بنگاهداری بانکها این روزها به موضوع چالشبرانگیزی تبدیل شده است. مخالفان، این پدیده را برخلاف وظایف اصلی بانکها میدانند و آنرا عاملی مخرب در جهت توسعه اقتصادی کشور برمیشمارند و موافقان تاکید دارند، در شرایط کنونی اقتصاد کشور، بنگاهداری نه تنها امری مذموم نیست، بلکه راهکاری برای توسعه اقتصادی کشور به حساب میآید. نکته مهم و بارز در این باره عدم ارائه استدلالهای کارشناسی مستند و محکم در باب مخالفت یا موافقت با موضوع از طرف کارشناسان، مسئولان و رسانههاست. گفتههای کلی بدون ارائه آمار و ارقام متاسفانه باعث شده است تا موضوع بیشتر جنبه سیاسی و حیثیتی پیدا کند تا جنبه اقتصادی و کارشناسی. مخالفان بنگاهداری بانکها مدام بر این نکته تاکید میکنند که بانکها وارد رقابت با بخش خصوصی شدهاند و این رقابت نابرابر به نحیف شدن بخش خصوصی منجر میشود.
اما هیچکس بیان نمیکند که کدام بخش خصوصی توان انجام پروژههای بزرگ و در بسیاری از موارد در سطح ملی را دارد. پروژههایی که اساسا بخشخصوصی توان حضور در آنها را ندارد. متاسفانه بخش خصوصی در ایران توان و در بسیاری از موارد جرات سرمایهگذاری در پروژههای بزرگ را ندارد. اگر بانکها هم در راهاندازی این پروژهها پیشقدم نشوند، پرسش این است که پس چه کسی متولی انجام آنها خواهد بود.
آیا پروژههایی مانند پتروشیمی اراک، چادر ملو، فولاد زرند، سد کارون 3، نیشکر هفتتپه، کنسانتره سیرجان، سیمان شاهرود، اتوبان ساوه، گلگهر و... که همگی با سرمایهگذاری اولیه بانکها صورت گرفتهاند، اساسا بدون مشارکت اولیه بانکها به منصه ظهور میرسیدند. متاسفانه باید بپذیریم بخش خصوصی در کشور هماکنون آنقدر توانمند نیست که وارد چنین پروژههایی شود. بدیهی است با قدرتمندتر شدن بخش خصوصی درجه حضور بانکها میتواند در پروژههای مختلف کمتر شود.
نکته بسیار مهم دیگر آن است که در بسیاری از کشورها در زمانهای مختلف از الگوهای مختلف اقتصادی استفاده میشود. در شرایطی اتکا به سرمایهگذاری بانکها برای توسعه بیشتر است و در زمانی دیگر کمتر. اینکه بهطور مطلق و بدون در نظر گرفتن زمان و مکان گفته شود بنگاهداری بانکها خوب نیست یا نباید بیش از 40 درصد سرمایه اولیه بانکها باشد درست به نظر نمیرسد. در شرایطی مانند شرایط کنونی اقتصاد ایران، الگوی بانک محور بودن توسعه ضروری به نظر میرسد. این الگوی اقتصادی در برخی از کشورهای دیگر از جمله ژاپن نیز هماکنون اجرا میشود.
گروههای بانکی ژاپنی از زیرساختی موسوم به کرتسو (Keiretsu) تشکیل شدهاند که بانک به عنوان محور اصلی به شرکتهای عضو این مجموعه پول لازم را قرض داده و از داراییهای آنها با سرمایهگذاریهای امن محافظت میکند. بانک در تمامی شرکتهای گروه خود سهم عمدهای دارد و تمامی فعالیتها و سرمایهگذاریهای آنها را کنترل و نظارت میکند. در صورت لزوم بانک موظف است که به کمک هریک از شرکتها بیاید و آنها را حفظ کند.
باید قبول کرد، شرایط کنونی اقتصاد ایران نیز به گروههای بزرگ اقتصادی توانمند نیاز دارد که بتوانند به عنوان محرک سبب رشد اقتصادی کشور شوند. عملکرد یک بانک به عنوان محور اصلی یک گروه اقتصادی یکپارچه به افزایش توان مالی و رشد تمامی شرکتهای آن مجموعه منجر میشود. با این الگو و از این زاویه بنگاهداری بانکها نه تنها مذموم نیست، بلکه امری حیاتی و ضروری در اقتصاد ایران است.
* مدیرمسئول روزنامه «فرصت امروز»