تقدیر شود. توافقی که به نظر بسیاری محال میرسید و حالا محقق شده است. اما آیا دولت ایران برای شرایط پساتحریم آمادگی کامل دارد؟ انتظار و امید شهروندان ایرانی کاهش تورم و قیمتها در شرایط پساتحریم است. اما دولت مسیری سخت در پیش دارد. برای مثال، هر بار کاهش قیمت نفت باعث افزایش رکود و تورم میشود. گرچه نمیتوان منکر شد که عملکرد مناسب دولت در لغو تحریمها بار بزرگی از دوش اقتصاد برداشت.
دولت و ظرفیتهای دیده و نادیده
تحلیلهای اخیر دو نشریه بلومبرگ و گلوبال ری سرچ از وضعیت عملکرد اقتصادی ایران بسیار مشابه است. طبق تحلیلهای این دو نشریه، ایران وابستگی زیادی به صنعت نفت دارد، این وابستگی موجب شده حتی حالا در شرایط پساتحریم، هرگونه کاهش بهای نفت، اقتصاد و حتی توسعه اقتصادی ایران را تحت تاثیر قرار دهد. کاهش وابستگی به صنعت نفت میتواند اقتصاد ایران را شکوفاتر کند. در واقع گرچه بخشی از مسیر توسعه اقتصادی که دولت در دستور کار خود قرار داده از تونل سیاستهای خارجی میگذرد اما ریل مناسب برای حرکت در این مسیر، بهبود زیرساختهای اقتصاد داخلی است.
دولت کنونی ایران زیر ذرهبین
پاتئوس پرس در گزارشی مفصل به بررسی اقتصاد ایران، پیش و پس از دولت فعلی پرداخته است. در این گزارش، ابتدا اصلیترین دستاوردهای اقتصادی دولت بررسی شدهاند؛ کنترل نسبی نرخ ارز که پیش از ظهور دولت فعلی نوسانات شدید و بیسابقهای را تجربه میکرد، شروع به رشد اقتصادی، در شرایطی که در اوایل کار دولت، بنا برگفته مقامات، خزانه کشور وضعیت جالبی نداشت، ایجاد وجهه صلح طلب از ایران با کمک دیپلماسی مثبت، در طول دو سال گذشته.
سپس در بخش دوم این گزارش، به این نکته اشاره شده که برخی وعدههای انتخاباتی دولت در سایه تلاشهای گسترده در بخش سیاست خارجی نادیده گرفته شده است. شاید اکنون و پس از گذشت دو سال از حضور دکتر روحانی در مقام ریاست جمهوری، کمکم وقت آن است که این وعدهها که اغلب زیر لوای سیاست داخلی قرار میگیرند و مربوط به بخشهای مسکن، معیشت و اشتغال هستند، تحقق یابند.